نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
حاج علی قاسم پور پدر گرانقدر شهید «رحیم‌علی قاسم‌پور» می‌گوید: «رحیم سن و سالی نداشت که مادرش را از دست داد و خاله اش او را بزرگ کرد و من نیز به تربیت او حساس بودم. رحیم عاشق محرم و امام حسین بود و در محرم و صفر در هیات سینه زنی امام حسین سینه‌زنی می‌کرد.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۲۹۴۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۵

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز ۷۰ درصد حسین فتحی گفت: در همه امور به خدا توکل می‌کنم و از او آرامش می‌خواهم چراکه در این راه ما با خدا معامله کردیم.
کد خبر: ۵۲۹۴۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۶

«پدر با مهربانی دلداری‌ام می‌داد و می‌گفت: پسرم یک وقت غصه نخوری تا من از جبهه برگردم حتما دوچرخه شما هم آماده شده است با هم می‌رویم و آن را می‌خریم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات پسر شهید «محمدعلی برجی» است که در آستانه ولادت امام علی(ع) و روز پدر تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۲۹۴۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۵

قسمت نخست گفتگو با پدر شهید «محمد صرفی»؛
شهید «محمد صرفی» متولد شهرستان تهران از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ پدر گرامی این شهید گرانقدر نقل می‌کند: «نامش را خودش انتخاب کرد، محمد از کودکی راهش از دیگران جدا بود.» این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن قسمت نخست این گفتگوی زیبا دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۲۹۴۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۵

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید «عبدالله دارابی» از شهدای روحانی استان ایلام است. وی زمان جنگ تحمیلی در حوزه علمیه مشغول به تحصیل بود که جهت دفاع از آب و خاک وطنش داوطلبانه به عنوان رزمنده بسیجی راهی جبهه شد و سرانجام در آبان ماه ۱۳۶۶ در جبهه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پدر شهید می‌گوید: افتخار می‌کنم که پدر شهید هستم و تا آخرین قطره خون خودم و دیگر فرزندانم از انقلاب دفاع خواهیم کرد. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۲۹۴۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۵

گفتگوی تصویری با پدر شهید«کیومرث ویس ملک شاهی»؛
پدر شهید «کیومرث ویس ملک شاهی» می گوید: خوشحالم که فرزندم را در راه حفظ انقلاب دادم تا انقلاب استوار بماند و در درگاه خداوند رو سفید هستیم.
کد خبر: ۵۲۹۳۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۴

خاطرات شفاهی والدین شهدای زنجان(7)
پدر شهید علی اکبر آریغ در خاطرات خود می گوید: زمان رفتنش، من به خاطر سن کم او رضایت نمی دادم اما بلاخره موفق شد. او در وصیتنامه خود که میان صفحات قرآن گذاشته بود نوشته بود من تنها پسر شما بودم اما اسلام واجب تر بود.
کد خبر: ۵۲۹۳۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۶

خاطرات شفاهی والدین شهدای زنجان(6)
پدر شهید «تراب اسدی» در خاطرات خود از فرزندش می گوید: او در پایگاه مسجد فعالیت داشت و گاهی دست از کار می کشید تا به نیازمندان کمک کند اما هیچ وقت نمی گفت؛ برای نیازمندان کاری انجام می دهد فقط می گفت کار دیگری داشتم.
کد خبر: ۵۲۹۳۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۵

خاطرات شفاهی والدین شهدای زنجان(5)
پدر شهید «قاسم تقی لو» در خاطرات خود از فرزندش می گوید: بارها اتفاق افتاد که مهمان در خانه بود یا او بسیار خسته بود همه می خوابیدیم بعد از مدتی صدایی مرا بیدار میکرد و می دیدم قاسم نماز شب می خواند. من هرگز آن نمازهای با اخلاص اش را فراموش نمی کنم.
کد خبر: ۵۲۹۳۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۴

به مناسبت سالروز شهادت سردار شهید «حسین عربعامری»؛ ویژه‌نامه این شهید والامقام برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۲۹۳۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۴

همکار شهید میثم عبدالله زاده آرانی در خاطرات خود از این شهید گفت: پسر نوجوانی با ظاهری نامناسب برای تشکیل پرونده به بسیج آمد، میثم به من گفت که پرونده اش را تشکیل بده و از او استقبال کن.
کد خبر: ۵۲۹۳۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۴

«هر وقت به مزار شهدا می‌روم می‌نشینم کنار مقبره شهید محسن گلناری. خدا رحمتش کند. آن زمان دانش‌آموز بودم. در سال ۶۰ به سفارش ایشان نامه‌ام به منطقه جنگی رفت و برایش جوابی آمد. در همان ارتباط دو برادری شدیم که همدیگر را تازه یافته‌ایم ...» ادامه این خاطره از «علیرضا درزی علی‌پوران» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۹۳۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۴

شهید «سعید عزیزی» از شهیدان هشت سال دفاع مقدس است. پدر این شهید والامقام خاطره‌ای از فرزند شهیدش روایت می‌کند: «فرمانده به آن‌ها گفته بود هر تریلی‌‎ که از این منطقه عبور کرد؛ باید بارنامه تحویل دهد، تا حق عبور داشته باشد. وقتی یک تریلی نزدیک می‌شود، طبق دستور فرمانده از راننده تریلی بارنامه می‌خواهند...»
کد خبر: ۵۲۹۳۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۴

آسمان آبی تر (قسمت اول)
"آسمان، آبی تر" مجموعه کلیپ های مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد می باشد. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می شود. این قسمت از "آسمان ، آبی تر" با پدر و مادر شهید «محمدعلی چاوشیان» به مصاحبه پرداخته است. پدر شهید والامقام چنین می گوید:«فرزندم در شب شهادت غسل کرده بود و لباس نو پوشیده بود» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می کند.
کد خبر: ۵۲۹۳۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۴

هم‌رزم شهید «حسین عربعامری» نقل می‌کند: «مکثــی کــرد. لحــن جــدی‌تــری بــه حرف‌هــایش داد و بلنــدتر از قبــل گفت: «برادرا! در حقیقت برگشتی توی کار نیست. هر کـس آمـادگی نـداره، از جمع جدا بشه.» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دو بخش خاطرات ی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۲۹۳۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۴

خاطرات خواهر شهید «محمدرضا احمدیانی پیردوستی»؛
خواهر شهید «محمدرضا احمدیانی پیردوستی» در بیان خاطرات برادرش می گوید: وقتی دوستانش حاضر به رفتن جبهه نشدند، فامیل به محمدرضا گفتند: حالا که هیچ کدام از دوستانت حاضر به رفتن نشدند تو هم نرو اما گفت: برای اسلام خونم به جوش آمده است و هیچ کس نمی تواند مانع از رفتن من شود.
کد خبر: ۵۲۹۲۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۴

خاطرات شفاهی والدین شهدای زنجان(4)
پدر شهید محمدجعفر منتخبی در خاطرات خود می گوید: اگر انسان در زندگی خود کج روی داشته باشد فایده ای نصیب او نخواهد شد. محمد نیز به وظایف خود در خانواده آشنا بود و رفتار مناسبی در خانواده داشت.
کد خبر: ۵۲۹۲۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۳

دوست شهید «حسین عربعامری» نقل می‌کند: «گفت: اول با زبان، اگه نشد اون‌وقت درگیر می‌شـیم. بـه مـا مـی‌گـن: سرباز خمینی. می‌خواین پشت سـر مـا حـرف باشـه و بگن منطـق نـدارن، اون‌وقت همون چیزی بشه که دشمن می‌خواد؟» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، در دو بخش خاطرات ی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت نخست این خاطرات جلب می‌کنیم.
کد خبر: ۵۲۹۲۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۳

برگرفته از نامه‌های دفاع مقدس؛
«انشاء‌الله خداوند مرا به راه راست هدایت فرماید تا بتوانیم قطره‌ای از الطاف خداوند را درک کنیم. باشد که هر چه زودتر بتوانیم بار سنگین گناه را سبک کنیم و بتوانیم به لقاء‌الله برسیم ...» این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۹۱۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۳

خاطرات خودنوشت حاج قاسم از دوران انقلاب(5):
در خاطرات شهید «حاج قاسم سلیمانی» آمده است: سه روز از شدت درد تکان نمی توانستم بخورم؛ اما انرژی جدیدی در خود احساس می کردم. ترس از کتک خوردن و شکنجه فروریخته بود، با هر ضربه و لگدی کلمه «خمینی» را در عمق وجود من حک شده بود.
کد خبر: ۵۲۹۱۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۱