به مناسبت دوم بهمن، سالروز بمباران مدارس کوچه بینش زنجان، همکلاسی‌های سال ۶۵ در صبح خاطره «مشق‌های ‌ناتمام» با یکدیگر دیدار کرده و به خاطره‌گویی پرداختند.

 

به گزارش نوید شاهد زنجان، صدای آژیر خطر در فضا می‌پیچد، دانش آموزان با رعب و وحشت به حیاط مدرسه می‌آیند، ناظم مدرسه بچه‌ها را به خونسردی و حفظ آرامش دعوت می‌کند، اما در آن لحظات هول انگیز چه کسی می‌توانست آرامش را به آنها بازگرداند.

 

دانش‌آموزان معصوم تا پیش از این بارها بمباران محله، شهر و دیار خود را دیده و از نزدیک شاهد کشتار بیرحمانه مردم بی‌دفاع بودند اما از اینکه این‌بار نوبت خودشان شده است، بی‌خبر بودند.

 

هنوز صدای آژیر قطع نشده که ۲ موشک از هوا به مدرسه اصابت می‌کند و مدرسه در دود و غبار غلیظ گم می‌شود و سکوتی مرگبار همه جا را فرا می‌گیرد.

 

اندکی بعد از انفجار از کیف، کفش و لباس گرفته تا دست و پای قطع شده دانش آموزان از آسمان بر زمین می‌بارد؛ برخی زیر آوار مانده و برخی هم مجروح بودند و ناله‌ای ضعیف از دهان کوچک به خون نشسته‌شان بیرون می‌آمد، انگار که آخرین نفس‌هایشان را می‌کشیدند.

 

دانش‌آموزانی که تا دیروز در یک کلاس و یک مدرسه کنار هم درس می‌خواندند و با هم بازی می‌کردند، حالا با بدنی غرق در خون و جسمی بی‌جان کنار هم افتاده و در خاموشی مطلق فرو رفته بودند.

 

از صحنه‌های تکان دهنده و دردناک دوران دفاع مقدس حمله‌های هوایی دشمن به مناطق مسکونی زنجان بود، در واقع پس از اینکه رژیم بعث عراق از نظر نظامی، سیاسی و روانی در جبهه‌های جنگ ناکام ماند با هدف به دست آوردن امتیازات و تحمیل شرط های خود، جنگ را به مناطق مسکونی شهرها از جمله مدارس کشاند که به شهید شدن بیش از یک هزار دانش آموز انجامید.

 

آبادان، بهبهان، میانه، بروجرد، نهاوند و زنجان از جمله شهرهایی بودند که در طول جنگ تحمیلی مدارس آنها بمباران شد.

 

در این میان ۲ مدرسه به نام‌های مدرسه راهنمایی دخترانه نواب صفوی و مدرسه راهنمایی پسرانه ۲۲ بهمن در شهرستان زنجان واقع در کوچه بینش، خیابان سعدی شمالی در مرکز استان زنجان در ساعت ۱۲ و نیم ظهر روز دوم بهمن ۱۳۶۵ توسط ۲ فروند هواپیمای میگ عراقی مورد حمله هوایی قرار گرفت.

 

با توجه به اینکه این حمله اولین حمله از دور جدید جنگ شهرها در آن سال به شهر زنجان و کاملا غیر منتظره بود و ساعت حمله مقارن زمان تعویض ۲ شیفت صبح و عصر مدارس و در حالی بود که حیاط و کلاس‌های مدارس مملو از دانش‌آموزان بود، حادثه هولناکی رقم خورد.

 

در سال‌های بعد آمار کشته شدگان ۱۴ یا ۱۵ نفر و زخمی شدگان ۲۳ نفر اعلام شد.

 

۳۷ سال از آن واقعه تلخ در شهر زنجان سپری می شود و به همین مناسبت در سالروز این واقعه فراموش ناشدنی، صبح خاطره «مشق‌های ناتمام» با موضوع گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دانش‌آموز مدرسه نواب صفوی و ۲۲ بهمن کوچه بینش برگزار شد، دانش‌آموزان هر ۲ مدرسه به بیان خاطرات غم‌انگیز و بغض‌آلود خود از دوم بهمن ماه سال ۶۵ پرداختند.

 

بمباران مدرسه، فاجعه و حادثه غمناکی را رقم زد

 

علی اسماعیلی دانش آموز آن دوران و مدیرکل آموزش و پرورش استان زنجان با بیان اینکه من دانش آموز دهه ۶۰ بودم و شرایط کنونی قابل مقایسه با آن زمان نیست، گفت: دهه ۶۰ زمانی بود که جنگ بر اغلب شهرهای ایران حاکم شده و موجی از ناامنی و اضطراب ناشی از جنگ، همه جا را فرا گرفته بود.

 

وی اضافه کرد: آن دوران هرچند شیرینی‌هایی داشت، اما غم از دست دادن عزیزان چیز دیگری است که این موضوع را خانواده‌های شهدا بهتر درک می‌کنند.

 

این دانش‌آموز سال‌های نه چندان دور زنجان با بیان اینکه زمان جنگ فضای غریبی بود و امروز دیگر با آن فضا فاصله گرفته‌ایم، اظهار داشت: باید در این لحظه که در این مکان نشسته‌ایم یک همزادپنداری با دانش آموزان آن زمان داشته باشیم تا فاجعه و حادثه غمناکی را که در این مدرسه رخ داد، درک کنیم.

 

اسماعیلی افزود: خودم در آن زمان در این مدرسه بودم و دیدم که سبد بسکتبال مدرسه بر اثر ترکش خم شد و عضو بدن دانش آموزی به آن چسبیده بود، در این حین بچه‌ها در حال فرار بودند که شرایط غیر قابل توصیف و فضای سخت و غیرقابل تحملی بود اما شاهکار این واقعه آن است که خانواده‌های این بچه‌ها نسبت به این موضوع صبر و تحمل داشتند چون در این واقعه ۱۴ دانش آموز شهید شدند.

 

مدیرکل آموزش و پرورش استان زنجان با بیان اینکه امروزه سالگرد این روز در ماهی است که پیروزی انقلاب اسلامی را جشن می گیریم، گفت: این واقعه، کینه توزی علیه انقلاب اسلامی بود چراکه مشابه آن در چند جای دیگر رخ داد.

 

وی گفت: در پرداختن به این موضوع در استان کوتاهی کردیم چون این موضوع سندی روشن بر جنایت ایادی استکبار در منطقه است که باید در مجامع جهانی معرفی می‌شد اما کوتاهی صورت گرفت.

 

اسماعیلی افزود: باید تلاش کنیم ثبت این جنایت در ۲۲ بهمن امسال انجام شود و از همه مهمتر این واقعه را برای نسل کنونی به ویژه دانش آموزان تبیین کنیم چون فاصله معناداری از این موضوعات گرفته‌ایم.

 

وی اظهار کرد: اگر امروز به شهدا و یادگارهای دوران دفاع مقدس در قالب احساس مسوولیت و عبرت گرفتن از گذشته توجه نکنیم، یقینا دچار مشکل می‌شویم چون امنیت کنونی مرهون خون شهدا به ویژه دانش آموزان شهید این مدرسه است.

 

۶ نفر از دانش‌آموزان در نزدیکی آزمایشگاه به شهادت رسیدند

 

مدیر وقت مدرسه دخترانه نواب صفوی در سال ۶۵ نیز با گرامیداشت یاد شهدای این مدرسه با بیان اینکه بعد از شهادت، هر ملتی اهدافی را دنبال می‌کند که از جمله این اهداف زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره شهدا است، افزود : وظیفه داریم یاد و خاطره شهدای دانش‌آموز را زنده نگه داریم و در بازگویی خاطرات آنها پیشی بگیریم تا نسل امروز از تاریخ و گذشته این سرزمین آگاهی پیدا کنند.

 

عصمت صدرمحمدی به بازگویی خاطرات خود از روز دوم بهمن ماه سال ۶۵ پرداخت و گفت: مجتمع آموزشی در ۲ شیفت اداره می‌شد و در این روز، حوالی ظهر دانش‌آموزان شیفت صبح راهی خانه و دانش‌آموزان شیفت بعدازظهر به طور پراکنده وارد مدرسه می‌شدند.

 

این مدیر با سابقه زنجانی ادامه داد: عده‌ای از دانش‌آموزان در حیاط مدرسه و عده‌ای دیگر در داخل سالن مدرسه بودند که ناگهان صدای مهیبی در فضای مدرسه پیچید و هواپیمای سیاه رنگ در آسمان قابل رویت بود که به زمین نزدیک‌تر می‌شد و پس از چند لحظه تعدادی بمب در حیاط مدرسه و روی آزمایشگاه انداخت و انفجار مهیبی رخ داد.

 

صدرمحمدی خاطرنشان کرد: بمب‌ها به آزمایشگاه مدرسه اصابت کرد و آزمایشگاه به طور کامل نابود شد و متاسفانه ۶ نفر از دانش‌آموزان که در نزدیکی آزمایشگاه بودند به شهادت رسیدند، فاجعه طوری بود که جسد یکی از دانش آموزان پیدا نشد.

 

هنوز صدای بمباران مدرسه در ذهنم تداعی می شود

 

علیرضا شهبازی از دانش آموزان مدارس کوچه بینش زنجان در سال ۶۵ نیز در ادامه با اشاره به خاطرات خود از این روز، افزود: پس از ناهار به طرف مدرسه رفتم، ظهر بود، زنگ که خورد دوستم گفت، بیا برویم خوراکی بخریم اما من نرفتم، آن زمان ۱۲ سال بیشتر نداشتم، ناگهان صدایی شنیدم که بسیار وحشتناک بود به طوری که اکنون همان صدا در ذهنم تداعی می شود.

 

وی اظهار داشت: انگار کسی گفت به زمین بخوابید، بعد صدای انفجار پیچید، ارتفاع هواپیما بسیار کم بود، حرارتی به سمتم هدایت می شد، وقتی بلند شدم دست و صورتم خونی بود، بلند شدم دیدم عده ای در حال فرار هستند؛ آقای زنجانی دوستم در حال گریه بود، من فرار کردم اما دیدم کیفم نیست، ۲ روز بعد به مدرسه رفتیم، اما آن واقعه بسیار وحشتناک بود، نمی دانستم چه کسانی شهید شدند.

 

شهبازی ادامه داد: وقتی شنیدم چه کسانی شهید شدند، ناراحت و پریشان شدم، با گذشت سال ها از این واقعه هرگز آن را فراموش نمی کنم و امروز باید قدر وضعیت و آسایش کنونی را بدانیم.

 

یک دانش آموز بر اثر ترکش بمب تکه تکه شده بود

 

مسوول عملیات امداد در سال ۶۵ نیز در ادامه این مراسم با بیان اینکه کسانی که در این واقعه شهید شدند، تا زمان و مکان باقی است نامشان جاوید خواهد بود، گفت: زمانی که بمباران شروع شد در پایگاه عملیاتی حضور فعالی داشتم و از بی سیم می شنیدم شهرهای دیگر مورد هجوم ددمنشانه نیروهای بعث قرار گرفته و زنجان نیز در امان نیست.

 

رضا معجونی افزود: ساعت ۱۲ و ۲۵ دقیقه ظهر بود که یکی از همکارانم گفت فکر نمی کنم زنجان را بزنند، در همین حین، یک هواپیمای سفید ۲ نفره از بالای سرمان رد شد و ۲ هواپیمای جنگی به بالای سرمان رسید و سپس صدای مهیبی را شنیدم.

 

وی اظهار داشت: آن زمان مسوول عملیات بودم، یک نفر هراسان وارد شد و به من گفت چرا حرکت نمی کنی؟ گفتم بگذارید وضعیت را بررسی کنیم، با چهار نفر از امدادگران حرکت کردیم، اولین مدرسه ای که وارد شدیم پسرانه بود، وقتی وارد کلاس شدیم، دیدیم بچه های معصوم مجروح شده و به زمین افتاده اند و ۲ نفرشان وضعیت بسیار بدی داشتند.

 

معجونی افزود: این طرف مدرسه دخترانه بود نیروهای امدادگر رسیدند و جست و جو کردیم و مصدومان را به بیمارستان شفیعیه سابق انتقال دادیم، دنبال یک دانش آموز بودیم که می گفتند پیدا نشده به مدت ۲ روز حتی شب ها جست و جو کردیم، اما اثری از او پیدا نشد با خود می گفتیم شاید اصلا مدرسه نیامده، اما آمده بود.

 

وی اضافه کرد: متاسفانه در نهایت اطلاع دادند، این دانش آموز بر اثر ترکش بمب تکه تکه شده بود و از طرفی باید گفت در این واقعه هجوم مردم هم مشکل ساز بود به طوری که ۱۰ نفر از امدادگران ما در اثر این رفت و آمد بی شمار مردم گیر کردند و صحنه های بسیار بدی بود و حتی از موشک بارانی که در شهرهای دیگر رخ می داد دلخراش‌تر بود.

 

این مسئول عملیات امداد در سال ۶۵ خاطرنشان کرد: جایی که هیچ کس فکرش را نمی کرد، دشمن هدف قرار داد و بچه های کوچکی که در حال درس خواندن بودند به شهادت رسیدند، در آن زمان چند نامه با عکس به فدراسیون جهانی صلیب سرخ نوشتیم که آیا جزو اصول بشر دوستانه است که رژیم بعث چنین کاری می کند، چرا جلوگیری نمی کنید؟

 

وی اظهار داشت: ما به بیمارستان برگشتیم بچه هایی با آن وضعیت خون آلود روی تخت قرار داشتند که نمی توان توصیف کرد چرا که مشاهده آنها چنان فشار و شوک عصبی به انسان می داد که باور کردنش بسیار سخت است.

 

معجونی یادآور شد: در حال حاضر باید گفت با وجود مشکلات فراوان در کشور باید قدردان امنیت کشور باشیم.

 

منبع: ایرنا

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده