وصیت نامه ویژه یک شهید نوجوان درباره تشییع پیکرش
به گزارش نوید شاهد از زنجان، شهید مصطفی عسگری در اول مهر ماه سال 1351 متولد شد و در دوم تیر ماه سال 1367 به شهادت رسید.
وصيتنامه شهيد
و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احيا عند ربهم يرزقون
مپنداريد آنها كه در راه خدا كشته شدهاند،مردهاند بلكه آنها زندهاند و نزد خداوند روزى مىخورند.
امروز رفتن به جبههها واجب كفايى است
امام خمينى
با سلام به پيشگاه ولى عصر (عج) و نايب بر حقش امام خمينى و امت شهيدپرور و خانواده معظم شهدا ،اما به جاى اين كه خودم نزد شما بيايم ،وصيتنامه را براى شما مىفرستم و اميد به آن است كه به آن گوش كنيد و در مقابل دورى من گريه نكنيد و ديگر كارها را كه دشمن شاد مىكند نكنيد،در مقابل دستها را بالا ببريد و خدا را حمد و ثنا گوئيد كه ما نيز فرزندمان را به جهاد و دفاع مقدس فرستاديم و خدا در مقابل شهادت را براى فرزندمان تقدير نمود.
و ايثارگرى و از جان گذشتگى شما خانواده كه مرا به جنگ با دشمنان اسلام فرستاديد نيز جاى بسيار شكر دارد و ما موظفيم كه امام را اين هديه الهى كه خدا ارزانى داشته است دعا كنيم و از خدا بخواهيد كه امام را براى همه ما نگه دارد تا آمدن مهدى موعود (عج) طول عمر عنايت فرمايد.
من در اعزام به جبهه جز يك هدف بيشتر ندارم و آن اين است كه فقط به خاطر اسلام و نثار جان كردن در راه خدا و آزادى مستضعفين از زير ستم ستمكاران و جنايتكاران كه مسلمين را و ديگر ملل ضعيف را بزير پنجههاى خونين خود خورد كردهاند ندارم و اميد به آن روز كه جانم را بتوانم مثل ديگران در كربلاهاى ايران براى اسلام بريزم.
اى خدا تمام عمر مرا بگير و به لحظات عمر امام اين رهبر بزرگ اين نايب مهدى بيفزا.
ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم
موجيم كه آسودگى ما عدم ماست
به هر حال راهى است كه بايد پيمود و سفرى است كه بايد رفت ،چه بهتر كه در حال خدمت به اسلام و ملت شريف اسلامى شربت شهادت نوشيد و با سرافرازى به لقاءالله رسيد.
و اين همان است كه اوليا آرزوى آن را مىكردند و از خداى بزرگ در مناجات خود طلب مىكردند،گوارا باد شربت شهادت بر شهداى انقلاب اسلامى بخصوص شهداى اخير،من خوشحالم كه پدر و مادرى همچون كوه استوار و پر از ايثار در راه خدا دارم و به خواهرانم و مادرم مىگويم كه همچون-زينب حجاب خود را حفظ كنيد-كه دشمن از حجاب اسلامى شما مىترسد كه از خون ما نيز بيشتر ارزش دارد و به برادرم و دوستانم مىگويم كه اگر مرا مىخواهيد راه شهيدان را ادامه دهيد و پيرو امام خمينى باشيد همچون جانبازان ديگر امام باشيد.
در راه پيروزى انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمينى كوشش كنيد كه امام امانتى از طرف خدا براى شماست و اين بزرگترين سعادت براى اين ملت است كه خدا چنين امانتى به اين گرانقدرى براى امت فرستاد كه اين امت را هدايت كند.
خدايا،خدايا باز هم مىگويم كه تمام عمر مرا بگير و به لحظات عمر امام اين معلم تقوى كه به ما درس شهادت آموخت اضافه فرما و امام را از هر بلايى دور كن و دشمنانش را نابود بگردان.
هر وقت تابوتم را آوردند بر روى شانه حمل كنيد تا ديگران هم استفاده كنند چون من فرزند تمام ملتم،بگذاريد همه زير تابوتم را بگيرند ولى من مىخواهم وقتى جنازه من به در خانهامان رسيد و مراسم اجرا شد جنازهام را تا مسجد امام حسين (ع) در اختيار دوستانم بگذاريد،هر جا كه لازم شد خودشان زمين بگذارند و عزادارى كنند،وقتى خواستيد مرا در قبر بگذاريد چند دقيقهاى دستهاى مرا بيرون بگذاريد تا مالپرستان بدانند دست خالى رفتم و دعاى فرج را بر جنازهام بخوانيد،چند تايى يا صاحب الزمان بگوئيد و يك پرچم بزرگ مشكى بر سر مزارم بزنيد تا هر كس كه خواست بر مزارم بيايد قبرم را زود پيدا كند.
والسلام
منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان زنجان