شهدای انقلاب/ یادی از شهید هدایتالله زمانی
هدایت الله ؛ مردی با وقار و در عین حال شوخ طبع بود.
او در سال 1325 در زنجان به دنیا آمد . درروستایی از نواحی استان با نام " تقی کندی". پدرو مادر وی از زمره متدینین روستا بودند که از خود آوازه ای از عشقِ به اهل بیت علیهم السلام به یادگار گذاشته وبا قلبی آکنده از مِهرحضرت سیدالشهداء (ع) به دیار باقی شتافتند.
هدایت الله ، تحت تربیت این پدر و مادر دلسوز و مؤمن ، ازهمان اوان کودکی ، حلقه های اشک خود را با تاب عشق امام حسین علیه السلام گره زد و به همین واسطه با عزتی برگرفته از شوکت حسینی، ازمحبوبیت خاصی در میان اهالی روستا برخوردارشد .
گویا تواضع ، متانت و از خودگذشتگی ، تصویری بود که روح و روان او را به نظاره کشیده بود و ازجانش چهرنمایی می کرد .
هدایت الله ، در زمانی زندگی می کرد که قرآن و فرهنگ ناب آن به فراموشی سپرده شده و به جای قلبهای پر درد ، در طاقچه ها آرمیده بود. اما با این همه زمان او را با خود نبرده و همواره با طنین دلنواز قرآن کریم ، قدم به عرصه مبارزات می نهاد .
علاقه بیش از حد او به تلاوت قرآن کریم او رابرآن داشت تا با پا نهان به سن10سالگی علاوه بریادگیری روخوانی و روانخوانی ، چند جزء ازقرآن کریم را حفظ نماید .
شوروشعف هدایت الله دراقامه نمازاول وقت وانجام فرائض دینی، بالاترین مأذنه دعوت اهالی روستا به خدا بود چراکه کمتر می گفت و بیشتر عمل می نمود و مفهوم "کُونُوا دُعَاتَ النَاسِ بِغَیرِالسِنَتکُم" را جاری می ساخت.
ازهمان دوران نوجوانی،حرفه آهنگری راپیشه خود ساخت . تبلور عشق به سالار شهیدان در حرفه و شغل او درقالب عَلَم های عزاداری بود که تابه امروز هم در برخی از روستاهای تابعه از جمله " ملک باغ " ماهنشان به یادگار مانده است .
شاید اگر پدرومادرهدایت الله درقید حیات بودند اورا چنین معرفی میکردند: هدایت؛ یارو مددکار ما بود . خانواده را او اداره می کرد . عصای دستمان بود و همیشه به داشتن چنین پسری افتخار می کنیم .
هدایت الله زمانی پس از تشکیل خانواده ، به سوی شهر رحل اقامت بست و برای اولین بار شهرنشینی راتجربه نمود اما هیچگاه آن خلوص روستایی را ازدست نداده ودرمسیرمردمداری ازپای ننشست و شایدگواه این مطلب در ودیوارهای بیمارستانهای شهر و بیماران چشم به انتظار آن باشد که هر جمعه نظاره گر عیادت خالصانه ایشان بوده اند.
با آغاز انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی در راهپیمائیها و درگیریها، پخش اعلامیه، شعارنویسی و رفت و آمد به قم و تهران، و برای کسب آگاهی از مراکز قیام، تلاش چشمگیری از خود نشان داد و همواره دغدغه پیروزی انقلاب اسلامی و شکست کاخ ستم شاهی لحظه ای او را آرام نمی گذاشت . او همیشه در میان انقلابیون زنجان بود اما سرانجام در 21 بهمن 1357 در حالیکه همراه شمار زیادی از جوانان غیور شهر، کفن بر تن کرده بود، در مابین خیابان امیر کبیر و سبزه میدان زنجان مورد هدف گلوله نیروهای شاهنشاهی قرار گرفت و به شهادت رسید پیکر وی را پس از تشیع در مزار پایین زنجان به خاک سپردند.
منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان