یادی از شهيد مجتبي شهبازي گروسي
آنكس كه ترا شناخت جان را چه كند
فرزند و عيال و خانمان را چه كند
ديـوانه كنـي هـر دو جهانـش بخشي
ديوانه تو هر دو جهان را چه كند
(سنگ نوشته مزار شهيد مجتبي شهبازي)
« خط سرخ شهادت خط آل محمد و علي است و اين افتخار از خاندان نبوت و ولايت به ذريّه و طيبه آن بزرگواران و به پيروان خط آنان به ارث رسيده است. درود خداوند و سلام امت اسلامي بر اين خط سرخ شهادت و رحمت بيپايان حق تعالي بر شهيدان اين خط در طول تاريخ و افتخار و سرافرازي بر فرزندان پرتوان پيروزي آفرين اسلام و شهداي راه آن و ننگ و نفرت و لعنت ابدي بر وابستگان و پيروان شياطين شرق و غرب خصوصاً شيطان بزرگ آمريكاي جنايت كار كه با نقشههاي شيطاني شكست خورده خود گمان كرده ملتي را كه براي خداوند متعال و اسلام بزرگ قيام نموده و هزاران شهيد و معلول تقديم نموده با اين دغل بازيها ميتواند سست كند و يا از ميدان بدر برد. اينان پيروان سيدالشهدايند كه در راه اسلام و قرآن كريم از طفل 6 ماهه تا پيرمرد 80 ساله را قربان كرده، اسلام عزيز را با خون پاك خود آبياري و زنده نمود.
ارتش و سپاه و بسيج و ساير قواي مسلح نظامي و انتظامي و مردمي ما پيرو اوليايي هستند كه همه چيز خود را در راه هدف و عقيده فدا نموده براي اسلام و پيروان معظم آن شرف افتخار آفريدند. ملت بزرگ و روحانيون معظم چون صفي مرصوص ايستادهاند كه هر پرچمي از دست تواناي سرداري بيفتد سردار ديگري آن را برداشته به ميدان آيد و با قدرت بيشتر در حفظ پرچم اسلامي به كوشش برخيزد.»
از بيانات امام خميني(ره)
معلم شهيد مجتبي شهبازي گروسي در سال 1335 در خانوادهاي متدين و معتقد به اسلام ناب محمدي(ص)از پدري با ايمان و مادري مهربان و مومنه قدم به عرصه هستي نهاد. تربيت او در زير سايه پدر و مادر تحصيل كرده و متدين موجب پيشرفت و آگاهي بيشتر او نسبت به مسائل اجتماعي و اخلاقي گرديد.
شهيد شهبازي در شهريور 1357 ديپلم طبيعي خود را از دبيرستان شهيد منتظري (صدر جهان سابق) دريافت نمود. آن گاه در تربيت معلم دانشسراي راهنمايي تحصيلي زنجان در رشته تربيت بدني پذيرفته شد و پس از دو سال تحصيل در خرداد ماه 59 مدرك كارداني خود را با موفقيت و پشتكاري كه داشت احراز نمود.
ايشان از همان دوران كودكي فعاليتهاي زيادي در مراسم نماز جماعت و عزاداري سالار شهيدان(ع) و مجالس آموزش قرآن از خود نشان ميداد. با شعله ور شدن قيام مردم اسلامي خود را به خيل مردم روانه ساخت. در اين راه شب و روز نمي شناخت و برای به ثمر رسيدن پيروزي انقلاب اسلامي تلاش مضاعفي ميكرد.
آن گاه كه ديو سيرتان تار و مار شدند و ملت ايران از يوغ بندگي استثمار آزاد گرديد دانشجوي شهيد براي استمرار كلمه توحيد به عضويت بسيج سپاه پاسداران و انجمن اسلامي دانشسراي راهنمايي تحصيلي زنجان درآمد و از اعضاي فعال پايگاه شهيد دستغيب محسوب ميشد. در بيشتر ايام مخصوصاً شبها با موتور سيكلت شخصي كه داشت در خدمت پايگاه بود.
فعاليتهاي ورزشي شهيد
شهيد شهبازي از دوران كودكي در ميادين ورزشي حضوري فعال داشت و به عنوان يك ورزشكار اخلاقي مورد قبول و احترام ديگران بود.
آقای حميد رسولی از دوستان شهيد از آن دوران چنين ياد ميكند:
« قبل از انقلاب با شهيد شهبازي چندين مسافرت براي مسابقات منطقهاي به شهرهاي مختلف داشتيم. ايشان پسر محجوبي بود؛ اخلاق و صميميتي كه با دوستان داشتند، موجب آن شده بود كه همه دوستش داشته باشند. در عرصه ورزش نيز در چندين بازي همراه تيم شهر زنجان بودند كه خيلي نتيجه بخش بوده است.»
از ديگر فعاليتهاي شهيد ميتوان به شركت در كلاس داوري فوتبال در شهرستان يزد از تاريخ 1/5/62 تا 14/5/62 و همچنين به داوري مسابقات فوتبال در عرصههاي مختلف اشاره نمود.
در سال 30/3/63 به عنوان رييس انجمن بدمينتون آموزشگاهي شهرستان زنجان منصوب ميشود. مدتي هم به عنوان مسئول آموزش نظامي اردوي برگزاري مسابقات قهرماني ژيمناستيك آموزشگاههاي سراسر كشور انتخاب ميگردد. (24/4/63 تا 30/4/63)
خصوصيات اخلاقي شهيد از زبان آقاي امير كلامي فرد(دوست و هم رزم شهيد):
حقطلبي و عدالتخواهي وي چه درباره خود و چه در مورد ديگران بارها اتفاق افتاده بود براي احقاق حق ديگران پيشقدم شده حضوراً براي حل مشكلات افراد تلاش ميكرد. صداقت از خصوصيات بارز شهيد بود. در ابراز عقيده و نظر صادقانه بيملاحظه بود. برخوردي صادقانه و دوستانه با نيروها و بسيجيان داشت و از محبوبيت خاصي در بين افراد برخوردار بود.
استخدام در آموزش و پرورش
پس از فارغ التحصيلي در رشته تربيت بدني در سال 59 به استخدام اداره آموزش و پرورش زنجان درآمد و در مدارس مهدي محسن، خاقاني، شيرودي و 22 بهمن به عنوان "معلم ورزش" خدمت مينمود. مدتي هم در آذرماه 62 به صورت موقت مسئول سالنهاي 22 بهمن و نواب صفوي انتخاب گرديد.
شهيد شهبازي از تاريخ 18/9/61 به عنوان كارشناس تربيت بدني اداره كل آموزش و پرورش زنجان منصوب و تا لحظه شهادت در اين سمت انجام وظيفه ميكرد.
حضور در جبهههاي جنگ
او كه از خانواده پرتحرك ورزش و جامعه پوياي آموزش و پرورش برخاسته بود و طبعاً اين دو پيوستگي بزرگ براي او در قبال جنگ تحميلي مسئوليتي سنگين را ايجاب ميكرد، با قلبي سرشار از علاقه و ايمان پس از يك سال خدمت در مدارس با شروع جنگ روانه جبههها شد. او چندين بار در عمليات حضور پيدا كرد و در آن مكان مقدس گمشده خود را بازيافت. آخرين مسئوليت او در جبهه معاونت گروهان شهيد ياغچيان از گردان علي اصغر(ع)بود.
خاطرهاي از مادر شهيد
در همان روزهايي كه برادر كوچك مجتبي « محسن» در عمليات خيبر به اسارت صداميان كافر درآمد مجتبي نيز از ناحيه پيشاني مجروح شده بود. مجتبي و محسن هر دو با هم از يك واحد رزمي اعزام شده بودند. چند روزي گذشت و مجتبي به خانه برگشت ولي چنان مضطرب و نگران بود كه هنوز چهره نگران او در ذهنم باقي مانده است.
او ميگفت: « مادراي كاش برادرم به خانه برميگشت و من به اسارت ميرفتم» پس از اسارت محسن روزي از وي خواستم كه مدتي در زنجان بماند و به جبهه نرود تا از لحاظ روحي هم من و هم خودش قدري نيروي قلبي پيدا كنيم زيرا من در آن روزها به وجود او و حضورش در منزل نياز شديدي داشتم.
وي در نهايت ادب و تواضع كامل با لحني ملتمسانه و عاجزانه پاسخ داد: « مادرجان اطاعت ميكنم.» و چند روزي هم ماند ولي يك شب بعد از صرف شام كه خيلي شاد و بشاش گرم صحبت بود رو به من كرد و گفت: « مادرجان ساعت نه صبح فردا انشاءالله عازم جبهه هستم يقين پيدا كردهام كه از عمق دل با تصميم من موافقي و ميدانم كه راضي و خرسند خواهي شد. اميدوارم فردا صبح پس از اقامه نماز خودت مرا از زير قرآن عبور دهي و بدرقهام كني» همانگونه شد كه او ميگفت.
صبح زود نماز را با هم خوانديم صبحانه خورديم با روي گشاده با هم خداحافظي كرديم و او شاد و سر حال راهي جبههها شد. مجتبي مقيد به انجام فرايض ديني بود. حتي يك بار هم نشد كه بعد از رسيدن به سن بلوغ شرعي نماز يا روزهاش را ترك كند. عشق و علاقه خاصي نسبت به خاندان عصمت و طهارت داشت. امام خميني(ره) را خيلي دوست داشت. وقتي تصوير امام در تلويزيون ظاهر ميشد با شتاب همه اهل خانه را خبر ميداد كه امام را ببينيم.
متن مصاحبه شهيد شهبازي در جبهه كه از نوار پياده شده است
بسم ا... الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين و به نستعين و هوالمعين.
با سلام و درود بر آقا امام زمان و درود بر امام امت و نايب بر حقش حضرت وليعصر و با درود بر روان پاك و طيبه شهداي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي و با آرزوي پيروزي رزمندگان كفرستيز جبهههاي نور عليه ظلمت.
بنده مجتبي شهبازي از شهرستان زنجان اعزام شدم و هم اكنون در جبهههاي گرم خوزستان در منطقه دزفول مشغول آموزش هستم.
هدف از اعزام به جبهههاي نور عليه ظلمت؟
اين جنگي كه توسط امپرياليسم شرق و غرب بعد از پيروزي انقلاب در 22 بهمن به رهبري امام امت به پيروزي نهايي رسيد آمريكای جنايتكار تحت لواي گروهكهايي چون: منافقين خلق، ليبرالها و گروهكهاي ملحد و انجمن كذايي حجتيه جهت از بين بردن اين انقلاب يكسري حركتهاي مذبوحانه اي را انجام داده است.
آمريكا چون از اين عوامل دست نشانده خود نتوانست نتيجهاي بگيرد توسط صدام جنايتكار كه عامل دست نشانده امپرياليسم شرق و غرب است، اين جنگ را بر ما تحميل كرد. در اوايل جنگ يكسري خيانتهايي كه از طريق عوامل دست نشانده در ارتش و ساير قسمتهاي اداري و نظامي آن زمان بود عراق توانست حملات خودش را ادامه بدهد و تا منطقه آبادان و دزفول پيش بيايد.
پس از اينكه بني صدر خائن و مزدور دست نشانده آمريكا توسط امام عزيزمان از فرماندهي كل قوا بر كنار شد و امام امت خودشان رهبري جنگ را بر عهده گرفتند درجنگ ما الحمدلله بعد از عزل بني صدر خائن پيروزيهاي زيادي را به دست آورديم. تا عمليات پارسال كه هم اكنون سالگرد آن است توانستيم عمليات بزرگ و مهم خيبر كه در جهان بينظير بود به مورد اجرا در بياوريم.
و مسئلهاي كه من بايد مطرح كنم اين است كه عراق اسلحههايي كه از طريق شوروي، امريكا، و ساير عوامل دست نشانده به او داده ميشود فكر ميكند كه ميتواند با اين اسلحهها در مقابل يك نظام الهي كه از طرف آقا امام زمان رهبري ميشود قرار بگيرد. ما هم سلاحي در دست داريم به نام سلاح ايمان که نشأت گرفته از قدرت لايزال الهي است.
ما ميتوانيم با اين سلاح خودمان در مقابل كليه امپرياليسمها قرار بگيريم و ما اين جنگ را آنقدر ادامه ميدهيم كه مصداق سخن امام تا رفع فتنه در اقصي نقاط جهان بشود.
نامههاي خانوادگي شهيد شهبازي
اكنون به جملاتي از نامههاي خانوادگي معلم شهيد و وارسته مجتبي شهبازي كه در حكم وصيتنامه اوست نظر ميافكنيم و با انديشه پاك و زلال و همت والاي اين مرد بزرگ آشنا ميشويم. وي در قسمتي از نامهاش در مورخه 4/7/59 از خونين شهر[خرمشهر] خطاب به خانوادهاش چنين نوشته است: « اول از همه بايد بگويم كه هر جا هستيد امام را دعا كنيد و همه سعي كنيد مقلد امام باشيد. فقط به جنگ بينديشيد و نگوييد كه من پير هستم و نميتوانم تفنگ به دست بگيرم.
اين جا مردان هفتاد ساله در سنگرها ميرزمند. در آخرمادرم مرا دعا كن.»
شهيد شهبازي در نامه مورخ 7/2/60 از خرمشهر « عمليات بيت المقدس» نوشته بود: « مرا دعا كنيد تا خوب برزمم و اگر شهيد شوم خداوند مرا از ياران امام حسين(ع) قرار دهد.» در نامه ديگر در تاريخ 23/8/60 از اهواز در عمليات طريق القدس « فتح بستان» نوشته بود « مادر ميدانم كه دوري من برايت سخت و دشوار است ولي صبر كن. چرا كه خداوند با صابرين است. من سلامت هستم». همچنين در تاريخ 1/11/62 نيز از جزيره مجنون « عمليات خيبر» كه خود در اين عمليات معاون گروهان بود نوشته بود: « فقط از امام تبعيت كنيد زيرا امام از فرزندان امام حسين(ع) است. مادرم اگر چنانچه خداوند سعادت شهادت را بر من عطا كرد هرگز گريه نكن و اگر خواستي گريه كني اشك شادي بريز و خداوند را شكر كن كه شاكرين نزد خداوند عزيزند.»
سرانجام در نامه مورخ 5/11/63- كه از دزفول « عمليات بدر» فرستاده است و آخرين نامه و پيام اوست- نوشته بود: « پرچم اين انقلاب اسلامي كه از انقلاب عاشورا سرچشمه ميگيرد بايد در تمام جهان به اهتزاز درآيد و رهبري امام، در جهان مسلمين قوت يابد. بايد عدالت در جامعه حاكم شود و تبعيضات از بين برود در تمام كارها. مخصوصاً در خلوت خدا را در نظر داشته باشيد و هميشه امام را الگو قرار دهيد. در پايان سلامتي همه رزمندگان اسلام را از خداوند متعال خواستارم.»
نحوه شهادت
در عمليات بدر نيروهاي گردان حضرت علي اصغر(ع) در ساعت يك نصف شب جهت اجراي عمليات سوار قايقها شدند چون عمليات گردان از محلي بايد اجرا ميشد كه گردان امام سجاد(ع) به فرماندهي شهيد حميد احدي درگير بودند بنابراين نيروها سوار بر قايق منتظر عمليات بودند. به علت زير آتش بودن منطقه انفجاري در كنار قايق « بلم» كه حدود 50 نفر رزمنده بر آن سوار بودند رخ داد و بخشي از بلم آسيب ديد.
به تدريج آب كل قايق را در بر گرفت. چون نصف بچهها به يك طرف جمع شده بودند بلم وارونه شد و رزمندگان در زير آن قرار گرفته شهيد شدند. يكي از آن شهدا، شهيد مجتبي شهبازي كه عمري به دنبال رستگاري ابدي بود در « عند مليك مقتدر» جاي گرفت.( امیر كلامي فرد،هم رزم شهيد )
( دبيرستان ورزش ناحيه 2 آموزش و پرورش زنجان و يكي از سالنهاي ورزشي استاديوم 15 خرداد زنجان به نام اين شهيد مزين شده است.)