یک جرعه آب
به گزارش نوید شاهد از زنجان، شهید حسین فاتحینژاد، دهم اسفند ۱۳۴۳، در شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش میکاییل و مادرش زینب نام داشت. دانش آموز اول متوسطه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم آبان ۱۳۶۱، در عین خوش توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر او در مزار پایین زادگاهش به خاک سپرده شد.
زکیه فاتحی نژاد؛ خواهر شهید حسین فاتحینژاد از برادر خود چنین میگوید:
بعد از عملیات محرم در سال 61 به ما خبر رسید که برادرم حسین به شدت مجروح شده. او را برای مداوا به تهران منتقل کرده بودند. نمیدانم چطور خودمان را به تهران رساندیم. انگار راه کش آمده و درازتر شده بود.
هر چه می رفتیم نمی رسیدیم و یا شاید بی تابی های من گذر زمان را کند کرده بود.
بیمارستان پر بود از مجروح و زخمی. راهروها پر از جمعیت بود. یکی با دست باندپیچی شده، دیگری با سروصورت خونین. اتاق ها را یک به یک گشتم تا حسین را پیدا کنم. وقتی که دیدمش چشمانم پر شد و ناخودآگاه گریه کردم. مثل یک کودک بی پناه روی تخت دراز کشیده و خوابیده بود. لب هایش مثل کویری بی آب ترک خورده بود. خون زیادی از او رفته بود و رنگ به رخ نداشت.
از ناحیۀ شکم و کلیه زخمی شده و خونریزی داخلی داشت. دکتر آب را برای او غدغن کرده بود. به هوش که آمد اولین چیزی که بعد از دیدن من گفت این بود: زکیه! آب!
روسری را از سرم باز کردم. خیسش کردم و بر لب ها و گلوی حسین کشیدم.
- آهی از ته دل کشید و گفت: چقدر خنکه زکیه!
می شه کمی آب به من بدی؟
- ان شاءالله هر وقت خوب شدی آب خنک به تو میدم.
آبی که حیات بخش همۀ موجودات زنده است برای برادرم سم بود. با تمام اصراری که میکرد قانعش کردم که آب برایش مضر است. قانعش میکردم اما کمی بعد از شدت تشنگی با بیحالی به من می فهماند که آب میخواهد. نمی توانستم درکش کنم. نمی توانستمش بفهمم.
حسین مثل یک ماهی شده بود که دور از آب داشت پرپر می زد و جان میداد. دوباره از من آب خواست؛ اما من باز مخالفت کردم. نمی خواستم به خاطر آب جانش به خطر بیفتد؛ اما ای کاش به خواسته اش عمل میکردم.
کاش حداقل کمی آب به او میدادم.
چند دقیقه بعد از آخرین درخواستش همۀ بی قراری هایش تمام شد. حسین آرام آرام روی تخت خوابیده بود. دیگر نه تشنه بود و نه بی حال. هنوز که هنوز است یاد آن لحظه ها بیقرارم می کند. هنوز که هنوز است وقتی آب می بینم یاد حسین میافتم.
منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان