نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - نوید شاهد زنجان
جنایات تلخ و هولناکی از جمله ترور نافرجام مقام معظم رهبری، شهادت آیت الله بهشتی و ۷۲ تن از یاران ایشان، شهادت آیت الله اشرفی اصفهانی، شهید محراب، بمباران سردشت و هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری در خلیج فارس! منجر به این شد که 6 تا 12 تیرماه به عنوان هفته «حقوق بشر آمریکایی» در نظر گرفته شده است. به این مناسبت تصاویر شهدای ترور استان زنجان را در ادامه مشاهده کنید.
کد خبر: ۵۵۶۷۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۷

مراسم رونمایی و اکران فیلم «کمپ شماره 10» و یادواره شهدای روحانیت زنجان 12 تیر ماه برگزار می شود.
کد خبر: ۵۵۶۶۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۶

یاد و خاطر شهدای ترور استان زنجان گرامی باد
شهید مرتضی عزتی در وصیتنامه خود می گوید: برادران در سركوبي متجاوزين عراقي از مرتكب شدن به كوچك ترين عمل غيراسلامي و غيرانساني پرهيز كنيد و نشان دهيد كه دين خدا تا چه اندازه متعالي است.
کد خبر: ۵۵۶۶۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۶

شهید «محمدحسن شکارچی» یکی از شهدای ترور استان زنجان است که پس از اتمام دوران تحصیل به استخدام شهربانی در آمد او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت حزب تازه تاسیس جمهوری اسلامی درآمد و فعالیت چشمگیری از خود نشان داد.
کد خبر: ۵۵۶۶۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۶

پوستر شهدای دهم تیر ماه با هدف گرامیداشت یاد و خاطره سه هزار شهید گلگون کفن استان زنجان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۶۶۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۰

پوستر شهدای نهم تیرماه با هدف گرامیداشت یاد و خاطره سه هزار شهید گلگون کفن استان زنجان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۶۶۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۹

پوستر شهدای هفتم تیر ماه با هدف گرامیداشت یاد و خاطره سه هزار شهید گلگون کفن استان زنجان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۶۶۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۷

شهید «مرتضی رحیمی مجیدآبادی» یکی از شهدای حوزه مبارزه با مواد مخدر است که قبل از واقعه از شهادت خود خبر داشته و برای خانواده‌اش وصیتنامه می نویسد.
کد خبر: ۵۵۶۶۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۵

5 تیر ماه مصادف با روز مبارزه با مواد مخدر فرصت مغتنمی است که از شهدای گلگون کفن این عرصه در استان زنجان یاد کنیم. در ادامه زندگینامه جمعی از این شهدای معزز را بخوانید.
کد خبر: ۵۵۶۶۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۵

نمایشگاه «شاهد و ناظر» حاوی تصاویر گزیده‌ای از وصایای شهدای هشت سال دفاع مقدس خطاب به مسئولان و مدیران به همراه رمزینه (بارکد) اطلاعاتی از شهید معزز در اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان برپا شده است. در ادامه تصاویر مربوطه را مشاهده کنید.
کد خبر: ۵۵۶۵۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۵

گفتگویی به مناسبت روز جهانی مبارزه با مواد مخدر
همسر شهید مبارزه با مواد مخدر «سید عادل هاشمی قندرقالو» چنین می‌گوید: همسرم همیشه از کارش اینچنین تعریف می‌کرد گاهی در شب حتی به اندازه یک پلک زدن نمی‌توانیم استراحت کنیم.
کد خبر: ۵۵۶۵۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۵

پوستر شهدای ششم تیرماه با هدف گرامیداشت یاد و خاطره سه هزار شهید گلگون کفن استان زنجان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۶۵۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۶

پوستر شهدای پنجم تیرماه با هدف گرامیداشت یاد و خاطره سه هزار شهید گلگون کفن استان زنجان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۶۵۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۵

مادر شهید «علی اصغر محمدی» از فرزند خود چنین روایت می کند: پسرم فردی بسیار مومن و اهل نماز و خداجو بود. او از شدت مهربانی، دارایی اش را با دیگران شریک می شد و به دیگران نیز خیر می رساند.
کد خبر: ۵۵۶۵۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۴

روز سه‌شنبه؛
مراسم عزاداری شب شهادت حضرت مسلم بن عقیل و گرامیداشت شهدای هفتم تیرماه روز سه شنبه ساعت 21 برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۵۶۵۰۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۴

گیتی احدی خواهر شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: مامان موقع اعزام کلی سفارش کرده بود؛ هوای غرب سرده ها. همیشه این ژاکت‌ها تن‌تون باشه تا یه وقت خدای نکرده سرما نخورین. وقتی پیش هم نشستند، متوجّه شدم ژاکت حمید تنش نیست. پرسیدم: «حمید! پس ژاکت تو کو؟ چرا نپوشیدی؟» مامان هم تازه متوجّه شد.
کد خبر: ۵۵۶۵۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۲۷

حسین محمدی دوست شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: در جمعی بودیم حمید صدایش را صاف کرد و زیرلب گفت: «بامبول داریم.» چشمکی زد و رفت. منظورش را گرفتم. بامبول یکی از اصطلاحات رمزی گروه‌مان بود؛ یعنی این‌که هوا ابری است و غریبه‌ای توی جمع داریم که نمی‌شود درباره‌ی قرارهای دوستانه حرف زد.
کد خبر: ۵۵۶۴۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۲۰

منیژه قریشی مادر شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: حمید با دوستانش مهمان ما بودند. پاییز بود و هوا کمی سوز داشت. دوتا لحاف و تشک برای خودمان برداشتم و بقیّه را دادم به آنها. به تعدادشان نبود و نگران بودم سرما بخورند. صدای خنده‌ها و شوخی‌های‌شان تا چند ساعت می‌آمد. حاج‌آقا هم دلش می‌خواست در جمع آن‌ها باشد. می‌گفت: «خوش به حال‌شون که این‌قدر دل‌خوشند.»
کد خبر: ۵۵۶۴۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۳

محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: سوار هواپیمای سی130 شدیم. اوّلین بار بود که این هواپیما را از نزدیک می‌دیدم و قرار بود با آن به اهواز برویم. داخل هواپیما یک ردیف صندلی برزنتی بود و بقیّه ی قسمتها خالی بود. چشمم را در اطراف چرخاندم. روی یکی از صندلی های گوشه ی سمت راست هواپیما نشستم. فرخی کنارم نشست...
کد خبر: ۵۵۶۴۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۸

محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده‌های رملی" روایت می‌کند: صبح زود به پایگاه نیروی هوایی در تهران رسیدیم. هنگام ورود درجه‌دار دژبان جلومان را سد کرد. خب! اینجا اومدین چیکار؟ فرخی گفت: اومدیم با هواپیمای سی ۱۳۰ بریم اهواز. دژبان گفت: نمیشه، باید به عنوان امریه پرواز داشته باشین.
کد خبر: ۵۵۶۴۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۱