نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - برادر شهید
«وکیل محمد عاشق جبهه و جنگ بود او مدام در بسیج بود و در مراسم شرکت می‌کرد، وقتی پدر و مادرم مانع رفتن او به جبهه شدند به پدر و مادرم گفت: من راهم را کورکورانه انتخاب نکرده‌ام بلکه باجان و دل انتخاب کرده‌ام، نمی‌توانم بی‌تفاوت باشم من باید بروم.» آنچه خواندید بخشی از سخنان برادر شهید وکیل محمد رستمی بود که توجه شما را به متن کامل این مصاحبه جلب می کنیم.
کد خبر: ۴۷۸۶۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۹

برادر شهید "مرتضی رزازیان" در مصاحبه‌ای به بیان خاطره‌ای از ازدواج خود و حضور معنوی شهید با ارسال دسته گلی برای عروسی‌اش می‌پردازد، که شما را به تماشای قسمتی از فیلم این مصاحبه دعوت می‌کنیم.
کد خبر: ۴۷۷۲۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۱۶

"احمدمجرد" از شهدای ترور استان هرمزگان است که يكم فروردين 1341 در شهرستان بندرعباس دیده به جهان گشود. به مناسبت سالگرد تولد این شهید بزرگوار خاطره ای به نقل از برادر ایشان نقل می شود که نشان از تلاش و فعالیت این شهید بسیجی در مبارزه با منافقین خلق دارد . در ادامه این خاطره را تقدیم حضورتان می کنیم.
کد خبر: ۴۷۶۴۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۰۲

صفرپيامي برادر"شهيد محمد ولی پیامی" روایت می کند: ((غسل شهادت كرد چهره اش خيلي نوراني شده بود از او پرسيدم كه چرا غسل كردي؟ لبخندي زد و چيزي نگفت سكوت كرد و در آن سكوت جواب هاي زيادي پنهان بود.))
کد خبر: ۴۷۵۷۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۶

برادر شهید "رضا یاری" می گوید: «ما هر دو در جبهه بودیم من چنگوله و برادرم دهلران، خیلی به هم وابسته بودیم. می خواست به دیدار من بیاید که به علت نا امنی منطقه من گفتم خودم به ملاقاتش می آیم، دو روز بعد از آن دیدار بود که خبر شهادتش را شنیدم.» متن این خاطره زیبا را در نوید شاهد ایلام بخوانید.
کد خبر: ۴۷۵۵۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۴

«بهمن با دستکاری در شناسنامه اش عازم جبهه شد و وقتی پدر و مادرم مانع رفتن او به جبهه می شدند به پدر و مادرم می گفت؛ من راهم را کورکورانه انتخاب نکرده ام بلکه با جان و دل انتخاب کرده ام، نمی توانم بی تفاوت باشم من باید بروم». در ادامه مصاحبه خبرنگار نوید شاهد شهرستان های استان تهران با برادر این شهید گرانقدر را بخوانید.
کد خبر: ۴۷۵۴۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۲

خدایا! من خواهان شهادتم، نه برای این که از زندگی خسته شده و خواسته باشم از این دنیا بگریزم؛ بلکه می‌خواهم ...
کد خبر: ۴۷۴۷۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۴

«شرایط سختی بود در سنگر نشسته بودیم که ناگهان آتش سنگینی آمد و دوستان من که کنار من بودند شهید شدند و یه ترکش بزرگ هم نزدیک من افتاد. تا مدتها با خودم فکر می کردم که این چه اتفاقی بود؟ برادرم در خواب گفته بود که به ملاقاتش میروم! وقتی آمدم سمنان مادرم تعریف کرد که ما شنیدیم عملیات است و من رفتم بالای پشت بام. اونجا شروع کردم به دعا خواندن و دعا کردن برای تو. بعداً متوجه شدم که دعای مادرم این ماجرا رو تغییر داد.» آنچه خواندید بخشی از گفتگوی نوید شاهد سمنان با "عبدالمجید نصیری" برادر شهید "عبدالحمید نصیری" است که توجه شما را به خواندن متن کامل این گفتگو جلب می کنیم.
کد خبر: ۴۷۴۷۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۳

غلامعلى برادر شهيد "عليرضا رودسر ابراهيمى" مى گويد: «برادرمان (محمدرضا) اسير دموكرات ها شده و بعدها آزاد شده بود، وقتى عليرضا برادرمان را در آن حال ديد بلافاصله تصميم گرفت كه به جبهه برود.» متن کامل این خاطره را در نوید شاهد مازندران بخوانید.
کد خبر: ۴۷۳۴۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۹

کد خبر: ۴۷۱۹۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۸

پرویز فرهنگیان" برادر شهید " روایت می کند: از غیبت به شدت بدش می آمد و تأکید می کرد که از خودتان حرف بزنید، چه کار به مردم دارید.
کد خبر: ۴۷۱۷۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۵

خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(32)
یکی از برادران شهید "ابوالفضل نوری" می‌گوید: یک روز بسمت در رفتيم و در را باز كرديم متوجه شديم كه ابوالفضل با تنى رنجور در پشت در افتاده و بر اثر جراحت ناشى از شكنجه قادر به در زدن نيست".
کد خبر: ۴۷۱۵۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۳

برادر شهید هادی طارمی گفت: شهادت حق برادرم هادی بود و ما به داشتن وی افتخار می‌کنیم.
کد خبر: ۴۷۱۱۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۸

برادر شهید مدافع حرم زنجان گفت: خون پاک و مطهر سردار فاتح قاسم سلیمانی به بار نشسته و مایه سیه روزی و تباهی استکبار جهانی خواهد شد.
کد خبر: ۴۷۰۸۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۵

مصاحبه با برادر شهید« قدرت الله طاهری بروجنی»
« بهش گفتم خواهش می کنم اگه شهید شدی بیا به خوابم و بگو اون دنیا چه خبره!؟ دستی زد به شونه ام، منو در آغوش گرفت و همدیگه رو بوسیدیم و گفت: برادر عزیزم، این چیزی که داری می گی رو از قرآن بشنو نه از من ... وقتی همه خوابیدن، رفتم جای قدرت الله خوابیدم و پیش خودم گفتم: الوعده وفا حالا باید بیایی بگی اون دنیا چه خبره؟ که به خوابم اومد، با طَرَب و شادی و در حالی که آوازه خوانی می کرد،گفت:دل به دلدار میرسه محبوب به یار میرسه » آنچه خواندید بخشی از گفتگوی نوید شاهد چهارمحال و بختیاری با " محمدتقی طاهری بروجنی " برادر شهید « قدرت الله طاهری بروجنی» است که توجه شما را به خواندن این گفتگو جلب می کنیم.
کد خبر: ۴۶۹۹۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۴

برادر شهید " علی خانزادی" می گوید: وقتی من و علی با هم در حال آماده باش برای اعزام به جبهه بودیم پدرم که خود نیز بسیجی بود به ما پیوست اما از اینکه ما هر سه به عملیات اعزام شویم نگران بود و اصرار داشت دو نفر از ما به خانه برگردد. علی با آن عظمت روح که خطر استکبار را حس کرده بود با بر خوردی لطیف و زیبا اما استوار و ثابت قدم گفت :پدرجان ای کاش ده پسر داشتید تا همه شان خالصانه در جنگ علیه دشمنان اسلام شرکت کنند. او به واقع یک بسیجی مخلص بود.
کد خبر: ۴۶۹۶۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۷

دلتنگی خواهر شهید "عبدالمهدی پیرحیاتی" در غیاب برادر : من پشتكار و تلاش خستگي ناپذيري را از تو الهام گرفتم زيرا كه هميشه معلم و يار و ياورم بودي چگونه مي توانم تو را فراموش كنم زيرا كه مديون توأم و در بينش و بصيرت وامدار تو. ادامه این دلنوشته را در نوید شاهد ایلام بخوانید.
کد خبر: ۴۶۸۹۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۲

برادر شهید «عباس کارگری» گفت: یک‌بار برای توپ‌بازی رفتیم بالای پشت بام، من در دروازه بودم که عباس توپ را به سمتم شوت کرد تا گل بزند، یک لحظه دیدم عباس و توپ نیستند، هر دو به حیاط افتاده بودند، با اینکه از ارتفاع چند متری افتاده بود، ولی اتفاقی برایش نیفتاد؛ نگاهش که کردم دیدم بلند شده و لباسش را می‌تکاند، انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده.
کد خبر: ۴۶۷۸۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۵

برادر شهید "مظفر سلیمانی" می گوید: زمانی که خبر شهادت برادرم را به خانواده اعلام کردند من دانش آموز دوره ابتدایی بودم و مشغول نوشتن انشاء در مورد 13 آبان که نوشتن انشایم مقارن شد با خبر شهادت برادر! برای همین هر سال با شروع 13 آبان خاطره شهادت برادر برایم تداعی می شود.
کد خبر: ۴۶۷۱۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۳

« بهش گفتم: صبر کن سری بعد با هم بریم. به هرحال من اونجا رو میشناسم و مراقب شما هستم. اما ایشون به من گفت: شما متأهل هستی و شاید به این زودی نری. ولی تکلیف من اینه که برم...» آنچه خواندید بخشی از گفتگوی نوید شاهد سمنان با "علی اخلاقی" برادر شهید "محمدرضا اخلاقی" است که توجه شما را به خواندن این گفتگو جلب می کنیم.
کد خبر: ۴۶۶۷۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۶