شهادت در راه خدا افتخار است
![](/files/fa/news/1396/1/21/80218_389.jpg)
بسم رب الشهدا و الصديقين
با نام خداوند تبارك و تعالى وصيتنامه خود را چنين آغاز مىكنم:
در قاموس شهادت واژه ترس معنى ندارد. (امام خمينى)
من طلبنى وجدنى و من وجدنى عرفنى و من عرفنى احبنى و من احبنى عشقنى و من عشقنى عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلى ديته و من على ديته فانا ديته
آن كس كه مرا طلب كند، مىيابد. آن كس كه مرا يافت، مىشناسد. آن كس كه مرا شناخت، دوست مىدارد. آن كس كه دوستم داشت، پس عشق مىورزد و آن كس كه به من عشق ورزيد، من نيز به او عشق مىورزم. آن كس كه من به او عشق ورزيدم، مىكشم او را و آن كس را كه من بكشم، خونبهايش بر من واجب است و آن كس كه خونبهايش بر من واجب است، پس خود من خونبهايش هستم.
سلام بر خاتم انبيا محمد (ص) كه فرستاده خداوند است و سلام بر ابرمرد و اولين پيشواى شيعيان جهان على(ع) و سلام بر تمام ائمه اطهار(ع) و سلام ديگرم بر حسين سالار شهيدان. سلام بر اولاد حسين و سلام بر انصار با وفاى حسين و سلام و درود بيكران بر بت شكن زمان، خمينى عزيز و سلام و درود بىپايان به روان پاك شهيدان گلگون كفن اسلام و سلام به مردم عزيز سلطانيه و سلام بر مردم مومن و انقلابى سلطانيه. اكنون سلام بر پدر و مادر و برادران و خواهرانم.
حالا چند كلمه سخنى دارم با پدر بزرگوارم:
پدرجان! مىدانم كه چه زحمتها براى من كشيديد و اما پدرجان زحمت كشيديد و مرا به اين سن و سال رسانديد و در هنگام تجاوز كافران بعثى به كشور اسلامى، پسر خود را راهى جهاد در راه خدا كرديد. اما پدرجان و مادرجان! مىخواهم در اين وصيتنامه پيامى به شما بفرستم. اگر شما شنيديد كه فرزند شما در جبهههاى حق عليه باطل به فيض شهادت رسيده است، اصلا ناراحت نباشيد. چون كه شهادت در راه خدا افتخار است و شما بهتر مىشنويد كه در سخنان گوهربار امام عزيزمان كه مىگويد: (ملت ما ملت خون و مكتب ما مكتب شهادت است)
پس پدرجان و مادرجان! من اين راه را خودم آگاهانه انتخاب كردهام و اگر سعادت داشته باشم، شهيد مىشوم. و از شما مىخواهم كه كلمه ناكام را در مورد من به كار نبريد. چون من به شهادت رسيدم. بدانيد كه به كام خود رسيدهام. چون شهادت آرزوى قلبى من است.
پس اى برادر و خواهر بدان كه در راه دين و قرآن شهادت افتخار است و اين شعار هميشگى ماست و ما در دوران مخصوص تاريخى قرار گرفتهايم. دورانى كه در آن افكار و اعمال و رفتار ما در معرض امتحان است. پس بدان در موقعيت مشكل قرار گرفتهايم. در اين موقعيت بايد براى حفظ قوانين خدا همچون حسين خون بدهيم تا بتوانيم فتح و پيروزى اسلام را بر امت اسلامى به ارمغان بياوريم. و هم اكنون هديه به مكتب اسلام و هديه به رهبر كبير انقلاب اسلامى كنيم و من از شما مىخواهم كه در شهادت من صبور و استوار بوده باشيد.
حرف من به {برادرانم} اين است كه پاسدار باشند و از شما مىخواهم كه بعد از شهادت من اسلحه مرا به دست برادرانم بخصوص ابوالفضل بدهيد و در آخر از پدر، مادر، برادران، خواهران و از شما مردم هميشه در صحنه سلطانيه مىخواهم كه گوش به فرمان آن پير جماران بدهيد و در همه وقت از ولايت فقيه پشتيبانى بكنيد و در راه شهيدان اسلام قدم برداريد و هميشه شعارتان اين باشد:
اماما، اماما تا انقلاب مهدى مقلد تو هستيم. حتى اگر شب و روز بر ما گلوله بارد.
اماما، اماما ما اهل كوفه نيستيم كه حسين تنها بماند.
خدايا، خدايا تا انقلاب مهدى، تو را به جان مهدى، خمينى را نگهدار.
لباس خونين رضا در تن من استتفنگ از دست افتاده رضا در دست من استاز همگان التماس دعا دارم
رسول ارجينى
شهید رسول ارجینی در 8 مرداد ماه سال 1344 متولد و در تاریخ 26/6/61 به شهادت رسید.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان