نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - والدین شهدا
پدر شهید بلبلی نیا:
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا ، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با والدین شهید بزرگوار «ایوب بلبلی نیا» به مصاحبه پرداخته است. پدر این شهید بزرگوار چنین روایت می‌کند: «آخرین بار که فرزندم قصد اعزام به جبهه های جنگ را داشت، مادرش لباس رزم را بر تنش کرد.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۶۰۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۵

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
حاجیه خانم نسا شرکا مادر شهید «علی اکبر شرکا» می‌گوید: «بعد از شهات علی اکبر در کوه‌های حاج عمران، پیکرش را بعد از هفت سال هفت سال آورند وقتی به دیدنش رفتم پیکرش سالم بود، دعاهای داخل جیبش هم سالم مانده بودند و الان آنها را به یادگار نگه داشته‌ام.»
کد خبر: ۵۵۵۹۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۳

مادر شهید «عزیزالله قصاب» نقل می‌کند: «عزیزالله راهش را انتخاب کرد و عاقبت به خیر شد، از مردم انتظار دارم راهش را ادامه دهند.»
کد خبر: ۵۵۵۹۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
ناصر کرداری پدر شهید «حسین کرداری» می‌گوید: «حسین با شروع جنگ تحمیلی شور حضور در جبهه را داشت. او دوران دبیرستان را سپری می‌کرد و از آنجا راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد. جبهه برایش مکانی مقدس شده بود و در اخلاق و رفتارش تاثیر گذاشته بود و نورانی شده بود.»
کد خبر: ۵۵۵۸۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «حسن غلامی» می‌گوید: پسرم می‌گفت؛ مادر اگه غذا را خوب خوردید و گفتید الحمدالله سیر شدیم اینجور نیست، باید حتما به فکر کسی که ندارد باشید و به او کمک کنید. می‌گفت؛ باید بروم. گفتم نرو، گفت نمیتوانم بمانم، برادرهایم در جبهه دارند کشته می‌شوند من چطور در خانه بمانم؟!
کد خبر: ۵۵۵۷۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲

«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا ، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با والدین شهید بزرگوار «احمد سرکارگر اردکانی» به مصاحبه پرداخته است. مادر این شهید بزرگوار چنین روایت می‌کند: «برای رزمندگان در جبهه‌های جنگ لباس می دوختم تا اینکه احمد یکی از لباس‌ها را برای اعزام به جبهه پوشید و با همان لباس راهی جبهه شد. پس از چهل و شش روز خبر شهادتش را آوردند.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۵۷۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۰

آسمان، آبی‌تر؛
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا ، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با والدین شهید بزرگوار «میرزا محمد بیکی سروعلیا» به مصاحبه پرداخته است. پدر این شهید بزرگوار چنین روایت می‌کند: «پس از زخمی شدن فرزندم در جبهه، برای عیادت به بیمارستان 502 ارتش در تهران رفتم. فرزندم بعد از چند روز پیش چشمانم به شهادت رسید.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۵۶۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۸

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «محمدابراهیم امیدی» می گوید: ابراهیم خیلی خوشرو بود. با اینکه نامزد داشت اما مدام به جبهه می رفت، هر زمان از بیرون می‌آمد دست من و پدرش را می‌بوسید و می‌گفت: شما کار نکنید، تا من را دارید غم نداشته باشید.
کد خبر: ۵۵۵۶۲۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۱

مادر شهید «بخشعلی مهدیخانی سرو جهانی» درباره آرزویش چنین می‌گوید: دلم می‌خواهد مرا هم به سردشت ببرند، جایی که فرزندم آنجا به شهادت رسیده است و تاکنون از پیکرش خبری ندارم، شاید نشانی از او را آنجا بیابم.
کد خبر: ۵۵۵۵۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۷

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهیدان معظم «مهدی، مریم و فرشته میرزایی» در جریان بمباران هوایی ۲۶ اسفندماه سال‌ ۱۳۶۶ شهر آبدانان به دست مزدوران رژیم بعث به مقام رفیع شهادت نایل آمدند. مادر شهیدان میرزایی می‌گوید: من خودم جانباز و فرزند شهیدم و همسرم هم جانباز است افتخار می‌کنم که مادر سه شهیدم به خاطر پابرجا ماندن انقلاب خون دادیم. در ادامه مصاحبه تصویری با این مادر گرانقدر منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۵۵۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۷

کتاب «چشم و چراغ» که روایتی تصویری از زندگی پدران و مادران شهدای استان مرکزی است از سوی نشر یوحنا به چاپ مجدد رسید.
کد خبر: ۵۵۵۴۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۵

«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا ، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با مادر شهید بزرگوار «سیدعلی طباطبائی خلیل آباد» به مصاحبه پرداخته است. این مادر بزرگوار چنین روایت می‌کند: «چهل شب نذر تشرف به مسجد جمکران کردیم که خبری از اسارت یا شهادت فرزندمان بیاید. آرزویم این بود که اگر به شهادت رسیده است فرزندم قبر داشته باشد (پیکرش باز گردد).» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۵۴۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۶

اسناد افتخار/
شهید «فهد یاسمی» که سال‌ها در جبهه‌ها جهت دفاع از وطن حضور و آرزوی شهادت داشت، بعد از جنگ درِ باغ شهادت به رویش گشوده شد و سرانجام فروردین ۱۳۷۱ به علت برخورد با مواد منفجره به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید می‌گوید: «مشغول پخت نان بودم که خبر شهادت پسرم را آوردند.» در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۵۰۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۸

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «علی اکبر جدیدی» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «من روزه بودم که علی اکبر به دنیا آمد. علی اکبر خیلی ساده زندگی می کرد و بسیار بخشنده بود. کفاشی می کرد که تصمیم گرفت کار را رها کند و به جبهه برود.»
کد خبر: ۵۵۴۹۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۹

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «حمیدرضا افسری» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «حمیدرضا بعد از پایان تحصیل ابتدایی مشغول به کار شد و سال 1363 از طریق دستکاری شناسنامه راهی جبهه شد. بعد از شهادت پسر عمویش علاقه‌اش به جبهه بیشتر شد و طاقت ماندن نداشت و بعد از دوره آموزشی در جبهه شهید شد.»
کد خبر: ۵۵۴۹۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۸

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «محمد خاکپور» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «محمد که به دنیا آمد، خیر و برکت به خانه ما وارد شد و زندگیمان متحول شد. چهارده سالگی خواست به جبهه برود. 4 سال که در جبهه بود شیمیایی شد؛ مدتی که در بستر مجروحیت شیمیایی بود خیلی بی‌طاقتی می‌کرد با آن که مجروح بود مجدد به جبهه رفت و این‌بار که مجدد مورد مجروحیت قرار گرفت به شهادت رسید.»
کد خبر: ۵۵۴۹۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «مقصود آجرلو» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «مقصود مرخصی که آمده بود یک عکس از خود را قاب کرده بود و برایم آورد که یادگاری باشد برایم از او.»
کد خبر: ۵۵۴۹۱۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید "علی نجات ملکی" در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «علی نجات از کودکی کار می کرد. 18 سالگی رفت سربازی و برای همه بخشنده بود. »
کد خبر: ۵۵۴۹۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید "ابوالفضل شریف زاده" در خاطراتی از فرزندش می گوید:«ابوالفضل پاسدار بود. او فرزند بسیار آرام و سربه‌زیری بود. وقتی خبر شهادتش را شنیدم به صورت خود لطمه زدم و شیون می‌کردم بعد بلند شدم و گفتم پاسدارها سلامت باشید که شما همه سربازهای من هستید و دوستتان دارم. »
کد خبر: ۵۵۴۹۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۰

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «فضل الله اصغری» در خاطراتی از فرزند شهیدش گفت: «فضل الله چهار ماه در بسیج بود و بعد از بازگشت اقدام کرد تا به سربازی برود با اینکه برادرش جبهه بود و شش ماه به موعد سربازی‌اش مانده بود، راهی جبهه شد که من به او می‌گفتم مادر من می‌ترسم که شهید شوی و او در پاسخ می‌گفت امام گفته باید بروم و این یک مسئولیت شرعی است برایم.»
کد خبر: ۵۵۴۹۱۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۷