شهید "عطاء اله رفیعی" دائم به فکر جبهه بود
به گزارش نوید شاهد زنجان، شهید عطاء اله رفیعی دوم اسفند ۱۳۴۴، در روستای سجاس از توابع شهرستان خدابنده به دنیا آمد. پدرش سعدالله، کشاورز بود و مادرش خاور نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم بهمن ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سینه، صورت، دست و پا، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است.
آيت اله اصانلو از دوستان شهيد عطاء اله رفیعی در مورد او چنين ياد ميكند:
شهيد رفيعي جواني بسيار خوش رو و با اخلاقي بود كه به هر جمعي وارد ميشد موجب مسرت و خوشحالي آن جمع ميشد. دوستان و هم كلاسيها از مصاحبت و همنشيني با او لذت ميبردند.
او در طي مدت حضور در دانشسرا چهار بار به جبهه رفته بود تا اينكه در زمستان سال 1365 در سال آخر دوران تحصيل در حالي كه تازه نامزد كرده بود به همراه شهيد ابوالقاسم بهرامي عازم جبهه شد تا اينكه به فيض عظماي شهادت نايل آمد.
شهيد رفيعي به امام امت علاقه وافري داشت و ديگران را به اطاعت از فرامين امام دعوت ميكرد. او دائم به فكر جبهه، جنگ و شهادت بود و با دوستان شهيد خود بارها به مناطق جنگي رفته و از اينكه به شهادت نرسيده بود اظهار ناراحتي و دلتنگي ميكرد و از خدا ميخواست او را به فيض عظماي شهادت برساند .
در وصيتنامهاش كه چندين بار خطاب ميكند:
"خدايا به من كمك كن كه لياقت شهادت در راهت را پيدا كنم و باز با خجالت و شرمندگي آخرين وصيتنامهام باشد كه مينويسم"
آن شهيد بزرگوار همراه با شهيد ابوالقاسم بهرامي در عمليات غرورآفرين كربلاي 5 شركت کرده و شاهد شهادتش بوده و اينك در فراغش نالان است و به ياد خاطرات شيرين دانشسرا و هم خوابگاهيش ميافتد و دايم به ياد پرپر شدنش است و از خدا ميخواهد لياقت وصالش را هم به او بدهد و به قول خودش: « نور چشمانم در كنارم به شهادت رسيدند» تا اينكه در ادامه عمليات كربلاي 5 پس از پنج روز از شهادت دوست و نور چشمش به لقاءا... ميپيوندد و به آرزوي ديرينه خود ميرسد.
منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان