شهید سیامک ذوالقدر بر روى قبرم ناكام ننويسيد. چون من واقعا به كام خود رسيدم چه كامى بهتر و بالاتر از شهادت.


به گزارش نوید شاهد از زنجان، شهید سیامک ذوالقدر دوم خرداد ۱۳۳۹‏، در روستای بهرام بیک از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش غلامعلی و مادرش کوکب نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. خیاط بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم فروردین ۱۳۶۲، با سمت آرپی جی زن در فکه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به چشم و سر، شهید شد. پیکر او را در مزار پایین شهرستان زاد‏گاهش به خاک سپردند. او را ناصر نیز می نامیدند.

وصيت‌نامه

بسم الله الرحمن الرحيم

آنانكه در راه خدا كشته مى شوند، مرده مپنداريد بلكه زنده اند و پيش خداى خود روزى مى خورند قرآن مجيد آل عمران 169

پروردگارا اينك براى رضاى تو و براى خشنودى تو و به امر خليفه بر حق تو كه نايب امام زمان نيز مى‌باشد قدم به صحنه جهاد بر عليه كفر مى‌گذارم بدان اميد كه مرا به فيض شهادت برسانى تا شايد كفاره‌اى باشد براى محو گناهان و اداى دينى در قبال جمهورى اسلامى و يا مرا بيامرزى و توبه‌ام را بپذيرى كه در هر حال به تو نيازمندم.

خداوندا به محمدت و به خمينى ات سوگند كه گرانبهاتر از خونم متاعى ندارم كه بدهم و اينك اين خون من و اين هم جان بى مقدار من تقديم به تو و هديه به روح تو خمينى كبير.

پدر و مادر عزيزم مرا ببخشيد و از من راضى باشيد تا خدا هم از من خشنود گردد و مرا بيامرزد.

پدر و مادر عزيزم اميدوارم بتوانم با تقديم خون ناچيز و جسم ضعيف خود به اسلام و امام عزيزمان رضايت خدا و شما را فراهم كنم. صبور باشيد و افتخار كنيد كه فرزند كوچكتان را فداى اسلام و خاك پاى امام زمان كرده‌ايد.

حال كه به جبهه مى‌روم و پا در چكمه مى كنم و سينه دشمن را نشانه مى‌روم نه به خاطر كينه و دشمنى بلكه احياى دينم و صدور انقلاب است و از خداى بزرگ مى‌خواهم كه در راه او قدم بردارم و تمام‌وجودم در راه او باشد و در اين راه كه مى‌روم هرچه به من برمى‌خورد به ياد خدا تحمل مى كنم و از او مى‌خواهم كه قدرت صبر و طاقت به من عنايت كند.

و شما برادران و خواهران عزيزم كه هميشه دوستتان داشتم و دارم و خواهم داشت سعى كنيد از ياد گرفتن قرآن و نماز عقب نمانند و هميشه حجابشان را رعايت كنند و ديگر براى فرزندانتان اسامى اسلامى برگزينيد. اين كار را حتما بكنيد تا مرا شاد كنيد.

بار پروردگارا قربانى اين خانواده را اگر چه ناقابل است از اين خانواده قبول بنما انشاءالله.

پدر و مادر از اين كه فرزند خوبى نبودم واقعا شرمنده‌ام و اميدوارم كه مرا ببخشيد و شما هم مثل پدر و مادر بقيه برادران شهيدم افتخار كنيد كه من در چنين راهى قدم گذاشته‌ام.

اى امت شهيدپرور كه خونها براى اسلام داده‌ايد و مى‌دهيد. جوانان ما لاله‌ها را براى حجله گاه شهادتشان مى‌خواهند.

بر روى قبرم ناكام ننويسيد. چون من واقعا به كام خود رسيدم چه كامى بهتر و بالاتر از شهادت. اگر انشاءالله خدا قبول نمايد شما عزيزان من دعا كنيد خداوند اين شهادت را از من قبول نمايد.

و براى بار آخر از اين راه دور دست شما پدر و مادر عزيزم و برادران و خواهران عزيزم و ديگر اعضاى خانواده را مى‌بوسم و به اين بوسه افتخار مى‌كنم.


منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده