نوید شاهد – یکی از رزمندگان دوران جنگ می‌گوید: رمز پیروزی سلاح و امکانات نیست بلکه توکل بر خدا، وجود رهبری نترس و نیروهایی که ایمان بالا داشته باشند، است. همچنین به کسانی دست یاری بدهی و چنگ توسل داشته باشی که دستشان همانند معصومین(ع) در دست خدا باشد.

 

به گزارش نوید شاهد زنجان، چندی پیش بود که کتاب "خط خون" به نویسندگی مریم بیگدلی و راوی‌گری امیر جم که حاوی اتفاقات شب‌ عملیات کربلای 8 و نبرد گردان علی اصغر(ع) در خط شلمچه است رونمایی شد. رزمنده دوران دفاع مقدس امیر جم متولد 1346 کارمند بازنشسته شرکت برق منطقه‌ای زنجان و دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد روابط بین‌الملل است. به گفته او؛ سال ۱۳۵۷ پنجم ابتدایی بودم که انقلاب شد و خانواده ما از اواخر سال ۱۳۵۶ که پدرم اولین بار عکس امام (ره) را خانه آورد رسما وارد مسئله انقلاب شد و از همان زمان تاکنون همواره در خدمت کشور و انقلاب بوده و هستیم.

او می‌گوید؛ مدت ها بود که سعی می کردم برای آیندگان از رشادت های پدران، برادران و همشهریانشان چیزی به یادگار بگذارم تا بدانند که کشور به همین راحتی حفظ نشده است تا اینکه کتابم به بار نشست.

گفتگوی خبرنگار نوید شاهد زنجان با امیر جم رزمنده هشت سال دفاع مقدس را همراه باشید؛

 

نوید شاهد: چند سالتان بود که به جبهه رفتید؟

امیر جم: سال ۱۳۶۲ شانزده ساله بودم که در عملیات خیبر حضور داشتم.

 

نوید شاهد: آیا خانواده برای رفتنتان مخالفتی نکردند؟

امیر جم: خانواده به خاطر سن کم مخالف بودند. علاوه بر این چون برادر بزرگم نیز به عنوان سپاهی امکان داشت به عازم جبهه شود مخالفت ها ادامه داشت. اما آنقدر اصرار کردم که مجبور به موافقت شدند.

 

نوید شاهد: چندمین فرزند خانواده بودید؟

امیر جم: دومین فرزند.

 

نوید شاهد: از خاطرات رفتن خود بگویید.

 امیر جم: خاطرات آنقدر زیاد است که باید برای هر کدام را در کتابی نوشت. اما زمان اعزام خاطره شیرینی که هرگز از یادم نمی‌رود و برایم ماندگار است، ابراز لطف همسایگان بود که همه نگران بودند و خیلی خواهش می کردند نرویم و ما با چشم گریان همسایگان، راهی منطقه می‌شدیم. به همین خاطر وقتی من می خواستم عازم منطقه شوم به صورت مخفیانه می رفتم و اگر همسایه‌ای با کیف بدست مرا می‌دید، می گفتم می‌خواهم به حمام بروم تا اینکه بعدا می‌فهمیدند.

رزمنده‌ای که دور از نگاه همسایگان مخفیانه به جبهه می‌رفت/ هر کس به خدا توکل کند؛ پیروز است

نوید شاهد: اولین بار که اسلحه به دست گرفتید چه احساسی داشتید؟

امیر جم: اولین بار سال ۶۰ یا ۶۱ بود که برای نگهبانی در واحد بسیج چهار راه انقلاب اسلحه بدست گرفتم که ۱۵ سالم هم نشده بود و سر از پا نمی شناختم. باید بگم انقلاب باعث شد ما اصلا دوران نوجوانی را نداشته باشیم و زودتر بزرگ شویم.

 

نوید شاهد: در چند عملیات حضور داشتید؟

امیر جم: حدود در پنج عملیات؛ خیبر (جزیره مجنون)، والفجر ۸ (فاو)، ادامه کربلای ۵  (شلمچه)، کربلای ۸  (شلمچه)، والفجر ۱۰ (حلبچه) و چند پدافندی که هر کدام بسیار سخت تر از عملیات بودند.

رزمنده‌ای که دور از نگاه همسایگان مخفیانه به جبهه می‌رفت/ هر کس به خدا توکل کند؛ پیروز است

نوید شاهد: با کدام یکی از فرماندهان و شهدای برجسته استان یا کشور همرزم بودید؟

امیر جم: شهید حاج میرزا علی رستمخانی، شهید ناصر اشتری، شهید حمید احدی، شهید علی مولایی، سردار رسول وزیری، سردار حاج جمال پرستار، سردار حاج ابراهیم اژدر رستمی، سردار حاج ایوب بازرگان، حاج احمد حکیمی پور و....

 

نوید شاهد: از این افراد برجسته چه درس‌هایی آموختید؟

امیر جم: معرفت، شجاعت، ایثار، بی‌ریایی، سلامت نفس، پُرکاری و...

 

نوید شاهد: جنگ چه درس‌هایی به شما داد؟

امیر جم: اولین درس اینکه خون بر شمشیر پیروز است و هر کس به خدا توکل کند در هر حالت پیروز است چه کشته شود و چه پیروز و اینکه اگر رهبر خوبی داشته باشی هر کاری می توانی انجام دهی و بر دشمن پیروز شوی. در واقع رمز پیروزی سلاح و امکانات نیست بلکه توکل بر خدا، وجود رهبری نترس و نیروهایی که ایمان بالا داشته باشند، است. همچنین به کسانی دست یاری بدهی و چنگ توسل داشته باشی که دستشان همانند معصومین(ع) در دست خدا باشد.

رزمنده‌ای که دور از نگاه همسایگان مخفیانه به جبهه می‌رفت/ هر کس به خدا توکل کند؛ پیروز است

نوید شاهد: از خاطرات تلخ و شیرین جبهه بگویید.

 امیر جم: به طور کلی پیروزی در عملیات ها بالاخص زمانی که می شنیدیم امام و مردم خوشحال شدند برایمان بسیار شیرین بود و خستگی در همان روزهای اولیه عملیات، از تن انسان خارج می شد.

ولی شهادت دوستان بالاخص فرماندهان بلندپایه بسیار سخت و تلخ بود و از همه بدتر وقتی می شنیدیم دوستی قطع نخاع و یا موج گرفتگی شدید شده، اعصابمان را بهم می ریخت و الان هم ادامه دارد.

 

نوید شاهد : شما وارد عرصه هنر و چاپ کتاب شده‌اید. ایده روایتگری این کتاب چگونه برایتان میسر شد؟

 

امیر جم: مدت ها بود که سعی می کردم برای آیندگان از رشادت های پدران، برادران و همشهریانشان چیزی به یادگار بگذارم تا بدانند که کشور به همین راحتی حفظ نشده است. به همین خاطر با جمع آوری خاطرات تعدادی از دوستان و همکاری مرکز حفظ آثار و قلم خانم بیگدلی موفق شدیم اولین کتاب به نام "خط خون" را به چاپ برسانیم. ان شاء الله در آینده نیز به لطف خدا از خاطرات گرد آمده دوستان کتابی انتشار خواهد شد.

رزمنده‌ای که دور از نگاه همسایگان مخفیانه به جبهه می‌رفت/ هر کس به خدا توکل کند؛ پیروز است

نوید شاهد: از محتوای کتاب خودتان بگویید.

امیر جم: کتاب "خط خون" مربوط به یک شب از عملیات کربلای ۸  و رشادت ها و سختی های فوق‌العاده آن یک شب است که بچه های گردان حضرت علی اصغر (ع)  در آن حضور داشتند و متاسفانه تعداد زیادی از عزیزان و دوستان من در آن عملیات شهید و جنازه مطهرشان در منطقه باقی ماند که بعد از سال ها به وطن برگشت.

 

نوید شاهد: بازخورد اثر شما از طرف مخاطبان چه بود؟

امیر جم: دوستانی که کتاب را مطالعه کرده اند اغلب آن همه رشادت را ستایش کرده و برای بعضی از قسمت های کتاب ابراز کردند که باورنکردنی است. تعدادی هم پیشنهاد دادند که ای کاش به صورت فیلم تهیه شود.

 

نوید شاهد: از میان کتاب های حوزه دفاع مقدس، کدام کتاب نظرتان را جلب کرده و هنوز هم کامتان را شیرین می کند؟

 امیر جم: اولین کتابی که تاثیر عمیقی بر من گذاشت؛ خاطرات دوست عزیزم "جواد میانداری" است که در زمان اسارت به قلم خانم شکوری با عنوان "روزهای خاردار" نوشته شده بود. کتاب بعدی "راز زندگی بقا" به نوشته مسعود بابازاده است. کتاب بعدی به نوشته خانم شکوری است.

 

نوید شاهد: چرا؟

 امیر جم: چون اتفاقات عجیبی در این کتاب ها روایت شده است. مثلا درباره کتاب "روزهای خاردار" باید بگویم که در زنجان برای رزمند بزرگوار جواد میانداری مزار تهیه شده بود و از ایشان هیچ خبری نبود. کسی از اسارت آنها اطلاعی نداشت. به همین خاطر نیروهای بعثی هر بلایی که به فکر شما برسد بر سر آنها آورده بودند که واقعا بسیار وحشتناک بود. مابقی کتاب ها نیز برای خود خاطرات عجیبی بود مثلا "راز زندگی بقا" که از بهزیستی به جبهه اعزام شده بود و کسی را نداشت.

 

نوید شاهد: سخنتان با کسانی که می‌خواهند در عرصه ایثار و شهادت قلم فرسایی کنند، چیست؟

 امیر جم: رزمندگان در فضای مجازی گرد هم آمده اند تا خاطرات و رشادت‌های زمان دفاع مقدس را ثبت کنند و از همه دوستانی که در نویسندگی مهارت دارند نیز خواهش کردیم چیزی را به اصل خاطرات اضافه یا کم نکنند بلکه با هنرمندی آثاری را در قالب کتاب، فیلم، کلیپ، انیمیشن و ... تولید کرده و فرصتی دهند تا آیندگان از گذشته خود مطلع شوند.

 

نوید شاهد: آیا اثری در دست چاپ دارید؟

امیر جم: فعلا در حال جمع آوری خاطرات دوستان هستیم و اگر توانستیم خاطرات را به موقع جمع آوری و تکمیل کنیم ان شاء الله حتما به چاپ خواهیم رساند.

 

نوید شاهد: در حال حاضر پویایی و اثربخشی فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه به چه چیزی نیاز دارد؟

امیر جم: اکنون به علت عملکرد نامناسب مسئولان کمتر کسی به دنبال فرهنگ ایثار و شهادت است و اغلب افراد به نوعی به دنبال کسب قدرت و درآمد هستند. تا جایی که همچنان مسئولان سیاسی جامعه این روند را ادامه دهند به این راحتی نمی توان به سراغ ترویج صحیح فرهنگ های خوب مخصوصا ایثار و شهادت رفت. در مرحله نخست باید رویه مسئولان در عملکردشان تغییر کند.

 

نوید شاهد: سخن شما با همرزمانتان برای بازگو کردن و چاپ خاطرات و ناگفته‌های آن روزها برای نسلی که تجربه جنگ و جبهه را نداشته‌اند چیست؟

امیر جم: از همه عزیزان خواهشی دارم و آن اینکه حداقل این بزرگواران خارج از روند روزگار و عملکرد مسئولان عمل کرده و به خاطر خدا و آیندگان، فداکاری‌های شهدا و دوستان عزیزشان را در حفظ و حراست کشور، انقلاب و اسلام با ثبت خاطرات خود به آیندگان انتقال دهند.

 

 

مصاحبه از: صغرا بنابی فرد

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده