موج تواضع در سخنان شهید حسینیراد
به گزارش نوید شاهد از زنجان، شهید عبدالحسین حسینی راد شانزدهم فروردین ۱۳۴۶، در شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش احمد و مادرش حوریه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. ازسوی بسیج در جبهه حضور یافت. ششم شهریور ۱۳۶۵، در محور ماهدشت -سرپل ذهاب بر اثر اصابت سهوی گلوله به شهادت رسید. پیکر او را در مزار بالای زادگاهش به خاک سپردند.
*وصیتنامه شهید عبدالحسین حسینی راد
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام به حضور امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف و سلام به معلم اخلاق و بزرگ پرچمدار آرمانهاى متعالى اسلام امام خمينى.
در آغاز ذكر مى كنم كه آيا اين منم كه توفيق يافته ام كه به خواست خداوند به شهيدان بپيوندم؟ خدا رفتن چقدر زيباست چقدر زيباست به جمع شهيدان پيوستن.
اگر اسير شدم بدانيد كه هيچ نخواهم گفت و بدانيد كه با دشمن همان شخص بسيجى و اسلام دوست خواهم بود و از اين بابت نگران من نباشيد.
به شما عرض كنم خانواده همگى از بنده حقير بسيار اذيتها ديده ايد و تحمل آن را هم نداشته ايد به بزرگى خودتان مرا حلال كنيد.
پدر و مادر گرامى مى دانم براى اين حقير اشك مى ريزيد ولى اين درست نيست كه بر من اشك بريزيد بلكه به آن كربلا نظر كنيد كه امام حسين عليه السلام چطور تشنه لب شهيد شده چطور جوانهايش را شهيد كردند بچه شيرخوارش را شهيد كردند. بر آنها گريه كنيد و اشك بريزيد.
پدر و مادر عزيزم درست است كه من از پيش شما رفتم ولى بدانيد آرزوى من همين بود و خوشحالم كه از زندان تاريكى و ظلمت بيرون رفتهام پدر و مادر عزيزم تا آنجا كه مىتوانيد براى من گريه نكنيد و اشك نريزيد كه هر لحظه دشمن استفاده مى كند و خوشحال مىشود.
به برادرم ابوالفضل بگوييد بنده به ايشان هم اذيتهايى كردهام به بزرگى خودشان ما را حلال كنيدو ديگر برادرانم همين طور.
خواهرانم مى دانيد كه چقدر شما را اذيت كردهام و چقدر بى ادبىها كردهام و چقدر نادانيها كردهام خودتان به بزرگى خودتان مرا ببخشيد. خواهران عزيزم من شما را خيلى زياد اذيت كردهام و به بزرگى خودتان بنده حقير را ببخشيد تا آسوده خاطر از پيش شما بروم.
به دختر خواهرانم پسرانشان شوهر خواهرانم همگى شما را دوست مىدارم و براى همگى دعا مى كنم. به دايى خاله پسر عموهايم و دخترانشان مخصوصا همسايهها حتما بگوييد مرا ببخشند كه چقدر براى آنها مزاحمت به وجود آوردهام
به ايشان از فرسنگهاى دور سلام مرا برسانيد و بگوييد اگر بنده حقير شهيد شدم اگر مرا مىخواهند ببينند بايد با تقوى و خدا جوى و فرد مسلمان و با ايمان و متكى به مبانى به اسلام و برادر مومن خلاصه خصلت اوليه در ايشان باشد و الا حق ندارد به جنازه من دست بزند نزديك شود و فاتحه بخواند به ايشان حرام مىباشد پس اگر اين طور نباشد فرد مومن و مجاهد حقيقى باشد من هم به نوبه خودم افتخار مىكنم اگر شد به دوستانم بگوييد كه بنده نتوانستم براى شما دوست مفيدى باشم اگر از من اذيت و مزاحمتى ديديد حلالم كنيد
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
سيد حسين حسينى راد
منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان