باید به فرهنگ ایثار بازگردیم
به گزارش نوید شاهد زنجان، جنگ؛ واژهای خونبار است که وقتی اتفاق میافتد، فارغ از هر نژاد، عقیده، مذهب، گرایش سیاسی و … انسانها را به ورطه نابودی کشانده و بدتر از همه اینکه خسارتهای جبرانناپذیری را برای نسلهای آینده به یادگار میگذارد.
ایران جزو کشورهایی است که در تاریخ کهن خود جنگهای بسیاری را تجربه کرده و چه بسا بسیاری از کسانی که در این میان، قهرمانانه از وطن دفاع کردند، هیچ جای این تاریخ پهناور جای ندارند و تا به امروز نسلهای جدید نامی از آنها به گوششان نرسیده و یا روایتها در حوزه جنگ به گونهای بوده که نسل امروز بر این باور است که بسیاری از اتفاقات روی داده در آن دوران، ساخته تخیلات ذهنی برخی افراد است.
اگر بخواهیم به یکی از طولانیترین جنگهای رخ داده در دنیا اشاره کنیم، بیشک دوران دفاعمقدس در صدر همه این جنگها قرار خواهد گرفت، نبردی که در دل خود هزاران جنگ جهانی و قهرمانان بیادعا را جای داده اما متأسفانه روایتها و یا به عبارتی تاریخ شفاهی راویان در این خصوص، گاهی به خاطر برخی مسائل از مسیر اصلی خود فاصله گرفته و این خود پیشزمینهای برای انحراف از ارزشهای دفاعمقدس بوده است.
سوم خردادماه ۱۳۶۱؛ یکی از روزهای ارزشمند در تقویم تاریخ این کشور به شمار میرود. عرصهای واقعی برای محک خوردن سپاه خیر و شر و میدانی که باعث شد تا بسیاری از کسانی که داعیه میهنپرستی، دینمداری، ملیگرایی و … را در سر میپروراندند، در بزرگترین میدان آزمایش قرار گرفته و فارغ از هر نوع قومیت و گرایش سیاسی، به دنبال حفاظت از کیان این مرز و بوم در برابر دشمن بعثی تا بن دندان مسلح باشند.
بیشک یکی از یادگاران آن دوران که خود تاریخ شفاهی ارزشمندی از عرصه دفاعمقدس به شمار میرود، کسی نیست جزو امیر سرتیپ خلبان یدالله واعظی که در سن ۲۵ سالگی و بعد از دو سال سپری شدن از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به درجه رفیع جانبازی نائل آمد. وی که در سال ۱۳۵۲ به استخدام نیروی هوایی ارتش درآمد، جزو اولین خلبانانی است که با به صدا درآمدن ناقوس جنگ، در خط مقدم حاضر شد.
جانباز خلبان امیر سرتیپ یدالله واعظی از خلبانی است که از همان روزهای نخست آغاز جنگ تحمیلی بر علیه ایران اسلامی، پروازهای متعدد برای دفاع از حریم کشور انجام داد و مهر سال ۶۱ به منظور پشتیبانی رزمی و تدارکاتی از یگانهای زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عملیات مسلم بن عقیل و در حین انجام مأموریت در کوههای موسوم به ۴۰۲ در مرز ایران اسلامی بر اثر موشک پرتاب شده از سوی خصم و اصابت آن به بالگرد مجروح و به افتخار جانبازی نائل آمد. گفتگوی خبرنگار مهر با وی را در ذیل میخوانید.
* یکی از دغدغههای امروز بعد از پشت سر گذاشتن جنگ تحمیلی، انتقال مفاهیم و ارزشهای آن دوران به نسل امروز است، نسلی که باید باور کند در طولانیترین جنگ دوران چه رخدادهایی ناگفته بوده و امروز بیان آن تا چه حد برای تبیین مفاهیم دفاعمقدس ارزشمند است، به اعتقاد شما آیا در بیان این مفاهیم کمکاری شده است؟
متأسفانه بنده هم بر این عقیده استوار هستم که در انتقال این مفاهیم به دلایل مختلف کمکاری کردهایم؛ چرا که دفاعمقدس فرهنگ ویژه خود را داشت و علاوه بر نیروهای مسلح، همه آحاد جامعه با آن درگیر بودند.
نسلی که تنها داشتهاش از واژه دفاعمقدس محدود به کتابها و فیلمهایی است که با این مضمون به چاپ رسیده و تولید شده، در حالی که تاریخ شفاهی ما میتواند این خلاء را پر کند
در دوران دفاعمقدس علاوه بر نیروهای مسلح، ایرانیانی که در دوردستترین نقاط کشور و فرسنگها دورتر از مرزها زندگی میکردند نیز به نوعی درگیر گرفتاریهای جنگ تحمیلی شده بودند. در دوران دفاعمقدس افرادی بودند که با وجود مشکلات اقتصادی و دست و پنجه نرم کردن با فقر، ارزشمندترین و حیاتیترین دارایی خود را در راه جبهه انفاق میکردند و متأسفانه امروز این فرهنگ به نسل جدید منتقل نشده است، نسلی که تنها داشتهاش از واژه دفاعمقدس محدود به کتابها و فیلمهایی است که با این مضمون به چاپ رسیده و تولید شده، در حالی که تاریخ شفاهی ما میتواند این خلاء را پر کند.
دوران دفاعمقدس عرصه نابرابر جنگ بین نیروهای بعثی و تا دندان مسلح عراق از یک طرف و نیروهای مسلح ایران که به واسطه شکلگیری انقلاب اسلامی فقط ۳۰ درصد از توان خود را حفظ کرده بود، از طرف دیگر بود اما با این وجود و با همان ظرفیتی که در اختیار داشتیم و گاهی اوقات مدت زمان عملیاتهای پروازی در طول روز به ۱۰ ساعت نیز میرسید، توانستیم در این جنگ نابرابر در مقابل دشمن ایستادگی کنیم ولی این فرهنگ نیز به نسل امروز منتقل نشده است.
متأسفانه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، عدهای آگاهانه یا ناآگاهانه نیروی ارتش را به نابودی کشانده بودند و حدود ۱۴ هزار نفر از فرماندهان و طراحان جنگ در بدنه ارتش را اخراج کردند تا اینکه مجبور شدیم به بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در خصوص اتفاقاتی که در حال رخ دادن بود، از طریق نامه، مکاتباتی انجام دهیم و متوجه شدیم امام راحل در جریان این اتفاقات نبودند و آنگاه دستور دادند که «ارتش باید بماند و با قدرت هم باید بماند» و همین مسئله باعث شد تا روند اخراجی نیروهای متخصص ارتش کاهش پیدا کند، این در حالی است که دشمن در زمان جنگ بر روی این قضیه حساب ویژهای باز کرده بود
پیشبینی صدام حسین از تصرف تهران بعد از یک هفته از آغاز جنگ با توجه به وضعیتی که ارتش و سایر نیروهای مسلح ایران داشتند، پیشبینی دور از انتظاری نبود و تحقق آن بر روی کاغذ یک امر طبیعی بود. وقتی شیپور جنگ در روز ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ توسط رژیم بعث عراق به صدا درآمد، وزیر دفاع این رژیم به صراحت اعلام کرد تا ساعاتی دیگر نامی از ایران بر روی کره زمین باقی نخواهد ماند اما با مقاومت جانانه نیروهای مسلح به ویژه ارتش در روزهای آغازین جنگ مواجه شد که نیروی هوایی ارتش در این زمینه نقش به سزایی ایفا کرد.
*به اعتقاد شما چه اندازه مفاهیم و ارزشهای دفاع مقدس به درستی منتقل شده است؟
اطلاع دقیقی از این قضیه ندارم اما بیتردید در این بین یا مسئولان یگان مربوطه مقصر هستند و یا موانعی وجود دارد که باعث میشود این اقدامات به طور شفاف برای نسل امروز بیان نشود.
زمانی که صدام حسین با مقاومت نیروهای ارتشی مواجه شد، به این درک رسید که نه تنها قادر نیست در مدت زمان یک هفته، جنگ را در تهران به سود خود خاتمه دهد، بلکه ادعای تصرف اهواز در مدت سه روز نیز به یک ادعای باطل تبدیل شد. رژیم بعث عراق دقیقاً در هفتمین روز از جنگ اعلام آتشبس کرد؛ چرا که نتوانسته بود حرف خود را به کرسی بنشاند و این خود نوعی پیروزی برای ما بود، هر چند بخشی از خاک ایران اسلامی به تصرف دشمن درآمد اما با توجه به اینکه دشمن به هدف اصلی خود و ادعاهایی که در آغاز جنگ کرده بود، نرسید، این خود نوعی پیروزی ارزشمند به شمار میرفت.
*برای اینکه نسل امروز با واقعیتهای دوران دفاعمقدس به طور صحیح و به دور از هر گونه گرایش سیاسی و دینی آشنا شوند، چه راهکاری را پیشنهاد میکند؟
برای اصلاح این روند و آشنایی هر چه بهتر نسل آینده با ارزشها و اقداماتی که در دوران دفاعمقدس انجام گرفت، باید واقعیتها از زبان راویانی که خود در جنگ حضور داشتند، بیان شود. شاید به خاطر گرایشهای سیاسی امروز برخی از افرادی که در دوران دفاعمقدس تأثیرگذار بودند، باعث شده است که رسانهها به سراغ آنها نروند و برخی دیگر نیز با نگاه به شرایط امروز جامعه ترجیح دادهاند که در انزوا بمانند اما فراموش نکنیم که روایتگری برخی از افراد از جنگ که هیچ نقشی در آن دوران نداشتند نیز میتواند به فرهنگ دفاعمقدس ضربه وارد کند.
برای نشر ارزشهای دفاعمقدس باید صدای همه آنهایی را که در جبهه حضور داشتند را شنید و به تبیین این ارزشها به واسطه روایتگریهای صحیحی که میشود، پرداخت. وقتی روایتگری از جنگ واقعی نبوده و در آن اغراق پررنگتر باشد، قادر نخواهیم بود به تبیین این ارزشها بپردازیم.
*بارها و به دفعات به واقعه جنگ جهانی اول و دوم در قالب فیلم و کتاب و … پرداخته شده است، آیا این موضوع در مورد دفاعمقدس نیز صدق میکند؟
در جنگ آمریکا و عراق در کویت که ۲۰ روز به طول انجامید طی دو سال ۲۰ هزار جلد کتاب نوشته شده و این بیانگر آن است که در همه زمینهها برای تبیین ارزشهای دفاعمقدس کوتاهی شده است.
در جنگ جهانی دوم علیرغم اینکه ایران – دیرهنگام - اعلام بیطرفی کرد، از جنوب نیروهای انگلیسی و از شمال نیروهای روسی به ایران حمله کردند اما یکی از واقعیتهای آن دوران مربوط به ایستادگی ژاندارمری در پل جلفا است که بازگو نشده است.
علاوه بر این، نیروی دریایی ارتش ایران در زمان جنگ جهانی دوم نزدیک به یکهزار نفر پرسنل داشت. وقتی نیروهای انگلیسی از طریق خلیجفارس و دریای عمان به ایران حمله کردند، نیروی دریایی ارتش ایران، جانانه در این نبرد از مرزهای کشور دفاع کرد و ۸۰۰ نفر از این نیروها نیز به شهادت رسیدند، این در حالی است که هیچ نامی از آنها برده نشده است، چون تابع انگلیس بودند و بعد از انقلاب نیز هیچ نام و یادی از این رشادت و هیچکس به دنبال انعکاس چنین حماسه عظیمی نرفته و این روند در زمان دفاعمقدس نیز تداوم داشته است.
*روایتگیری فیلمهای حوزه دفاعمقدس را تا چه میزان قبول دارید؟
بسیاری از فیلمهایی که در عرصه دفاعمقدس تولید میشود، محتوای ضعیفی دارد. به عنوان مثال فیلم «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا نتوانست حتی بخش بسیار کوچکی از اتفاقات مربوط به پاوه را بیان کند و زمانی که نسبت به ضعیف نشان دادن نقش شهید چمران در این فیلم اعتراض شد، کارگردان فیلم اعلام کرد که بنده در این فیلم چمران خودم را ساختهام، این در حالی است که اگر بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، عملکرد جانانه ارتش نبود، ایران به شش کشور تجزیه شده بود اما به هیچکدام از این موارد اشاره نشده است.
باید عملکرد همه نیروهای مسلح به هر میزان که در حفاظت از کیان ایران اسلامی نقش داشتند، گفته شود و اگر بخواهیم زحمات یک نیرو را در نظر نگیریم، ارزشهای جنگ به آفت جنگ تبدیل خواهد شد و متأسفانه این آفت جنگ در برخی از روایتگریها مشاهده میشود.
*قهرمانان و رزمندگان زنجانی دوران دفاع مقدس تا چه اندازه در استان زنجان شناخته و معرفی شده اند؟
متأسفانه در استان زنجان به شخصیتهای برجسته علمی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی و … بهای چندانی داده نمیشود، این در حالی است که زنجان جزو استانهایی است که شهدای شاخص زیادی دارد.
باید به فرهنگ ایثار بازگردیم و این ایثارگریها را بدون سانسور، اغراق و جناحبندیهای سیاسی به نسل امروز انتقال دهیم
به عنوان مثال شهید سرلشکر خلبان علیمحمد سلیمانی، یکی از نخبههای این عرصه بود که پیکر این شهید نیز یافت نشد. در همین راستا چند سال است که از شورای اسلامی شهر پیگیر نامگذاری یکی از خیابانها به نام این شهید بزرگوار هستیم که تا به امروز محقق نشده، این در حالی است که جوانان باید با این شخصیتها آشنا شوند. باید به فرهنگ ایثار بازگردیم. همه کسانی که با هر نیتی در جبهه حضور یافتند، ارزشمند بودند و باید این ایثارگریها را بدون سانسور، اغراق و جناحبندیهای سیاسی به نسل امروز انتقال دهیم.
دفاع همیشه ارزشمندتر از جنگ است و ما این ارزشمندی را هشت سال مشق کردیم، حال آنکه این ارزش زمانی دوچندان میشود که نسل امروز بداند که در ضعیفترین دوران نظامی وارد این عرصه شدیم. ارتش در روزهای اول جنگ که هنوز سایر نیروها از جمله سپاه و بسیج ساماندهی نشده بود، جانفشانیهای زیادی کرد، به همین خاطر همه ما در خصوص بازگویی صحیح و صادقانه این وقایع مسئول هستیم.
منبع: مهر