توصیههای هوشیارانه شهید فاتحینژاد به اقشار مختلف جامعه
وصيتنامه
بسم الله الرحمن الرحيم واعدوالهم ما استطعتم من قوة(انفال 60) دويست و پنجاه سال بود كه ملت مسلمان و ستمديده ما زير چكمههاى استعمار و در تاريكى ظلمات، استثمار مىشد ملت ما فريادكنان بر طاغوتيان مىتاختند كه تا حق پايمال شده خويش را باز پس بگيرند و طاغوتيان چنان صدايشان را در گلويشان خفه مىكردند و خون پاك اين امت مسلمان را به زمين مىريختند كه خون پاكشان زمين را رنگين مىكرد.
ولى سرانجام دادن به اين جنايتها و آزادى مستضعفان از زير يوغ استعمار، سيدى از تبار حسين (ع) از شهر خون و قيام (قم) بپاخاست و چنان بر طاغوتيان شوريد كه پوزه طاغوتيان به خاك ماليده شد و سرانجام پس از پانزده سال مبارزه پى امت اسلامى به رهبرى امام خمينى بر طاغوت پيروز شدند و نظام طاغوتى و شاهنشاهى در كشور ما واژگون شد و اينجا بود كه منافع استعمارگران شرق و غرب و تمام ابرجنايتكاران دنيا در منطقه به خطر افتاد و اينجا بود كه خواستند نور خدا را با آب دهانشان خاموش كنند، غافل از اينكه نور خدا خاموش نمىشود.
آرى براى نابودى اين انقلاب ابرجنايكاران دست به هر جنايت زدند. توطئه پشت توطئهها عليه اين انقلاب اسلامى ايران ولى با هوشيارى رهبر و ملت تمام توطئهها خنثى شد و ديگر نتوانستند كارى بكنند ولى نوكر بىاختيار خود را در منطقه رژيم كثيف بعثى عراق را وادار كردند به كشور اسلامى ما حمله كنند و اين عروسك ابر جنايتكارى به نسلهاى بعدى به ارمغان گذارد.
اكنون اين را در سنگر مىنويسم و وقت آن را ندارم كه از جنايات بىشمار صداميان به شما بنويسم، بگذريم از اين مسئله ما براى دفاع از خون فرزندان اين مرز و بوم آمديم كه با هجوم وحشيانه مزدوران بعثى خون پاكشان زمين اسلاميمان را رنگين كرده.
ما براى دفاع از يتيمان آمديم كه در حمله و حشتناك بعثيان پدر و مادر خويش را از دست دادند. ما براى دفاع از آوارگانى آمديم كه خانههايشان در زير بمب و توپ و تانك دشمنان اسلام ويرانه گشته است.
قسم! قسم به آن خدايى كه همواره پشت و پناه مستضعفان و در هم كوبنده مستكبران بوده و هست، قسم به خون پاك جوانان پرپر شده خوزستان و غرب ايران زمين و قسم به ناله و آه مادران فرزند از دست داده و قسم به اشك يتيمان اين انقلاب كه ما تا آخرين فشنگمان و اگر تمام سلاحمان تمام شود با چنگ و دندان با دشمنان سفاك اسلام عزيزمان خواهيم جنگيد.
هان! اى برادر و خواهر بالاخره با رزممان يا به زيارت حسين ابن على (ع)رهبر آزادگان جهان خواهيم رفت يا خونمان را نثار اسلام عزيز و قاطى خون حسين (ع) خواهيم كرد شهادت چيزى است كه على ابن ابيطالب به آرزوى آن زندگى مىكرد و به همين خاطر بود كه در هنگام ضربت خوردن از سرش فرمود: (فزت برب الكعبه)
بلى برادرجان منطق شهيد سخن است و روشن كردن، به قول استاد شهيد مرتضى مطهرى:(شهيد مثل آن شمعى است كه مىسوزد تا ديگران از روشنايىاش استفاده كنند)
آرى شهيدان به خون خود غلطيدند و خون خود را قاطى خون حسين (ع)كردند و تا آخرين قطره خونشان با دشمن كافر جنگيدند و كشته شدند و اين راه را بر زندگى ننگين ترجيع دادند و بر ما پيام دادند اين پيام را با خونشان امضاء كردند. اكنون بشنويد پيام شهيدان گلگون كفن را.
هان! اى امت حزب الهى و شهيدپرور ايران فرمان امام عزيزمان را مو به مو اجرا كنيد و هميشه به امام دعا كنيد و بارى بشنويد كه منافقين از خدا بىخبر را به حال خود وامگذاريد كه مبادا از سوارخ موشها به در آيند و عزيزان اين امت اسلامى را از ما بگيرند و در آخر پيامى به ادارهها و به ارگانهاى انقلابى: اى آنهايى كه در ميز و صندليهاى اين ادارات و ارگانها نشستهايد بدانيد كه پايه آن ميز و صندليها از خون شهيدان است پس در كار خود با خلوص، بىرياء و فقط براى رضاى خدا كار كنيد نه براى رسيدن به قدرت و مقام و مهمتر اينكه از نفوذ ضد انقلابيون و منافقين بدتر از كافر جلوگيرى كنيد كه اين پيام را شهيدان با خون خود امضاء كردهاند.
منبع: اداره اسناد بنیاد شهید وامور ایثارگران استان زنجان