یادی از دانشجوی شهيد خليل عزت شوكتي
شهيد قلب تاريخ است.
(سنگ نوشته مزار شهيد خليل عزت شوكتي)
ما معتقديم كه حماسه عاشورا يكي از حقايق الهي و ابدي تاريخ است. تا هر زمان كه فجري بدمد طلوعي باشد و روزي آيد حقيقت آن بايد بر زندگي و زندگيها حاكم باشد. بيان پاك و پرحرمت امام صادق7را دايم تكرار ميكنيم كه: « كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا» جز اين است كه تاريخ در اوج سياهي و عمق تباهي و حاكميت ظلمت ظلم، جور، جنايت و استكبار، با جريان جاودان خون مظلومانه حسين7و فرزندان و يارانش متحول شد و در مسير رحماني و تقوايي خويش رشد انسان و احياي ارزشهاي انساني را وجهه همت قرار داد تا آيه زيباي « والعاقبه للمتقين» كه بيانگر جهت حركت تاريخ است تفسير شود؟ شهيد خليل عزت شوكتي از جمله « للمتقين» است كه عاقبت به خير شد و به نداي حسين زمان خويش پاسخ عارفانه داد و به خيل عاشوراييان پيوست. ايشان در اواخر سال چهل و دو در يك خانواده مذهبي و متعهد در زنجان به دنيا آمد.
در اول مهرماه 49 وارد دبستان خاقاني شد. در خرداد ماه 57 و 61 به ترتيب از مدرسه راهنمايي شهيد مصطفي خميني1 و دبيرستان اميركبير زنجان در رشته علوم تجربي فارغالتحصيل شد.
پس از پذيرفته شدن در تربيت معلم شهيد بهشتي زنجان در رشته آموزش ابتدايي به ادامه تحصيل پرداخت. ايشان پس از اتمام سال اول تربيت معلم راهي جبهههاي حق عليه باطل شد و در جبهه كردستان در گردان حمزه سيدالشهدا 7 با مسئوليتي كه بر عهده او بود مشغول پاسداري از ميهن اسلامي شد. با شروع سال تحصيلي جديد به تربيت معلم بازگشت اما باز هواي حضور در جبههها را در سر ميپروراند. تا اينكه پس از موافقت مسئول مركز از تاريخ 25/4/62 تا 2/8/62 در منطقه عملياتي بانه در گردان حمزه سيدالشهدا مشغول خدمت ميشود.
در اين مأموريت شهيد عزت شوكتي به اسارت كوملههاي ضدانقلاب در ميآيد اما با شجاعت و چابكي خاصي كه در او وجود داشت پس از چند روز از دست آن ها فرار ميكند. همچنين در اين منطقه عملياتي دانشجو معلم شهيد از ناحيه شكم زخمي و پس از بستري و درمان در تربيت معلم حاضر ميشود.
در اين چند ماه او در جبهه آن چنان رشادت و حماسه از خود نشان ميدهد كه فرمانده گردان حمزه سيدالشهدا (ع)در نامهاي به رئیس تربيت معلم از او ميخواهد تا به نحو شايسته از شهيد خليل عزت شوكتي تقدير و تشكر به عمل آورد. پس از چند ماه شهيد خليل عزت شوكتي فارغالتحصيل و مانند ديگران در سنگر علم و دانش مشغول خدمت به فرزندان اين مرزبوم ميشود. اما او از همه اين قيد و بندها رهايي جسته و به لقاءا... برنامهريزي ميكند.
او بهترين خدمت را نثار خون خود در راه اسلام ميداند. او عاشق و دلباخته حضرت فاطمه زهرا3 بانوي دو عالم است و تشنه گمنامي است. شهيد عزت شوكتي بار ديگر رهسپار جبهههاي جنوب ميشود و خود را مهياي عمليات بزرگ خيبر مينمايد. در تاريخ 1/12/62 به منطقه جزيره مجنون اعزام ميشود. سرانجام كربلايي شده، جسم خستگيناپذير او به ملكوتيان ميپيوندد.
آري در تاريخ 7/12/62 شهيد و مفقودالاثر ميشود و پس از 14 سال نشانههايي از شهيد بزرگوار پيدا شده در 13/4/76 با شركت گسترده مردم شهيدپرور زنجان خاك سپاري ميشود.
آقاي سيدجواد موسوي( هم كلاسي شهيد):
در سال 10/10/61 با شهيد بزرگوار در تربيت معلم شهيد بهشتي آشنا شدم. ايشان فردي شجاع و علاقمند به اهل بيت: بود. در اكثر عزاداريهاي امام حسين7 در حسينيه اعظم شركت مي نمود و به گفتن « رباعي» با دسته عزاداري علاقه خاصي داشت. در مواقعي كه فرصت بيشتر برايش ميسر بود به قرائت قرآن ميپرداخت. او قبل از شهادت از ناحيه شكم مجروح شده بود كه در واقع نميتوانست در جبهه حضور بيابد ولي با اصرار تمام موفق شد به جبهه رهسپار شود. وقتي خبر شهادت او در مركز تربيت معلم زنجان پيچيد اكثر دانشجويان مخصوصاً بچههاي زنجان تأسف خوردند و ياد و خاطره او را گرامي داشتند.
وصيتنامه شهيد خليل عزت شوكتي
اِنّالله و انّا اليه راجعون
ما از سوي او رجوع كردهايم و به سوي او رجعت خواهيم كرد
ياايهاالذين امنوا خذوا حذركم فانفروا ثبات اوانفروا جميعاً(سوره نساء آيه 71 : اي اهل ايمان سلاح جنگ برگيريد آن گاه دسته دسته همه به يك باره متفق براي جهاد بيرون رويد )
اي اهل ايمان سلاح جنگ برگيريد و آن گاه دسته دسته يا همه يكباره براي جهاد بيرون رويد.
اين جانب خليل عزت شوكتي فرزند اسماعيل داراي شناسنامه شماره 4393 صادره از زنجان. با درود و سلام بيكران بر رهبر كبير انقلاب، امام خميني و با درود و سلام بر امت شهيدپرور.
ما از آغاز ظهور اسلام مشاهده كردهايم كه پيامبر(ص) اول مشركين را از روي تعليم و تربيت اسلامي خواست هدايت كند ولي اين مشركين به نداي آن حضرت لبيك نگفتند و پيامبر مجبور شد كه در چند غزوه خود شركت كند. ما از اين جا ميبينيم كه اسلام عزيز با خون آبياري شده است. از خون امام حسينها و از خون عليها و از خون ابوذرها و سلمان ها آبياري شده و ما نيز بايد در اين برهه از زمان خون خودمان را تزريق جامعه بكنيم تا انقلاب خونين حسين زنده گردد و اين نويد را به مادران پسر از دست داده و به كودكان يتيم[پدر] از دست داده و به خواهران برادر از دست داده ميدهيم كه انشاءا... با اين همه خونها كه در راه اسلام عزيز داده ميشود آخر به زيارت قبر شش گوشه امام حسين خو اهيم رسيد ولي امكان دارد ما آن روز را نتوانيم ببينيم و اگر لياقت و شايستگي نصيبمان گردد در اين راه شهيد بشويم.