مرتضی تحسینی در آغاز عملیات فتح المبین در دشت عباس به اسارت دشمن در آمد.

به گزارش نوید شاهد از زنجان، مرتضی تحسینی در آغاز عملیات فتح المبین در دشت عباس به اسارت دشمن در می‌آید و به مدت 101 ماه از بهترین دوران عمر جوانی‌اش را در شرایط دشوار اسارت به سر می‌برد.

وی در بیان یکی از خاطرات خود از دوران اسارت می‌گوید: دندان درد یکی از بیماری‌های شایعی بود که بچه‌ها با آن مواجه می‌شدند و به دلیل این که در اردوگاه امکانات دندانپزشکی وجود نداشت. پزشک عراقی که هر از گاهی به اردوگاه می‌آمد، فقط می‌توانست تعداد کمی از افراد را ویزیت کند، بنابر این مشکل مربوط به دندان را خودمان حل می‌کردیم. به طور مثال: من مواردی همچون درست کردن، پر کردن و عصب کشی دندان را انجام می‌دادم (به جز من افراد دیگری همچون بهروز ابوطالب زاده هم بودند که در این امر فعالیت می‌کردند).

او ادامه می‌دهد: دندانی که من پر می‌کردم، به مراتب خیلی بهتر و بادوام‌تر از دندانی بود که عراقی‌ها پر می‌کردند!

طریقه پر کردن به این صورت بود، اول قسمتی که به اصطلاح کرم خورده و سیاه شده بود را می‌تراشیدم و برای رعایت مسائل بهداشتی، به فرد می‌گفتم مسواک بزند و با آب نمک شستشو دهد. بعد زرورق پاکت سیگار را داخل آب می‌انداختم تا لایه نازک کاغذی که به آن چسبیده جدا شود. سپس زرورق را خوب و تمیز شسته و در مقابل شعله آتش ضدعفونی می‌کردم و پس از لوله کردن، با سیم خارداری که در زمان بیرون باش تهیه می‌کردیم داخل سوراخ دندان فشار می‌دادم طوری که همسطح دندان می‌شد.

خاطرم هست بنده خدایی پیش من آمد و گفت: مرتضی امروز نوبت دندون منه، زرورق و دربیار تا برم دندون پزشک عراقی درستش کنه! گفتم: بابا این که تا حالا خوب کار کرده! گفت: نه دندونی که اون پر کنه بهتر می‌شه! گفتم: باشه، تصمیم با خودته.

باور کنید آنقدر زرورق خوب و محکم قرار گرفته بود که حدود یک ساعت تلاش کردم تا آن را در بیاورم. بعد از آن که دندانش را پر کرد، مدتی نگذشته بود که محل پر شده ریخت! آمد پیش من و گفت: مرتضی دوباره تو پرش کن.


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده