معرفی کتاب/ "عصمت"؛ خاطراتی از شهیده عصمت پورانوری
به گزارش نوید شاهد از زنجان، «عصمت، خاطراتی از شهیده عصمت پورانوری» عنوان کتابی از «سیده رقیه آذرنگ» است که در آن به زندگی یکی از زنان شهیده دفاع مقدس پرداخته است.
«عصمت» در 216 صفحه مصور به قلم «سیده رقیه آذرنگ» به رشته تحریر درآمده و توسط نشر «صریر» در هزار نسخه منتشر شده است.
**عصمت پورانوری در سال 1341 در شهرستان دزفول متولد شد. در دوران انقلاب، در مبارزات علیه رژیم منحوس پهلوی شرکت داشت. بعد از انقلاب اسلامی ایران، در تمامی جلسات عقیدتی ـ سیاسی که از طرف نهضت تشکیل شده بود، شرکت میکرد. وی در تاریخ 19 آذر ماه سال 1360 در اثر بمباران هوایی دزفول توسط مزدوران عراقی، به شهادت رسید.
در بخشی از مقدمه این کتاب آمده است:
«از شروع جمعآوری خاطرات عصمت تا رسیدن به مرحله نگارش بسیار سخت گذشت و روزهای پر فراز و نشیب را پشت سر گذاشتم. روزهایی که در لحظه لحظهشان عصمت حضور داشت و جریان کار را آنگونه که خود میخواست هدایت میکرد. هر روز احساس میکرد که دیگر امیدی برای رسیدن به پایان کار نیست و هر بار احساس میکرد، کغر عصمت جایی همین حوالی و تکمیل نشده به پایان خواهد رسید.
گاه گذشت بیش از 33 سال از اتفاقی که شهادت عصمت را رقم زد باعث میشد که مصاحبهشوندگان حرفی برای گفتن نداشته باشند و گذشت زمان تصاویر آن روزها را از ذهنشان پاک کرده بود و حتی سنگینی بغضی که در گلوشان نوسان میکرد، زبانشان را به سمت سکوت میکشاند و من میماندم که باز هم صبورانهتر از قبل قدم بردارم برای تکثیر عصمت، و گاه هم میشد که در آن همه جزر و مد داستان کم بیاورم و دلم بخواهد چشمهایم را برای همیشه ببندم و دیگر هیچ چیز را نبینم، گاهی وقتها هم دلم فقط هوس سکوت را داشت و وجودم نیت سکون.»
قسمتی از متن کتاب:
«بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، عصمت هم مثل بقیهی جوانها به فعالیتهای گوناگون فرهنگی و حضور در مجالس عقیدتی و سیاسی روی آورد. او خوش فکر بود. برای درک مسائل فرهنگی و سیاسی عصر خود عاشقانه قدم برمیداشت.
در اکثر جلساتی که در سطح شهرستان دزفول برگزار میشد، شرکت میکرد و هیچگاه خسته نمیشد و واقعا خستگی ناپذیر بود. کلاسهای او در مساجد «شاهرکنالدین»، «اباذر»، «مرشد بکان» و همچنین حسینیههای «بنی فاطمه» و «شهید درمغان»، زیر نظر اساتیدی مذهبی و مجرب تشکیل میشد. در صدر این کلاسها، متد قرآنشناسی «حجت الاسلام و المسلمین شیخ علی راجی» بود که اهمیت زیادی به حضورش در این کلاسها نشان میداد.
عصمت راهی را که انتخاب میکرد، تا رسیدن به هدفش ادامه میداد و طوری برنامهی رفتنش را تنظیم میکرد که تمامی اوقات فراغتش را در این کلاسها میگذراند. وقتی هم به خانه برمیگشت با یکی از دوستانش در حیاط خانه مینشستند و با هم تمامی سخنرانیها و دروس مربوطه را مرور میکردند. او مطالعات فراوانی در زمینهی کتابهای اسلامی داشت و آن کتابهارا به صورت مفهومی و تحلیلی میخواند. کتابهایی مانند اصول کافی، کتب آیت الله مطهری، تفاسیر قرآن، زبان عربی، صحیفهی سجادیه، نهجالبلاغه و...
میگفت: «مفاهیم مذهبی را باید با توجه به عرفان و معنویت و خلوص بررسی کرد و در زندگی پیاده ساخت.»
ظاهرشان خندان بود ولی باطنشان به دنبال درک مسائل روز. گاهی وقتها محل تشکیل کلاسها از هم دور بود، با پای پیاده تمام مسیرها را میرفت و میآمد. هر دورهای را که تشخیص میداد سطح معلوماتش را از چیزی که هست بیشتر میکند با پشت کار ادامه میداد.ریز بینی و دقت عمل در مسائل اعتقادی از ویژگیهای عصمت بود. این شاخصه او را از دوستانش متمایز میکرد.
این را من تنها نمیگویم، بلکه هر دوست و یا آشنایی که با دخترم در ارتباط بوده، این خصیصهی بارز او را تأیید میکند.
منبع: دفاع مقدس