جبهه ها را خالى نگذاريد

(به نام خدا))

چه بهتـر كـه شهـادت آخـرين فصـل زنـدگـى انسـان بـاشـد.

((و لا تحسبن الذين فتلوا فى سبيل الله اموتا بل احياء عند ربهم يرزقون))آل عمران 169

((مپنداريد آنهاييكه در راه خدا كشته مى شوند، مرده هستند، بلكه زنده اند و در نزد خدا روزى مى خورند.))

وصيت نامه شهيد ابوالفضل الوانى فرزند حسن 14/5

سلام و درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، امام خمينى و سلام و درود بر تمام معلولين و مجروحين جنگ و سلام بر تمام خانواده هاى شهداء.

الان كه اين وصيت نامه را مى نويسم و دفعات قبل، خودم را لايق كشته شدن در اين راه نمى بينم. هنوز خيلى تا انسانيت و مومن واقعى شدن فاصله دارم و از خدا مى خواهم كه اين سعادت شهادت را نصيب ما بفرمايد.

مادر جان! در موقع رسيدن خبر شهادت من، موقع عروسى مرا در نظر بگيريد و شادى كنيد كه فرزندتان را در راه خدا قربانى كرده ايد. همچون كه حسين (ع)، على اكبر (ع) را به ميدان جنگ فرستاد و او را قربانى دين كرد.

شما اى خواهرم! گوش به فرمان امام باشيد و امام را تنها نگذاريد و كار زينبى كنيد، ما كه رفته ايم، كار حسينى كرده ايم.

اى مادر جان! اگر اين سعادت شهادت نصيبم شد، اگر جنازه ام به دستتان نرسيد، بر سر قبر ساير شهيدان برويد. مادرم اين وصيت را از من داشته باش، كه وقتى من شهيد شدم، بى‌تابى نكن كه دشمنان خوشحال باشند.

مادر! من آرزو داشتم بعد از پيروزى رزمندگان اسلام، انشاءالله شما را به كربلا و براى زيارت ائمه مطهر ببرم ولى من شهيد شدم. مادر جان! باز هم از شما مى خواهم كه در هنگام شهادتم نگرييد و اى مادر عزيز، مرا ببخشيد

چون دست تقدير اين چنين خواسته و بعد از مردن من براى اينكه روحم شاد شود، خواهش مى كنم كه گريه نكنيد و صبر عظيم داشته باشيد، چون صبر بالاترين خوشبختى در زندگى است. مراببخشيد و حلالم كنيد.

اى برادران عزيزم! اسلحه از دست افتاده مرا برداريد و جبهه ها را خالى نگذاريد و در سنگر من باشيد. كه مبادا سنگر من خالى باشد.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

شهید ابوالفضل الوانی در سال 1344 متولد و در تاریخ 17/2/61 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.