زياد به اين دنيا متكى نباشيد
به گزارش نوید شاهد استان زنجان، شهید محمود حنانی هفتم اسفند ۱۳۴۴، در شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش محمد، کارمند آموزش و پرورش بود و مادرش زهرا نام داشت. دانش آموز دوم متوسطه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. نوزدهم اسفند ۱۳۶۲، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. پیکر او را در مزار پایین زادگاهش به خاک سپردند.
وصيتنامه
بسم الله الرحمنالرحيم
«الهى رضا برضاك و تسليما لامرك»
(الهى قلبى محجوب و نفسى معيوب و هوايى غالب و طاعتى قليل و معصيتى كثير، ولسانى مقر بالذنوب فكيف حيلتى يا ستار العيوب يا علام العيوب اغفرلى ذنوبى كلها)
خدايا! خداوندا! امشب آمدم به در خانه تو، معبودا! مرا از خانه خودت مران مرا از نزد خودت مران الهى! من بنده گنهكارم، معصيتكارم بنده حقير درگاه توام ذليلم خدا، بىپناهم، پناه من فقط تويى از تو طلب مغفرت مىكنم طلب بخشش مىكنم خدايا! گناه زياد كردهام از عذاب دردناك مرا دور نگهدار خدايا! تحمل عذاب تو را ندارم.
«فكيف اصر من حرنارك»
خداوندا! اگر من هدايت شدنى هستم اگر قابل هدايتم، هدايت فرما و الا مرا از ميان اين همه گناه و لغزشها رهايى ده خدايا! اگر قرار است من نتوانم بنده مخلص تو باشم اگر نتوانم به اين بندگان و جامعه اسلامى خدمت كنم اگر مرا خيرى به اين اسلام نخواهد بود اگر من زنده باشم و فقط لغزشها و گناهان من بيشتر خواهد شد. اى خدا مرا به نزد خودت بخوان و اين امانتى خودت را از من بگير.
«ربنا لا تكلنا بانفسنا طرفة عينا ابدا»
«اللهم قلبى من النفاق و عملى من الريا و لسانى من الكذب و عينى من الخيانة»
حمد و سپاس خداوند لميزال كه آفريننده بشر است و انسان را خرد بخشيد و بدين سان خود را به او شناساند.
اميد است براى رسيدن به هدف اصلى خلقت تكامل فكرى و روانى انسان و رسيدن به حكومت مهدى (عج) كه پايان بخش تمام ستمها كفر و شرك است و نيز زمينهاى براى همان كلام اولى كه رسيدن به مقام عين اليقين و وجوه ملكوتى انسان است باشد كه خدا ما را مورد شفاعت خود قرار داده و گناهان ما را ببخشايد.
حال كه چنين شد، خداوند اين چنين خواست و امانتى خود را از بنده حقيرش گرفت حال كه اين بنده گنهكارش را به نزد خود فرا خوانده براى حساب حال كه به شوق وصال او با تن خونين رسيديم حال كه او را مىجستيم يافتهايم.
اى دوستان، اى رفقا، دعا كنيد، دعا كنيد كه شايد قلبهاى پاك شما موجب استجابت دعايتان شود دعا كنيد، خدا مرا ببخشد، دعا كنيد از قيد تقصيراتم بگذرد و مرا عفو كند به مؤمنين بگوييد به جان امام دعا كنند، بگوييد از خدا سلامت و طول عمر آن پير جماران را طلب كنند پير جماران را روى چشمان خود نگهداريد و قدر او را بدانيد، اى مؤمنين ظهور آقا نزديك شده از خدا بخواهيد كه با اماممان و با پيرجماران به پيشوازآقا برويد ما كه موفق نشديم ظهور آقا امام زمان را ببينيم اميدوارم خود آقا را كنار حسين ببينيم.
به مادرم بگوييد.
اى مادر فرخنده ندارى خبر از من
دانى زكجا تا به كجا با تن خونين روانم
آرى به بر اكبر خونين كفن آن تشنه صحراى بلايم
آرى به بر سيد خونين كفنانم
با پدرم بگوييد، اى پدر مهربان، اى سختى كشيده دوران، اى كه زحمت مرا بسيار كشيدى، اى كه هيچ خيرى از اين دنياى فانى نديدى، اى پدرى كه سخت در عمر من رنج كشيدى و شبها به بالينم مادر بودى و روزها درد روزگار را تحمل مىكردى، اى كه شكر خدا مىكردى كه جوانى دارم، عصاى دستى دارم، حالا شكر كن كه جوانى به آفريدگار يكتا قربانى دادم، نتوانستم از زحمات و رنجهايت تقدير كنم. خدا از تو تقدير كند و خدا پاسخ اين همه زحماتت را بدهد.
اى مادر و اى پدر و خواهرانم (مريم و سكينه) را خوب تربيت كنيد آنها را زينبى كنيد به آنها بگوييد داداش دوستتان داشت به آنها بگوييد داداش رفته پيش خدا، براى او دعا كنيد دعا.
اى برادرها! يادتان باشد امام گفت «مسجد سنگر است اين سنگر مبارك را خالى نكنيد» در نماز جماعت و نماز جمعه، دعا توسل و كميل حتما شركت كنيد، هميشه به ياد خدا باشيد و به فقرا و بيچارگان كمك كنيد سعى كنيد به خدا نزديك باشيد و زياد به اين دنيا متكى نباشيد آخرت را هم كمى در نظر داشته باشيد.
منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان