توصیه های یک شهید به خانواده شهدا

وصیتنامه

«والعصر ان الانسان لفى خسر الا الذين آمنوا و عملوالصاحات و تواصوا بالحق و توالصوا بالصبر»

(قسم به عصر (مهدى عج) كه شاهد زيانكارى انسانهاست مگر آنان كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند بشارت دادند همديگر را به اين راه و پايدارى كردند و در راه حق.)

با درود فراوان به حضور رهبر كبير انقلاب، بت شكن قرن، ابراهيم زمان نايب مهدى، پرچمدار حزب الله. مجتهد و ياور حزب الله. خمينى روح‌الله و با نثار درود فراوان به حضور شهداى زنده (جانبازان) و با سلام به امت حزب‌الله هميشه در صحنه .

اى شهيدانى كه عاشقانه جان باختيد و اى عزيزانى كه دلاورانه بر كفار تاختيد. اى دلاورانى كه كشور اسلاميمان را آزاد ساختيد. درود ما بر شما كه لايق شهادتيد. اى شهدا كه لايق شهادتيد و اى شهدا كه رفتيد و ما را تنها گذاشتيد با اين همه درد و با اين همه رنج و با اين همه زخمهايى كه از پشت به ما زدند.اى شهدا ما را دعا كنيد تا بلكه ما هم شهيد بشويم زيرا فقط شهادت است كه اين همه گناه را بر ما مى‌بخشايد و شهادت است كه انسان را به كمال و ملكوت اعلى مى‌رساند مى‌دانم كه شهادت نورى است عظيم، به عظمت تاريخ سرخ و خون‌وار اسلام و تاريخ خونين تشيع.

خدايا! تو خودت شاهد باش كه هر چه توان و نيرو در بدن داشتم در راه تو به كار بردم و هيچگونه كوتاهى نكردم. خدايا! تو خودت گواه باش كه اين بنده عاصى و گناهكار تو، سعى در پيشبرد اسلام داشتم و اين را در عمل نيز ثابت خواهم كرد كه پيرو حسين و خون و شهادت هستم تمام اين حرفها خود ستايى شد ولكن چاره‌اى ندارم جز اينكه بنويسم از دردها و رنجها، از سعادتها، شهادتها، از خوشبختيها و بدبختيها، از ظلمهايى كه بر اين مردم محروم رفته از قضاوتهاى دروغ و از حيف و ميل بيت‌المال از كار شكنيها، از آن كسانى كه قضاوت دروغ درباره فرزندان اسلام مى‌كردند و مى‌كنند و از آنهايى كه بيت‌المال اين ملت محروم و بيچاره را غارت كردند.

بگذريم اگر بگوييم مثنوى هفتاد من كاغذ مى‌شود. اما به دوستان و همرزمان خودم بگويم كه سعى كنيد از اين به بعد مغرور نشويد با هم مهربان باشيد. قساوت قلب تعريفى ندارد. يكديگر را بزرگ نكنيد چون كه از فلانى و فلانى بزرگتر نخواهيد شد كه با سر به زمين خوردند«فواره چون بالاتر رود سرنگون شود» يكديگر را ذليل و خوار نكنيد به يكديگر طعنه نزنيد.

به پدر و مادرم و خواهرم مى‌گويم، اى پدر و مادر من. من مى‌دانم كه چقدر براى بزرگ كردن من زجر كشيديد رنجها برديد تا شايد روزگارى براى شما مفيد واقع شوم.

مادرم مى‌دانم كه مرا با مستاجرى و با فقر و با كار كردن روى زمين خودمان و كارگرى از صبح تا شام براى ساختن خانه‌امان بزرگ كردى و اميدها در دل داشتى و برايم آرزوها مى‌كردى من هم بسيار خواستم تا آرزوهاى تو را برآورده سازم ولى زمانه طورى است كه وجود من براى اسلام و براى رهبرم لازم‌تر از تو شد پس اى عزيزانم! مى‌دانم كه تحمل آن براى شما سخت و دشوار بلكه ناممكن است اما شما بايد براى رضاى خدا تحمل كنيد.

شما تربيت شده اسلاميد و بايد با مقاومت و شكيبايى اين ادعا را براى دشمنان ثابت كنيد شما با صبر خود به تمام دوستان و فاميلها نشان دهيد كه يك انقلابى واقعى و پيرو خط امام هستيد و بدانيد كه شهادت براى من شيرين‌تر از تمام لذات بوده و شربتى گواراتر از شربت شهادت نيافتم اگر بيشتر از اين هم مى‌گشتم، نمى‌يافتم از خدا مى‌خواهم كه جسم خونين من طورى باشد كه خودم مى‌خواهم از خدا مى‌خواهم كه چشمهايم باز نماند تا جنايت و حكايت و ظلمهاى دنيا را ببينم و شاهد باشم كه اين دشمنان داخلى با چه نيرنگ و حيله‌هايى خيانت مى‌كنند از خدا مى‌خواهم كه دهانم باز بماند كه هميشه فرياد برآرم «مرگ بر ظالم مرگ بر آمريكا مرگ بر شوروى مرگ برمنافقين» و خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار و از خدا طلب آمرزش و مغفرت مى‌كنم مى‌خواهم مشتهايم گره كرده باشد تا بر فرق كفار دنيا بكوبم و بگويم كه بيدار شويد و مى‌خواهم مشتهايم گره كرده باشند تا هميشه شعارالله اكبر بدهم و با ظلم و ظالم مبارزه كنم.

اى خانواده شهدا پيامى براى شما بزرگواران دارم با هم ديگر رفت و آمد كنيد و به همديگر تسلى دهيد براى همديگر اسوه باشيد چون زينب و چون ايوب كه به فرموده رهبر انقلاب چشم و چراغ ملت بايد هميشه هوشيار باشيد نگذاريد يك عده خائن در راس كارهاى مربوط به امور خانواده‌هاى شهدا باشند شما بايد پيشرو اين ملت باشيد گفتنيها زياد است و ما را زبانى است قاصر.

به وصيتنامه شهدا عمل كنيد(امام خمينى)

والسلام عليكم

بهرام حيدرى

منبع: اسناد و مدارک بنیاد استان زنجان