نوید شاهد - شهید «سیدعلی میرمحمدعلی» در وصیت‌نامه‌اش بیان می‌کند: «ما باید در راه اسلام از تمام هستی‌مان بگذریم، زیرا که همه هستی‌مان از خداست من هم امانتی بودم نزد شما، شما هم این امانت را به صاحبش برگرداندید بر خود واجب دانستم به جبهه بروم و از اسلام دفاع کنم و راه کربلا را باز کنم.»

در راه اسلام باید از تمام

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: شهید سیدعلی میرمحمدعلی، یادگار «سیدعیسی» بیستم بهمن ماه سال 1343 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در روستای وردیج وردآورد چشم به جهان گشود. در همان روستا وارد مدرسه شد و تحصیلات خود را تا سال پنجم ابتدایی ادامه داد سپس ترک تحصیل کرده و پس از گذشت چند سال، با آغاز جنگ تحمیلی، با پوشیدن لباس مقدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران، به یاری رزمندگان اسلام در دفاع از مرزهای کشور شتافت و سرانجام در تاریخ سیزدهم آبان ماه سال 1362 در منطقه پنجوین عراق، به شهادت رسید.

فرازی از وصیت‌نامه شهید:

ای پدر و مادر عزیزم بدانید که ما از آن خداییم و باز گشت مان به سوی اوست پس چه بهتر که این مسیر که مسیر امام حسین (ع) است را طی کنیم تا خداوند از ما راضی باشد. اگر باشد قرار آخر بمیرم نمی خواهم که در بستر بمیرم. خدایا کن شهادت را نصیبم که هم چون اکبر و اصغر بمیرم از شما خواهشی که دارم این است مرا حلال کرده باشید و هیچ ناراحت من نباشید که دامادش نکردیم، من به آن آرزویی که داشتم، رسیدم. لباس دامادی من لباس پاسداری از اسلام بود.

شما خودتان شاهد بودید که من چقدر به شما می گفتم مرا دعا کنید تا قبول بشوم و لباس پاسداری که لباس دامادی من بود بپوشم. یک خواهشی از شما دارم این است که به برادران و خواهران روستای وردیج و تمامی وابستگان بگوئید این حقیر سلام رساند و گفت مرا حلال کنید و مرا از دعاها فراموش نکنید.

ما باید در راه اسلام از تمام هستی مان بگذریم زیرا که همه هستی مان از خداست من هم امانتی بودم نزد شما، شما هم این امانت را به صاحبش برگرداندید بر خود واجب دانستم به جبهه بروم و از اسلام دفاع کنم و راه کربلا را باز کنم و همه با هم به کربلا برویم. از تمام برادران و خواهران روستای وردیج خداحافظی می کنم خداحافظ مرا حلال کنید.

بیست و هشتم مهرماه سال 1362

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده