تاریخ شفاهی والدین شهدا
پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی خاطرات شفاهی پدر شهید والامقام ایوب ضربی برای علاقهمندان منتشر کرد. وی در این گفتگو بیان کرد: «ایوب همیشه میگفت من مهمان خدا روی زمینم»
کد خبر: ۵۸۴۶۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۰
تاریخ شفاهی والدین شهدا،
پدر شهید اکبر خان محمدزاده گفت: «مادر اکبر خواب شهادتش را دیده بود، میگفت پسرم در خون نشسته بود»
کد خبر: ۵۸۴۶۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۰۴
تاریخ شفاهی والدین شهدا
مادر شهید ابراهیم فیضی میگوید: «زمانی که خبر شهادت فرزندم را شنیدم، فقط دنبال این بودم که او را یکبار دیگر ببینم. به من گفتند میتوانی پسرت را در باغ رضوان ببینی.»
کد خبر: ۵۸۴۶۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۳۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا
پدر شهید «ابراهیم قویدل» میگوید: پسرم بسیجی بود. یک روز آمد پیشم و گفت میخواهد به سربازی برود. بعد از نامنویسی، او را به منطقه میمک اعزام کردند. مدتی که در جبهه بود، دو بار به مرخصی آمد. همیشه از جبهه صحبت میکرد. جنگ همین است؛ هرکس پیروزی میخواهد باید فداکاری کند و خون بدهد.
کد خبر: ۵۸۴۶۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۹
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، همسران، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این قسمت از «آسمان، آبیتر» گفتگو با مادر بزرگوار شهید «حبیب الله فلاح زاده» پرداخته است. این مادر بزرگوار از قول همرزمان فرزندش بیان کرد: «فرزندم شب قبل از شهادت کف میزد و شادی می کرد که فردا روز دامادیش یعنی شهادت است و همانگونه شد و فردای آن روز به شهادت رسید.» پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد یزد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۸۴۵۰۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۶
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
در مصاحبهای پدر شهید «احمد آقاباباگلی» با یادآوری خاطرات کودکی شهید بیان داشت که تمام لحظات زندگی پسرش، حتی دوران حضورش در جبهه، همواره در برابر چشمانش مجسم است.
کد خبر: ۵۸۴۴۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۶
خاطرات شفاهی والدین شهدا
پدر شهید «محمدشریف عبداللهی» میگوید: سربازی پسرم در مازندران بود. یک روز همراه یکی از دوستانش به یکی از روستاهای اطراف رفته بودند. شهید متوجه گاوی شد که مریض و روی زمین افتاده بود. نگاهی به آن کرد و شروع به نوازشش کرد. چند دقیقه بعد که برگشتند، دیدند گاو سرحال ایستاده است. نباید از مرگ ترسید، ما به سوی خدا بازمیگردیم.
کد خبر: ۵۸۴۴۰۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۷
گفتگو با پدر شهید «محمد شرفیه» به مناسبت روز پدر
حاج جعفر شرفیه میگوید: «محمد جلوی همه گفت: همه مرا حلال کنید. غیرت و تعصبم به من اجازه نمیدهد، من باشم و دوستانم به شهادت برسند. با شنیدن حرفهای محمد به خودم بالیدم که پدر چنین فرزندی هستم. در دلم خدا را شکر کردم. پسرم مثل برادرش امیر، راهش را انتخاب کرده و دفاع از خاک و ناموسش برایش هزار بار ارزشمندتر از جانش است.»
کد خبر: ۵۸۴۳۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۴
خاطرات شفاهی والدین شهدا
پدر شهید «محمد ناجی» میگوید: او را به کردستان اعزام کرده بودند. دو ماه از خدمتش میگذشت که مرخصی گرفت و به خانه آمد. در کنارم مینشست و از جبههها میگفت. یک هفته از رفتنش گذشت که شنیدم مردم درباره پسرم صحبت میکنند و میگویند ناجی شهید شده است تا اینکه ظهر همان روز، پیکر بیجانش را آوردند.
کد خبر: ۵۸۴۳۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۴
خاطرات شفاهی والدین شهدا
پدر شهید والامقام مهدی حجتی گفت: وقتی پیکر پسرم را به بیمارستان منتقل کردند، نزد من آمدند و به من گفتند پسرت مجروح شده اما من شهادتش را باور داشتم.
کد خبر: ۵۸۴۳۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۴
خاطرات شفاهی والدین شهدا
پدر شهيد «باقر باقری هاشم آباد» میگوید: بسیار بخشنده بود و به افراد بیبضاعت توجه خاصی داشت، بطوریکه قبل از عید نوروز از من میخواست که برای چند تا از دوستان نیازمندش کت و شلوار بخرم.
کد خبر: ۵۸۴۲۶۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا
والدین شهید «غلام یوسفی» میگویند: پسرم اخلاق نیکویی داشت و همواره به حرفهای ما گوش میداد. او بسیجی بود و برای گشتزنی رفته بود. اشرار در کمین بودند و جلوتر سنگر گرفته بودند. هنگامی که پسرم و همراهش نزدیک شدند، اشرار شروع به تیراندازی کردند و در این درگیری، پسرم و همراهش هر دو به شهادت رسیدند.
کد خبر: ۵۸۴۲۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۲
پدر ریحانه سلطانی نژاد (دختر کاپشن صورتی، گوشواره قلبی) در برنامه حسینیه معلی؛ آن خاطره سختی که لحظهی پیدا شدن پیکر دختر کوچکش در بیمارستان داشت را برای مردم و مخاطبان این برنامه تعریف کرد.
کد خبر: ۵۸۳۸۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۶
شهید «صابر متاجی نیمور» در وصیت نامه خود میگوید: «به والدین تان احترام بگذارید و بدانید که احسان به والدین موجب خشنودی خداوند و غفران الهی میشود.»
کد خبر: ۵۸۳۷۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۶
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «علی خادمی» میگوید: همیشه به مسجد میرفت و با همه رفتار خوبی داشت. وقتی میخواست همراه دوستش جایی برود، به او میگفت؛ "اول نمازت را بخوان، بعد با من بیا." آرزویش شهادت بود و واقعاً هم لیاقتش را داشت. در نامههایش مدام مینوشت که از نرسیدن به شهادت ناراحت است.
کد خبر: ۵۸۳۷۷۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۱۶
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
در آستانه سالروز ولادت باسعادت امام علی(ع) و روز پدر، مادر گرانقدر شهید «علی شالی»، در مصاحبهای به بیان خاطرهای از فرزندش که یک هفته قبل از شهادتش، از مشهد عطر خرید و به پدرش داد تا به پیکر مطهرش بزند، پرداخته که شما را به تماشای قسمتی از فیلم مصاحبه دعوت میکنیم.
کد خبر: ۵۸۳۵۰۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۲۴
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
در آستانه سالروز شهادت شهید «ابراهیم هادی»، مادر گرانقدر شهید «علی شالی» در مصاحبهای از خاطرهای بازگو میکند که در آن، شفای خود را از این شهید بزرگوار گرفت، شما را به تماشای قسمتی از فیلم این مصاحبه دعوت میکنیم.
کد خبر: ۵۸۳۴۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «عباس احمدی» میگوید: پسرم توی فامیل اخلاقش نمونه بود و با همه خوشرفتار بود. همیشه پای منبر مینشست و به مسجد میرفت. هفده ساله بود که راهی جبهه شد.
کد خبر: ۵۸۳۲۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۹
خاطرهای از شهید «علی سقایی»
والدین شهید تعریف میکنند: در اوایل روزهای انقلاب، یکی از شبها طبق معمول برای پخش اعلامیه از خانه بیرون رفت، اما دو روز از او خبری نشد و نمیدانستیم کجا رفته است. خانواده برای پیدا کردنش تمام آبادان و خرمشهر را جستوجو کردند، اما اثری از او پیدا نکردند.
کد خبر: ۵۸۳۰۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۸
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، همسران، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این قسمت از «آسمان، آبیتر» گفتگو با مادر بزرگوار شهید «مصطفی برزگر ابرقوئی» پرداخته است. این مادر بزرگوار بیان کرد: «وقتی پیکر فرزندم و وسایلش را بعد از شهادت آوردند پول خمس را کنار گذاشته بود.» پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد یزد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۸۲۹۹۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۰۶