معرفی شهدای مداح استان زنجان(2)/ یادی از شهید سید داود شبیری
دوشنبه, ۰۳ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۳۴
نوید شاهد - مداح شهید سید داود شبیری در دوم خرداد ماه سال ۱۳۴۵ در یک خانوادهی مذهبی به دنیا آمد.
به گزارش نوید شاهد زنجان، مداح شهید سید داود شبیری در دوم خرداد ماه سال ۱۳۴۵ در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. او از محبت پدر بزرگ که شخصیتی روحانی دارد و روضه خوان جدش امام حسین (ع) است بهره مند می شود. پدربزرگ نام او را سید داود می گذارد و در مورد او می گوید: این بزرگمرد کوچک از مردان الهی است.
سید قبل از مدرسه به مکتب خانه می رود و علاقه زیادی به تلاوت قرآن دارد. از ۸ سالگی نمازش را با حس و حال خوبی به جا می آورد. با صدای قشنگی قران می خواند و در این سنین کلام ا…مجید را ختم می کند. موفقیت او در مدرسه هم خوب است و هر سال نمرات خوبی در درسهایش دارد. عشق به امام حسین (ع) همواره در قلب او موج میزند، برای همین هرساله در ایام محرم با برو بچههای محله دسته راه میاندازد و در برپایی خیمه عزا و برداشتن علم و کتل داوطلب می شود.
این روحیه او را برای حضور در فعالیت های انقلاب و سنگر مدرسه آماده می سازد. او اکنون یک مجری توانمند است و بیشترین لذت را از خدمت به اسلام می برد. صدای خوب او در همه جای شهر طنین انداخته است. اجرای مراسم شهدا و اعزام رزمندگان به جبهه ها را به عهده دارد و به کارش عشق می ورزد.
آشنایی با مسجد محل و حضور در نماز جماعت میدان دیگری برای رشد و شخصیت او میشود. در مسجد با انسان های بزرگی آشنا میشود و دوست دارد درس های اسلامی را زود فرابگیرد. خیلی وقت ها کتاب های امام خمینی و شهید مطهری را به همراه خود دارد و از آن ها به عنوان استادانی یاد میکند که از کتاب هایشان درس های زیادی یاد می گیرد.
اگر دوران دفاع مقدس را از زاویه تبلیغات ببینیم نام سید برجسته می شود، در واحد تبلیغات قوت قلب بچه های مسجد است. شعارهای انقلابی روی دیوار های شهر اثر دستان هنرمند اوست. برگزاری مراسم دعای توسل به صورت هفتگی در منزل شهدا از برنامه هایی است که توسط ایشان اجرا میشود. برگزاری دعای توسل مسجد امیرالمومنین و مسجد عباسیه و خیل مراسم های شهر و… به عهده ی ایشان است.
انجام خیلی از مراسم ها را بر عهده دارد و علاوه بر اینها گروه سرودی تشکیل داده است که زینت مراسم تشییع شهداست. این گروه در منازل شهدا حضور یافته و در شام غریبان با اجرای سرود تسکین دل های پدران و مادران شهدا می شوند. اعضای گروه کارهای مهم تری نیز انجام می دهند: کمک به خادم، آماده کردن مسجد برای نماز جماعت، مکبری و نظم دادن به کودکانی که به نماز می آیند کار این دوستان است.
سال۱۳۶۲ است و سید تنها ۱۷ سال دارد.او در کنار مردان بزرگ و با همت قدم در راهی بزرگ می گذارد و عازم جبهه های حق علیه باطل میشود. سید به عنوان مسئول تبلیغات گردان ولیعصر(عج) از لشگر علی بن ابیطالب در عملیات خیبر شرکت می کند، در همین عملیات از ناحیه ی سر مجروح می شود و در بیمارستان امدادی مشهد بستری می شود و به محض التیام یافتن زخمش دوباره به جبهه ها اعزام می شود. اکنون او آموزش های زیادی دیده است و مسئولیت دسته ی دوم از گردان حضرت علی اصغر در عملیات کربلای۵ به عهده دارد. رزمندگان در این عملیات به پیروزی می رسند و سید نیز به همراه دوستان به سلامت برمی گردند.
عملیات دیگری در حال تدارک است. ازلحظه اعزام خودش می داند که دیگر برنمی گردد، از همه خداحافظی می کند: پدر،مادر،برادر،خواهر صبور باشیدو سعی کنید راه شهدا فراموش نشود.
عملیات کربلای۸ در منطقه ی شلمچه در حال انجام است،روح سید همچون کبوتری به آسمان پر میکشد و مهمان همیشگی خدا میگردد،او با شهادتش در جمع سربازان امام حسین(ع) قرار می گیرد.
علاقه او به حضرت زهرا(س) به حدی بود که در لحظه ی شهادت و داخل سنگر روضه ی حضرت زهرا(س) را زمزمه می کند و پس از آن پیکر پاکش 9 سال بدون هرگونه نشانه در شلمچه می ماند. مادرش پس از شهادت او و بی نشان ماندن مزارش، ۳ سال صبر کرد تا اینکه به سوی خدا پرواز میکند.
پیکر سید در سال۱۳۷۵ با مشتی خاک و پلاک بر می گردد و عطر خوبی و مهربانی همه جای شهر را معطر میکند تابوت نمادین او به سوی گلزار شهدا تشییع میشود و به این طریق بر همگان میگوید این عطر گل یاس و محبت حضرت فاطمه (س) است.
منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان
نظر شما