شهید مصطفی اسحاقی در وصیتنامه خود می‌گوید: آنجا شايد وقتي كه حرف از جبهه به ميان مي آيد اولين فكري كه به نظر آدم برسد كشتن و كشته شدن و صداي تير و تفنگ باشد ولي باور كنيد كه گذشته از همه اين حرفها زنده شدن دوباره انسان است.
به گزارش نوید شاهد از زنجان، شهید مصطفی اسحاقی در سال 1333 متولد و در 19 اسفند ماه سال 1362 در جزیره مجنون به شهادت رسید.

وصیتنامه

بسم الله الرحمن الرحيم

بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان

"و لما تحسبن الذين قتلو في سبيل الله امرا تابل احياء عند ربهم يرزقون

يعني آنانكه در راه خدا جهاد مي كنند و شهيد مي شوند گمان نكنيد كه مرده اند بلكه آنان زنده اند در نزد خدا ايشان روزي داده می‌شوند"

با سلام به پيشگاه امام زمان و نائب بر حقش امام خميني رهبر كبير و با درود به تمام شهيدان گلگون كفن كه با نثار خونشان درخت پر بار اسلام را آبياري مي كنند و تا كه اين نهال پربارتر شود و باز سلام به تمام رزمندگان جبهه هاي نبرد حق علیه باطل كه با تلاش خستگي ناپذيرشان انقلاب اسلام را تداوم بخشيدند و مي بخشند.

با سلام به حضور شما كه سرمايه هاي جاودان معنوي ديگري هستيد در راه استحكام پايه هاي اين انقلاب.

در مرحله اول به خدمت برادر عزيزم سلام عرض مي كنم پس از عرض سلام سلامتي شماها را از خداوند تبارك و تعالي خواستارم و اميدوارم كه هميشه سلامت و خوشحال و سرحال بوده باشيد (بحقي محمد والله) و ثانيا اگر از احوالات اينجانب جويا باشيد الحمداله سلامت و برقرار هستم و ملال ندارم غير از دوري شماها اميدوارم آنهم ديدارها تازه گردد. آمين يا رب العالمين

و باري برادر عزيزم اميدوارم كه در پناه خداوند منان اين زندگي را كه صحبت از اسلام و انقلاب و انسانيت است به خوش و خرمي بگذرانيد و هيچگونه ناراحتي و ملال خاطري در پيش نداشته باشيد با ياد خداوند در كارهايشان موفق باشيد و پيروز (انشااله) و برادر جان انسان وقتي كه به آن مرحله مي رسد كه مي داند توانايي آن را دارد كه به اسلام و مسلمين خدمت كند بايد حتي يك لحظه هم غفلت نكند و آماده جهاد شود و جهاد در راه خدا بهترين درجات انان را به آدم مي بخشد.

آنجا شايد وقتي كه حرف از جبهه به ميان مي آيد اولين فكري كه به نظر آدم برسد كشتن و كشته شدن و صداي تير و تفنگ باشد ولي باور كنيد كه گذشته از همه اين حرفها زنده شدن دوباره انسان مي باشد و اينجاست كه متوجه مي شود كه چرا قبلا پا در اين راه نگذاشته و عمرش را بيهوده تلف كرد و مي خواهد شب و روز كار و كوشش كند كه بي تفاوتي گذشته را جبران كند.

اينجا وقتي كه مي بيني بچه هاي پاك كه از دورترين نقاط ايران از زن فرزند و پدر و مادر دست مي كشند و به مناطق جنگي مي آيند و تا در اين راه پيشبرد اين انقلاب سهمي براي خود بگيرند آنها مگر خون سرخي ندارند آنها مگر ما در چشم براهشان نمي باشد زن حسرت ديدارشان را به دل ندارد.

بلي عزيزانم اين احساسها و اين منظره هاست كه انسانرا دگرگون مي كند و در قالب معنويت و به ياد خدا و استحكام پايه هاي اسلام مي اندازند و بايد براي رسيدن به عبور خود هر سختي را تحمل كرد و همه ناراحتي ها را به دوش كشد و تا در آخرت و دنياي معاد سربلند و سرافراز راهي هموار را طي كرد.

باري در خاتمه بايد بگويم به آن برادراني كه اين راه مقدس آمدند ولي حب نفس در بين راه بر آنها غالب شد و آنها را از هدف مقدس كه داشتند بازداشت بدانند كه بيايند و اين هواي نفس را در خود بكشند و برگردند و هدف مقدس كه داشتند نابود نكنند وگرنه روزي پشيمان خواهند شد و جبران اين پشيماني فقط حسرت خوردن است بالماء افره برادر مهربانم اين قدر كه وقت شما را گرفتم اين درباره آن برادران است كه نمي آيند در اين راه مقدس شركت كنند و درباره و آن برادران بود كه آمدند اين راه مقدس و برگشتند اميدوارم برادر عزيزم اين نامه ناقابل سبزم را پيش چند نفر و با يك مجلس بخوانيد بلكه يك خورده تاثير كند.

در پايان به خدمت تمام دوستان و آشنايان و تمام فاميلان يكان يكان سلام ما را برسانيد و من يك دعائي مي كنم شما هم بگوئيد الهي آمين من از خداوند بزرگ كه همه چيز از اوست مي خواهم تمام ابرقدرتهاي بيگانه را هر چه زودتر به سزاي خود برساند (انشاءالله)

ديگر عرضي ندارم خداحافظ و سلام عليكم و رحمه الله و بركاته

خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار

از عمر ما بكاه و بر عمر رهبر افزار

تقديم كننده برادر بسيجي مصطفي اسحاقي

16/11/61

به اميد زيارت كربلا

منبع: اسناد و مدارک بنیاد استان زنجان
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده