دلتنگی برای ماه رمضان
به گزارش نوید شاهد از زنجان، شهیده ام هانی حیدری بیست و هفتم آذر ١٣١٣ ، در روستای خیرآباد از توابع شهرستان ابهر به دنیا آمد. پدرش نظرعلی، کشاورز بود و مادرش سعادت (فوت ۱۳۴۵) نام داشت. خواندن و نوشتن نمی دانست. خانه دار بود. ازدواج کرد و صاحب چهار پسر و پنج دختر شد. هشتم بهمن ۱۳۶۵، در بمباران هوایی زنجان به شهادت رسید. پیکرش را در مزار بالای همان شهرستان به خاک سپردند.
خاطراتی از زبان فرزند شهیده ام هاني حيدري
در زمان كودكي چندان امكانات در زندگي نبود، تمام كارهاي خانه با دست انجام ميشد و خانهها پر رفت و آمد بود و مردم به يكديگر سر ميزدند و فاميل از حال هم جويا ميشدند.
مادرم با اينكه كارهاي خانه بسيار بود به تنهايي همه را انجام مي داد، گاهي وقتها با ما همبازي ميشد و غمخوار مشكلات كاري پدرم بود.
به همسايهها زياد سر ميزد و مانند فاميل خود با آنها رفتار مي كرد هميشه سخن پيامبرمان درباره همسايهها را بياد داشت و ميگفت گذشت از اخلاق حضرت علي (ع) بود و به ما گذشت و فداكاري آموخت و هرگز در زندگياش در صدد انتقام جويي نبود.
من پنج شش ساله بودم. يادم ميآيد كه ماه رمضان بود و اواخر ماه مبارك وقتي كه عيد فطر شد همه خوشحال بودند و به يكديگر تبريك ميگفتند. ناگهان متوجه مادرم شدم كه در حياط خانه نشسته بود و گريه ميكرد.
از مادرم پرسيدم چرا گريه ميكنی مادرم گفت: به خاطر تمام شدن ماه پر بركت رمضان ناراحت هستم كه عمري داشته باشيم تا باز هم ماه رمضان بيايد و گناهانمان بخشيده شود. من نفهميدم او چه گفت. تا اينکه بزرگ شدم و فرق ماه رمضان با ماههاي ديگر را فهميدم الگوي مادرم در زندگياش حضرت فاطمهي زهرا (س) بود براي همين همسري نمونه براي پدرم و مادري فداكار و صبور براي ما و فرزندانش بود .
منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان