خاطره‌‌ای از شهید «بختیار نکویی»
دوشنبه, ۱۸ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۲۶
دوست و همرزم شهید تعریف می‌کند: «در راه بازگشت از شرکت مسافربری با پیرمردی که ایام محرم به روستای ما جهت عزاداری و مداحی می‌آمد برخورد کردیم و ...»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «بختیار نکویی» سوم آبان 1321، در روستای درپهن از توابع شهرستان ميناب چشم به جهان گشود. پدرش جعفر (فوت1321) و مادرش نباتی نام داشت. تا پايان دوره ابتدايی درس خواند. كشاورز بود. سال 1348 ازدواج كرد و صاحب سه پسر و دو دختر شد. از سوی بسيج در جبهه حضور يافت. نوزدهم دی ماه 1365، با سمت فرمانده گروهان در شلمچه بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. مزار او در زادگاهش واقع است.

کمک به دیگران در سیره شهید نکویی

کمک به دیگران در سیره شهید نکویی

تابستان سال 1361 به همراه شهید برای انجام کاری قصد مسافرت به شهر شیراز داشتیم. اول صبح، برای ساعت چهار بعدازظهر بلیط تهیه کردیم. در راه بازگشت از شرکت مسافربری با پیرمردی که ایام محرم به روستای ما جهت عزاداری و مداحی می‌آمد برخورد کردیم.

شهید نکویی از احوال او جویا شد، پیرمرد اظهار داشت یک ماه قبل، منزل و تمام وسایل زندگیشان در آتش سوخته است و هم اکنون روزگارشان به سختی می‌گذرد.

شهید بلافاصله مبلغ دوازده هزار تومان پول به ایشان داد و فقط سه هزار تومان برای مسافرت ما باقی‌مانده بود. من به ایشان اعتراض کردم و گفتم ما بلیط تهیه کرده بودیم، لازم نبود به ایشان کمک کنی در جواب من فرمود خدا کریم است و اگر پولی گیرمان نیامد سفرمان را لغو می‌کنیم. چون خانه‌ی ما در شهر میناب نبود به منزل خواهرزاده شهید رفتیم، وقتی در را به روی ما باز کردند پس از سلام و احوال پرسی خواهرزاده شهید گفت فلانی دیروز پانزده هزار تومان پول تحویل من داد تا برای شما بفرستم.

من با تعجب به چهره شهید خیره شدم و ایشان با اشاره به من فهماند که در مورد ماجرای کمک کردن به پیرمرد چیزی نگویم. خداوند شهدای ما را رحمت کند.

(به نقل از دوست و همرزم شهید)

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده