بُرش 42 از کتاب "چشمهایش میخندید"/ زخمهای پنهانی
به گزارش نوید شاهد از زنجان، کتاب «چشمهایش میخندید» خاطرات شهید حمید احدی است که در سال 98 به همت حوزه هنری زنجان چاپ و منتشر شد.
خاطرات سردار شهید حمید احدی به قلم مریم بیاتتبار، توسط انتشارات هزاره ققنوس چاپ و وارد بازار نشر شد.
شهید حمید احدی فرمانده خطشکن گردان حضرت امامسجاد (ع) لشکر ۳۱ عاشورا، متولد ۱۳۴۱ در زنجان بود که اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر در منطقه شرق دجله عراق به شهادت رسید.
در بُرش 42 کتاب "چشمهایش می خندید" می خوانیم:
انگشت اشارهی دست راست و ران پای چپش ترکش خورده بود. زخمش عمیق بود و به زحمت راه میرفت. امّا اصرار داشت وانمود کند، حالش خوب است و درد ندارد. دلش نمیخواست کسی از زخمی شدن او باخبر شود. با اینکه هوا زیاد سرد نبود، ولی وقتی میخواست برود بیرون، اورکتش را میپوشید تا دست پانسمان شدهاش را داخل جیب آن بگذارد و کسی نبیند.
وقتی پانسمان انگشتش را باز کردند، نتوانست آن را حرکت دهد. تارهای عصبی انگشتش از کار افتاده بود.