پنجشنبه, ۱۱ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۳۱

«تقدیم به خانم پناهی (مادر سه شهید)

و همه مادرانی که گل هایی داشته اند و آرزوهایی که...»

سه تا پرنده

سراینده: مهدی زارعی

بهار آمد و تقویم خانه زیبا شد

شبی گذشت، سه تا شاخه گل شکوفا شد

سه تا پسر- سه گل بی نشان- و مادر که

تمام شور جوانی اش، وقف گل ها شد

شبی شبیه به شب های قبل، مادر باز

برای جشن عروسی شان مهیا شد

سه سفره چید و سه آیینه شمعدان و سه گل

و بعد توی خیالش سه جشن برپا شد

سه تا عروس خیالی گرفت و در ذهنش

به خنده گفت که: گل های خانه شش تا شد

و این چنین همه روزهای آن مادر

به رنگ آبی روشنف به رنگ رویا شد

ولی سه ابر، به سمت خیال مادر رفت

و توی صفحه تقویم خانه، فردا شد

بهار بود، ولی چرخ آسمان چرخید

و فصل، فصل شکست و سکوت و سرما شد

و در شبی که تا همیشه ابری ماند

سه رعد و برق زد و پشت آسمان، تا شد

سه تا برادر با هم، سه تا پرنده شدند

سه تا پرنده پریدند و خانه تنها شد

دو چشم مادر ماند و سه تا دریچه که هر

کدام، سمت تن سرد یک پسر، وا شد

جنازه هاشان را که زمین مصادره کرد

و روح آنها هم، سهم آسمان شد

دو چشم مادر ماند و سه قاب عکس و سه شمع

و حجم درد، مساوی حجم دنیا شد

برای گریه ولی حجم چشم ها کم بود

و آن دو چشم، دو تا برکه؟ نه دو دریا شد

منبع: مجموعه اشعار یازدهمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس: از طراوت سرخ، تهران، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، 1381

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده