مادر شهید ذکریا بیات در میان خاطرات خود از انسانیت فرزند شهید خود روایات جالبی بیان می‌کند.

به گزارش نوید شاهد از زنجان، شهید ذکریا بیات در سال 1346 در زنجان چشم به جهان گشود. او دوره دبستان را در مدرسه خاقانی، دوره راهنمایی و دبیرستان را در مرخص‌های پی در پی در جنگ گذراند و دیپلم خود را گرفت. او 12 ساله بود که به کردستان رفت. ذکریا در زمان انقلاب نیز خیلی فعالیت داشت. در سیزده سالگی در سپاه نام نویسی کرد و از طرف سپاه به جنگ اعزام شد.

مادرش می‌گوید: آموزش غواصی خود را در بوشهر گذارند بود. ذکریا علاوه بر این که درس می‌خواند و در بسیج فعالیت داشت به صافکاری هم مشغول بود.

یک روز که ذکریا به مرخصی آمده بود چهره‌اش خیلی خسته به نظر می‌رسید. گفتم: بگذار برایت غذا بپزم. وقتی کوله پشتی‌اش را باز کردم دیدم داخل کیسه‌ای نان خشک خرد شده دارد. خیلی ناراحت شدم؛ اما او گفت: مادر! همه در جبهه همین گونه غذا می‌خورند. کف پای او هم تاول زده بود. در خواب حنا به پاهایش مالیدم؛ ولی وقتی بیدار شد گریه کنان گفت: همه دوستان من شهید شده‌اند تو چرا به پای من حنا مالیدی؟

ذکریا در خانه خیلی کار می‌کرد وقتی دلیلش را می‌پرسیدم می‌گفت: تو برای ما خیلی زحمت کشیدی بیش از این نمی‌خواهد به خاطر ما سختی بکشی.

ذکریا هیچ وقت مریض نمی‌شد. یک بار در چهار ماهگی به شدت مریض شد و تب داشت و از حال رفته بود. در همان روز در خانه‌مان را زدند وقتی در را باز کردم دیدم یک سیدی جلوی در ایستاده، او به من گفت: برو بچه را بیاور. او انگشتش را در دهان ذکریا انداخت و گفت ببر استراحت کند. در همان لحظه ذکریا چشمان خود را باز کرد؛ اما وقتی برگشتم آن سید آنجا نبود ذکریا بعد از آن دیگر هیچ وقت مریض نشد.

ذکریا در خرمشهر از یک پسر یتیم مراقبت می‌کرد وقتی ذکریا شهید شده بود او محکم خود را به زمین می‌کوبید آنگونه که پاهایش زخمی شده بود و از او عکسی انداخته‌اند.

شهید ذکریا بیات در سال 1346 متولد و در تاریخ 24/10/63 در عملیات بدر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.


منبع: اسناد معاونت پژوهشی و فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان


انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده