شهدای عملیات رمضان
نوید شاهد -شهید بزرگوار اصلاً به فكر ازدواج نبود و هر وقت از جانب خانواده پيشنهادي به وي در رابطه با ازدواج مي شد اظهار مي داشت كه من سفري دارم، منظورش شهادت بود كه به دلش الهام شده بود. متنی که خواندید قسمتی از زندگینامه شهید «احمد علی کاظمی» بود که نوید شاهد آذربایجان غربی شمارا برای مطالعه زندگینامه این شهید بزرگوار دعوت میکند.

اسلام را یک اسلامی جهانی کنید و به سایر کشورها برسانید

نوید شاهد آذربایجان غربی؛ دانشجوی بسيجي شهيد «احمد علي كاظمي» در سال 1342 در روستای گل پاشين یکی از توابع شهرستان اروميه متولد شد. بعد از طي دوران كودكي به تحصيل پرداخت و تا اخذ مدرك ديپلم با موفقيت به آن ادامه داد و بعد از مدت يك سال وارد حوزه علميه تبريز شد و از آنجا به دانشگاه مشهد اعزام گرديد. شهید، انجام دادن كارهاي ابتكاري را دوست داشت و به بازيهاي رايج در روستا مي پرداخت.

او از نظر اعتقادي پايبند احكام ديني بود و در انجام فرايض ديني كوتاهي نمي كرد. فردي بود كه به دين خودش اهميت بيشتري قائل بود و بيشتر به سوي قرآن و نماز و روزه حركت مي نمود. فردي شوخ طبع بود و با همه اخلاق خوب و مهرباني مي داشت و احترام مي گذاشت و همسايگان نيز خواهان وي بودند و برايش ارزش و احترام قائل بودند.

شهید بزرگوار اصلاً به فكر ازدواج نبود و هر وقت از جانب خانواده پيشنهادي به وي در رابطه با ازدواج مي شد اظهار مي داشت كه من سفري دارم، منظورش شهادت بود كه به دلش الهام شده بود.

در راهپيمايي هاي قبل از انقلاب با مردم انقلابي همگام و هم صدا بود و بعد از پيروزي انقلاب در تشكيل كتابخانه در روستا از طريق جهاد سازندگي همكاري داشت و تابستانها بعد از امتحانات خود با سپاه پاسداران در بخش تبليغات احكام و قرآن همكاري مي نمود و نقش مؤثري داشت.

ايشان علاقه زيادي به امام خميني(ره) داشت، به طوري كه اغلب سخنرانيهاي ايشان را جمع آوري نموده بود. هميشه تأكيد مي كردند كه از ولايت دور نشويد و راه امام را پيگير باشيد. به جبهه ها برويد و دشمنان را شكست بدهيد و اسلام را يك اسلام جهاني كنيد و به ساير كشورها نيز برسانيد.

اسلام را یک اسلامی جهانی کنید و به سایر کشورها برسانید

شهيد در طول مدت تحصيل هفت بار به جبهه هاي نبرد از طريق جهاد دانشگاهي اعزام گرديد و در اغلب جبهه هاي جنوب از جمله گيلان غرب، اسلام آباد، سومار،  حاجي عمران و ايلام شركت فعالانه داشت. ايشان از تجاوزات رژيم صدام به حريم جمهوري اسلامي ايران سخت ناراحت بود و هميشه آرزو مي كرد كه كاش مدرسه ها را تعطيل مي كردند تا با نيروي انساني بيشتري كار صدام را يكسره مي كرديم.

سرانجام بعد از مدت زمان طولاني حضور در جبهه ها، در تاريخ بیست و ششم اردیبهشت 65 در منطقه حاج عمران در رويارويي با دشمن  به وسيله سرنيزه اي كه به پهلو وكليه اش اصابت نموه بود به شهادت رسيد و پيكر پاكشان مفقودالاثر گرديد.

روحش شاد و يادش گرامي باد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده