"عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 11 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می گوید: «با رفتن ميگ های عراقی، سر و کله چند فروند هواپیمای قدیمی با صدای عجیب قارقار بالای سرمان پیدا شد و چند دور در اطراف کانال زده و سپس با صدای عجیب تری شروع به راکت باران کانال از ارتفاع بسیار بالا کردند.»


به گزارش نوید شاهد زنجان، "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 11 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر روایت می کند:

مقاومت جانانه همسنگران و ناتوانی نيروهای بعثی در بازپس گيری کانال، دشمن زبون را حسابی خشمگین کرده و برای در هم شکستن مقاومت رزمندگان، نیروی هوایی خود را نیز وارد معرکه نبرد کرد، هنوز گرد و خاک یورش تانکها در داخل کانال نخوابیده بود که یکدفعه چند فروند هواپیمای میگ عراقی بر فراز آسمان ظاهر شدند و با توجه به عدم وجود پدافند هوايی در منطقه از ارتفاعی بسيار پائين به خط نزدیک و از دو سمت بالا و پایین، داخل کانال و‌ اطراف خط را به رگبار گلوله مسلسل خود بسته و با خیالی آسوده بمب هایشان را بر روی سرمان ریخته و از آسمان منطقه دور شدند .

صدای قار قار

با رفتن ميگ های عراقی ، سر و کله چند فروند هواپیمای قدیمی با صدای عجیب قارقار بالای سرمان پیدا شد و چند دور در اطراف کانال زده و سپس با صدای عجیب تری شروع به راکت باران کانال از ارتفاع بسیار بالا کردند، بارانی از راکت های کوچک، اما ویرانگر به روی مواضع گردان باریدن گرفت و در هر عرض چند ثانیه خط به جهمنی سوزان و آتشین تبدیل شد و در لحظات اولیه چندین سنگر در داخل کانال مورد اصابت راکت قرار گرفته و تعدادی هم از رزمندگان مجروح و شهید شدند .

سلاح پیشرفته

هواپيمای پی سی هفت که آن وقت‌ها رزمندگان نام قارقارک برآن نهاده بودند ، یکی از مدرن ترین هواپیماهای روزجهان بود که از سوی قدرت های غربی ناجوانمردانه در اختیار صدام قرار گرفته بود و عراق هم از سال ۱۳۶۳ این نوع هواپیما را وارد معرکه های نبرد کرده و در طول جنگ هم استفاده گسترده ای از آنها می کرد. هواپيمای پی سی هفت صدای همچون صدای هواپيماهای دو موتوره قديمی داشت و چون آن روزها هیچ شناختی ازش نداشتیم، اول فکر کردیم که متعلق به جنگ جهانی دوم هستند و عراقی ها برای عملیات شناسایی و عکس برداری از آنها استفاده میکنند و برای همین هم زیاد به پرواز شان در بالای سرمان توجه نکرده و پناه نگرفتیم ، اما بعداً با دیدن قدرت مانور و آتش دقیق و راکت های فراوانش، تازه فهمیدیم که با چه سلاح پیشرفته و خطرناکی ‌مواجه هستیم و شتابان در داخل سنگرها پناه گرفتیم ، لامذهب در ارتفاع بسیار بسیار بالا، یکدفعه ترمز می کرد و درجا می ایستاد و با صدایی بسیار عجیب و خنده دار شروع به پرتاب پی د ر پی راکت می کرد .

دود و آتش

کانال و اطراف خط بطور متوالی داشت با چهار فروند هواپيمای پی سی هفت راکت باران می شد که یکدفعه چند فروند هلیکوپتر هجومی دشمن نيز در آسمان منطقه ظاهر و از سمت مقابل شروع به زدن سنگرها کردند، همه جای کانال را دود و آتش فرا گرفته بود و گلوله های مسلسل سنگین هلیکوپترها بصورت متوالی به تاج خاکریز و دیواره کانال و گونی های خاک اصابت می کرد و موجب گرد و خاک عظیمی در داخل کانال شده بود‌، هلیکوپترها مدتی با مسلسل سنگین خط پدافندی و سنگرهایی بالای خاکریز را زدند و بعدش کمی جلوتر آمده و با موشک و راکت شروع به زدن سنگرها کرده و در هر سنگری کوچکترین حرکتی دیدند ، بلافاصله با موشک و راکت مورد هدف قرارش دادند .

التماس به خدا

برای دقایقی اوضاع خط کاملاً به هم ریخت و سنگرهای بالای خاکریز یکی پس دیگری مورد اصابت راکت یا موشک قرار گرفت و مهندم شد . هلی‌کوپترهای دشمن که می دانستند هیچ گونه سلاح پدافند هوایی درخط وجود ندارد با خیالی آسوده به کانال نزدیک می شدند و با دقت تمام سنگرهای فعال را می زنند، ببینید چه جنگ نابرابر و ناجوانمردانه ای بود، آن طرف تا بن دندان مسلح به سلاح های جدید و مدرن و این طرف بدون کوچکترین پشتیبانی زمینی و هوایی، با سلاح های سبک و انفرادی، بدون داشتن حتی یک قبضه تیربار دوشکا که سمت هلیکوپترها شلیک کند و باعث ترس و فرارشان شود، وضعيت داشت لحظه به لحظه خطيرتر و بحرانی تر می شد و اگر اوضاع به همين منوال ادامه پیدا می کرد، سنگری سالم در کانال باقی نمی‌ماند. با ترس و نگرانی هيکل خود را جمع کرده و کف سنگر بصورت چمباته زده پناه گرفته بودم و مدام با خداوند متعال راز و نياز کرده و التماس می کردم که از این وضعیت خطرناک نجات مان دهد .

یورش

خلاصه هواپيماها و هلیکوپترها آنقدر خط را زدند که عاقبت مهمات شان تمام شد و مجبور به ترک آسمان منطقه شدند، با اتمام آتشباران هوایی دشمن منطقه آرام شد و سکوت و آرامش به داخل کانال برگشت، اما کلی خرابی در سنگرها داشتیم و اکثر سنگرهای دفاعی بالای خاکریز منهدم شده و باید بازسازی می شدند ، می‌دانستیم که این پایان حملات عراقی ها نیست و خیلی زود دوباره سمت کانال یورش خواهند آورد و برای همین هم بدون کوچکترین استراحتی همگی برخاسته و با سرعت مشغول ترميم سنگرها و تکمیل مهمات خود شدیم ....

منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده