بخشی از وصیتنامه شهید «مجتبی نظری»
به گزارش نوید شاهد زنجان، شهید «مجتبی نظری» دوم آبان ۱۳۴۴ ، در روستای قهاب از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش نظام، کارگر شهرداری بود و مادرش فرنگیز (فرنگیس) نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. ششم دی ۱۳۶۶ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. پیکر او را در مزار پایین شهرستان زادگاهش به خاک سپردند.
در وصیتنامه شهید «مجتبی نظری»میخوانیم:
با نام خداوند متعال، هستی دهنده، آرام کننده قلوب، و آنکه هست و نیست مان از اوست، تا آنکه در راه حق و حقیقت جان داد و آنکه عشق و زنده گانش را جان می ستاند.
تا زنده هستیم، نمی گذاریم این دولتمردان و ستمکاران به جایی برسند، مگر اینکه پس از مرگ ما زمان حکومت دیگران برسد.امام حسین (ع)
اینجانب مجتبی نظری، بدینوسیله وصیتنامه خود را آغاز می کنم در صورتی [که] امیدی به شهادت ندارم ولی از آنجاییکه در رحمت خداوند به روی بندگان گناهکارش باز است به خود این جرات را می دهم که وصیتنامه خود را به رشته [تحریر]بیاورم.
باری پدر و مادر عزیزم، خداوند شما را اجری بی پایان دهد که چون در راه انقلاب گام برداشته اید، پسران خود را در راه انقلاب و اسلام فدا می کنید. بنده خود را سرافکنده [و] خجل می دانم که در مقابل محبت های شما عزیزان، نتوانستم گام کوچکی بردارم.
باری برادران و خواهران عزیز، امیدوارم که مرا حلال کنید که چون گاها با شما تندی نمودم یا رفتاری بد داشتم. و از قول بنده از تمامی دوستان و آشنایان حلالی بجویید که دستم از دنیا کوتاه است.
باری در خاتمه به دوستان هم محله هایمان یادآور می شوم که ادامه دهنده راه شهدا و پشتیبان انقلاب باشید و به امام عزیز وفادار باشید که سخنان گوهر بارش نشانگر این است که از سخنان شخص عادی نیست بلکه به او الهام می شود.
در خاتمه طول عمر برای رهبر عزیز، سلامتی برای شما عزیزان و با آرزوی زیارت کربلا و پیروزی رزمندگان عزیز.
در خاتمه اگر شهادت نصیب بنده گناهکار شد، ساعت مچی خودم را به احمد می بخشم و تمام وسایل خود را در اختیار مادر عزیزم می گذارم.