ای بشریت بر ما تامل کنید که ما که بودیم و برای چه برخواستیم و به خاطر چه کشته شدیم
سه‌شنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۳۲
شانزدهم خرداد 1343، در شهرستان ساوه ‏به دنیا آمد. پدرش سیداسداله آشپز بود و مادرش سید آمنه نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم آذر 1361، در سقز هنگام درگیری با گروههای ضد انقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
وصيت نامه شهيد سيد على موسوى

بسم الله الرحمن الرحيم
بموجب آيه شريفه «كل نفسه ذائقة الموت » تمامى موجودات از چشيدن شربت مرگ ناگزير بوده حيات ابدى و بقاى سرمدى منحصر بذات اقدس بارى تعالى مى باشد .
پس بر هر شخص عاقل با ايمان كه اين جهان را گذرگاهى بسوى جهان جاويدان مى داند لازم است كه پيوسته در فكر عالم پس از مرگ بوده و خود را براى سفر پرخوف آخرت آماده و اعمال ناقصه و تكاليف ديگر شرعى خود را با وصيت تدارك و جبران نمايد  .
پيام شهيد :
اى انسانها و اى بشريت و اى آنها كه از اين كران تا آن كران جهان زندگى مى كنيد بخود آييد و ياد ما كنيد صف ما را در پيش چشم داشته باشيد و ببينيد كه ما كه بوديم ، براى چه برخاستيم و به خاطر چه كشته شديم ، ما براى آبروى شما جنگيديم ، ما براى حفظ قرآن مبارزه كرديم ، ما بياد شما بوديم اينك اين وظيفه شماست كه زندگى را انسانى كنيد و انسانى را نگه داريد درد ما را در نظر آوريد راه ما را بپيماييد .
برادر تو مى دانى در دورانى مخصوص از تاريخ قرار گرفته اى اين دورانى كه در آن ايمان ، افكار و اعمال ما در معرض امتحان بس مشکل قرار گرفته است .
پدر و مادرم ابتدا تشكر مى كنم كه اجازه داديد قدم در راه سرور آزادگان حسين (ع) بگذارم و جزء سربازان امام زمان (عج) درآيم.
شما بايد خيلى افتخار كنيد كه هديه اى ناقابل در راه دفاع از اسلام و قرآن و ميهن تقديم حضرت مهدى (عج) و رهبر انقلاب نموديد براى شما همين بس كه فرزندتان گوش به فرمان رهبرش قدم به جبهه نبرد حق عليه باطل نهاد ، مادرم از تو مى خواهم كه زينب وار از خود صبر و بردبارى نشان دهى به هيچ وجه انتظار ندارم كه بر سر مزارم گريه كنى چون شهيد شدن در راه حق بسى افتخار دارد دوست دارم كه در جوار شهدا و امامزاده سيد على اصغر بخاك سپرده شوم.
اين چند بيت شعر بر سر مزارم خوانده شود.

شيون مكن مادر بر مرگ خونبارم
بگذر ز من ديگر عزم سفر دارم
گر كشته گرديدم در جبهه اى مادر
بر سر مزن مادر بهرم مكن زارى
يك پرچم سبزى بر خانه زن مادر
بهرم چراغان كن شوق خدا دارم
چون قاسم داماد بهرم حنا سازيد
از هر شب جمعه قدرى از آن آريد
بر گوشه قبرم قدرى از آن ماليد
چون قاسم داماد من آرزو دارم
مادر فداى تو اين جسم و جان من
يكدم ز من بشنو حال زبان من
مادر حلالم كن حقى كه من دارم
بهرم چراغان كن شوقى دگر دارم
بايد بپا خيزيم در رزم نادانان
امر خدا باشد بر بخت بيداريم
 اكنون شده مادر نوبت به روح الله
همچون حسين جوشد در گير با اعدا
بايد شويم قربان چون اكبر رعنا
در راه ايمانم شورى بسر دارم
بايد خدا سازيم چون اكبر ليلا
اين جان شيرينم از بهر روح الله

منبع : اداره اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده