مادر شهید «علی شاهواروقی» در بیان خاطرات فرزندش به نوید شاهد گفت: وقتهایی بود که اصرار میکردم بماند. یک روز که بهانه گیری مرا دید، گفت دیگر نمیروم، میروم سر کار، خانه و زندگی تشکیل میدهم. از این حرفش ناراحت شدم. گفتم تو که دنبال پول، خانه و زن نبودی. چی شد. وقتی دیدم ناراحت است. گفتم: «دیگر نمیگم نرو جبهه.»
کد خبر: ۵۸۷۷۳۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲
مادر شهید علی شاهواروقی از خاطرات پسرش با نوید شاهد استان قم میگوید: علی را خیلی دوست داشتم. او هم شهادت را دوست داشت. پسر با غیرتی بود. چند بار مجروح شد اما دست نکشید. من هم مانعش نشدم تا به خواستهاش رسید و شهید شد.
کد خبر: ۵۸۷۷۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲
شهید ماه رمضان؛
پدر شهید حسین محمدخانی در گفت و گو با نوید شاهد قم گفت: حسین بسیار خوشرو بود و مهربان، خادم اسلام بود و همیشه لباس خدمت به تن داشت. در نهایت هم زبان روزه در ماه رمضان به دیدار حق شتافت.
کد خبر: ۵۸۷۵۲۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش میشود. این قسمت از «آسمان، آبیتر» با پدر بزرگوار شهید «عبدالرضا فلاح مهرجردی» به مصاحبه پرداخته است. پدر بزرگوار شهید بیان کرد: «فرزندم گفت به جبهه می روم تا پشتیبان امام خمینی (ره) باشم و شب عید برمیگردم که شب دهم فروردین خبر شهادتش را به ما دادند.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۸۷۱۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۴
دکتر جمال اسدی مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گلستان به اتفاق عبداله لشکر بلوکی بازرسی، احمد بای رئیس شهرستان رامیان و رؤسای منابع انسانی با مادر شهیدان والامقام «علی اکبر و حسین کاغذلو»، پدر معظم شهید «نادعلی خراسانی» و مادر والامقام شهید «سلمان کوهساری» دیدار و گفتگو کرد.
کد خبر: ۵۸۶۹۸۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۲
مادر شهید محمود وسگره؛
مادر شهید محمود وسگره در گفتگو با نوید شاهد استان قم، بیان داشت: محمود تنها پسرم بود، سر به سجده میگذاشت و از خدا شهادت را طلب میکرد، ما هم مانع رفتنش نشدیم. در تشییع پیکرش بدون گریه و زاری با صلابت ایستادم و او را بدرقه کردم.
کد خبر: ۵۸۶۸۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۳۰
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «یعقوب صادقی» میگوید: یعقوب فرزند اولم بود. هنوز زمان خدمتش نرسیده بود و به مدرسه میرفت که پیش من آمد و گفت میخواهم به جبهه بروم، به او گفتم که درست را بخوان ولی شهید در جوابم گفت نمیگذارم تفنگ داییام روی زمین بماند. او چهار بار به جبهه رفت و در چهارمین اعزامش بود که به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۶۵۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۸
گفت و گو با مادر شهید حسین جزینی؛
مادر شهید حسین جزینی درچه در گفتگو با نوید شاهد قم گفت: همه آمال و آرزوی حسین شهادت بود. خود را از لحاظ روحی آماده رسیدن به آن جایگاه رفیع کرده بود. سرانجام هم در 17 سالگی روح بلندش با شهادت به کمال رسید.
کد خبر: ۵۸۶۴۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۶
سرپرست بنیاد شهید شهرستان شیروان از والدین شهدا از جمله «شهید صلاحی، شهید مراتی، شهید ابراهیمیان، شهید براتی، و جانباز نوروزی» دیدار و جویای حال ایشان شد.
کد خبر: ۵۸۵۳۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۱
خاطرات شفاهی والدین شهدا
پدر شهید «ولی شهبازی سرگزی» میگوید: پسرم در پاسگاه رضوان خدمت میکرد. درگیری شدیدی با قاچاقچیان داشتند که در این درگیری، ۱۲ نفرشان به شهادت رسیدند. همیشه به من میگفت؛ به جبهه میروم و شهید میشوم و همانطور که گفته بود، همان هم شد.
کد خبر: ۵۸۵۲۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۱۰
قسمت نخست خاطرات شهید «علیرضا مومنی»
مادر شهید «علیرضا مومنی» نقل میکند: «علیرضا بدون ذرهای ناراحتی به دوستش گفت: به نظر تو بدون اجازه مادرم میتونم همراهت بیام سبزوار؟ او هم خندید و گفت: بدون اجازه پدر و مادر حتی بهشت هم نمیشه رفت تا چه رسد به سبزوار؟»
کد خبر: ۵۸۵۲۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۰۸
خاطرات شفاهی والدین شهدا
شهید «فرجاله چشفر» از شهدای بسیجی استان ایلام است که بهمن ماه ۱۳۶۴ در چنگوله مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پدر گرانقدر شهید میگوید: «دوست داشتم پسرم در سن پایین ازدواج کند، مشغول تدارک خرید وسایل عروسیاش در بازار بودم که خبر شهادتش را به من دادند و هزینه عروسی پسرم، صرف مراسم فاتحهاش شد.» در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۸۵۱۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۰۷
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «مهراب رشیدی گلروئیه» میگوید: اخلاقش خیلی خوب بود. زمانی که میخواست به جبهه برود به او گفتم؛ مادر اگر برای من باشی برمیگردی و اگر برای من نباشی پیش خدا میروی. برو خدا به همراهت باشد. یک روز فرزندم در خوابم آمد و گفت؛ اگر سر مزارم آمدی برایم گریه نکن چون من در راه خدا و اسلام رفتم.
کد خبر: ۵۸۵۰۲۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۰۶
خاطرات شفاهی والدین شهدا
مادر شهید «خانعلی ملایی سیرویی» میگوید: نمازهایش را مرتب میخواند و همیشه مشغول تلاوت قرآن بود. یک روز که قرآن میخواند، مادربزرگش گفت؛ مادرجان، انشاءالله یک روز هم برای من قرآن بخوانی. اما شهید پاسخ داد؛ مادر، شاید من زودتر از تو رفتم. او در محل کارش بود و قصد داشت کپسولی را بلند کند که ناگهان کپسول منفجر شد و در این حادثه او و یکی از همکارانش به شهادت رسیدند.
کد خبر: ۵۸۴۸۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۰۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا
پدر شهید «سید مجتبی اکبری» میگوید: به فرمان امام خمینی خواست به جبهه های نبرد برود، راضی به رفتن مجتبی نبودم، او تنها سیزده سال داشت، بسیار کم سن و سال بود. او یک روز مرا با یک چوب خلع سلاح کرد، وقتی این غیرت و مردانگی را در وجودش دیدم به رفتنش رضایت دادم.
کد خبر: ۵۸۴۸۷۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۰۳
خاطرات شفاهی والدین شهدا
پدر شهید «حسین رجبی» میگوید: حسین با آغاز مبارزات ملت ایران در برابر رژیم شاهنشاهی، مبارزات خود علیه شاه را آغاز کرد. وی در تظاهرات و راهپیمایی و پخش اعلامیه و شعارنویسی فعال بود. او فعالیتهای بسیاری داشت که ما از آن خبری نداشتیم، در واقع همه حسین را میشناختند به جز ما که پدر و مادرش بودیم.
کد خبر: ۵۸۴۶۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۳۰
«رحمتی بهمنانی» فرماندار سیمرغ گفت: دیدار با خانواده شهدا برای مسئولان بهعنوان خادمین مردم موجب قوت قلب شده و همچنین عیادت و تکریم والدین شهدا وظیفهای دینی است که بر عهده ماست.
کد خبر: ۵۸۴۶۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۳۰
تاریخ شفاهی والدین شهدا
مادر بزرگوار شهید «جواد شاهی» میگوید: «به عنوان داوطلب در ارتش به جبهه اعزام شد و فقط چند روز از خدمتش باقی مانده بود که شهید شد.»
کد خبر: ۵۸۴۶۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۳۰
تاریخ شفاهی والدین شهدا
مادر شهید اکبر تاتار از خاطرات اعزام پسرش میگوید: «برای اینکه با رفتن او موافقت کنند شناسنامه اش را دستکاری کرد.»
کد خبر: ۵۸۴۶۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۳۰
تاریخ شفاهی والدین شهدا
پدر شهید داوود خیریفام گفت: «همیشه در سخنرانیهایم گفتهام، اگر ۵۰ پسر داشته باشم و همه را در راه خدا بدهم، ناراحت نمیشوم.»
کد خبر: ۵۸۴۶۵۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۰/۳۰