یادی از برادر شهيد فريد ناصري
مكتبي كه شهادت دارد اسارت ندارد.
(سنگ نوشته مزار شهيد فريد ناصري)
« شرف بزرگ شهداي در راه حق حيات عندالرب و ورود در ضيافت الله است. اين حيات و اين ضيافت را با قلمهاي شكستهاي مثل قلم من نمي توان توصيف و تحليل كرد. اين حيات و اين روزي غير از زندگي در بهشت و روزي در آن است. اين لقاءالله و ضيافت الله ميباشد.
آيا اين همان نيست كه براي صاحبان نفس مطمئنه وارد است؟ «فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي» كه فرد بارز آن سيدالشهيدان سلام الله عليه است. اگر آن است چه مژدهاي براي شهيدان در راه مرام حسين(ع) كه همان سبيل الله است. از اين بالاتر كه در جنتي كه آن بزرگوار شهيد في سبيل الله وارد ميشود و در ضيافتي كه آن حضرت حاضرند به اين شهيدان اجازه دخول دهند كه آن غير از ضيافتهاي بهشتي است و آنچه در وهم من و تو و شما نيايد آن بود( صحيفه نور، ج 18، ص 223- 224 ) .
آري فريد ناصري هم جزء شهيداني است كه قدم در راه و مرام سيدالشهدا(ع) گذاشت و جانش را عاشقانه در طبق اخلاص نهاد و به نداي حسين زمانش لبيك گفت. او در اولين روزهاي بهاري سال 43 در يك خانواده مومن و معتقد به شعائر اسلامي چشم به جهان گشود.
پس از سپري كردن مراحل موفقيت ابتدايي و راهنمايي در سال 57 وارد دبيرستان اميركبير شد. پس از اخذ ديپلم در سال 61 در تربيت معلم اندرزگوي تهران در رشته ديني و عربي پذيرفته و مشغول به تحصيل گرديد. ايشان از دوران كودكي به مسائل مذهبي علاقه داشت و به نماز اهميت فراوان ميداد. در نهضت سوادآموزي و اتحاديه انجمنهاي اسلامي و بسيج فعاليت ميكرد. سه ماه به فارغ التحصيلي ايشان مانده بود كه براي دومين بار راهي جبهههاي حق عليه باطل گرديد.
سرانجام اين عاشق دلباخته ايثار و شهادت در سال 62 در جزيره مجنون بر اثر اصابت تركش به پشت گردن و كمر به مهماني عرشيان رفت و در جمع ملكوتيان شعر حضور سرود. آري هر يك از اين راهيان نور جلوههاي الهي را به ارمغان ميآورند تا فانوس هدايت نسلهاي فردا گردند.
وصيتنامه شهيد فريد ناصري
بسمه تعالي
« ان الله اشتري من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه»، « ولا تحسين الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»، « من طلبني وجدني و من وجدني عرفني و من عرفني عشقني و من عشقني عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلي ديته و من علي ديته فانا ديته»
آن كس كه تو را شناخت جان را چه كند
فرزند و عيال و خانمان را چه كند
ديـوانه كنـي هـر دو جـهانـش بخـشي
ديوانه تو هــردو جهان را چه كند
خدايا به من نعمت « انعم الله عليهم» را عطا فرما. خدايا، مرا از كساني قرار ده كه گفتهاي به آن ها نعمت صراط المستقيم را عطا خواهي كرد و يك گروه از گروهها شهدا هستند. پس، خدايا مرا شهيد راه خودت گردان. چرا كه مرگي است سعادت آفرين نزد تو، مرگ در راه خدا چه افتخاري است بالاتر از اين افتخار. خدايا مرا شهيد راه خودت گردان و دوباره زندهام بنما تا دوباره جان در رهت دهم نه يكباره بلكه چندين بار شيريني شهادت در راه تو را بچشم.
خدايا علي زمان خميني بت شكن را نصرت فرما و به او طول عمر عطا فرما تا اينكه امت مسلمان زير سايه اين ابرمرد تاريخ به راه راست هدايت گردند و كمر استعمارگران شرقي و غربي از وجود اين بزرگ مرد بشكند و اسلام واقعي در كشورهاي اسلامي پرتو افكند. خدايا منافقين بوقلمون صفت را كه تيشه به ريشه اسلام ميزنند و با عوض كردن رنگ ميخواهند كه اين افتخار اسلامي را به انحراف بكشند افشا و نابود گردان. آنان كه در آينده امكان ميرود طلحه و زبيرهاي زمان باشند خدايي ناكرده دوباره تاريخ تكرار گردد و خون اين همه شهيد مجروح و معلول به هدر برود.