نوید شاهد - همرزم شهید"مظفر بی‌دردسر" می گوید: «یکی از سربازان ما در خط مقدم شهید شده بود و به علت اینکه جنازه این دوست و هم‌رزم شهیدمان در تیررس دشمن بود، کسی نمی توانست جنازه شهید را به عقب بیاورد، ولی مظفر با شجاعت و دلاوری تمام، این وظیفه را به عهده گرفت و با به خطر انداختن جان خود، جنازه پیکر پاک شهید هم‌رزمش را به خط دوم منتقل نمود.» در ادامه سایت نوید شاهد شما را به خواندن زندگی نامه این شهید بزرگوار دعوت می‌نماید.
به گزارش نویدشاهدخوزستان، شهید مظفر بی‌دردسر یکم خرداد1339 ، در خانواده‌ای مذهبی در شهرستان دزفول به دنيا آمدپدرش يوسف و مادرش فاطمه سلطان نام داشت.  وی از همان اوایل کودکی فردی بسیار خوشرو و بااخلاق بود و همواره به بزرگترها احترم می گذاشت و بسیار بخشنده بود. 
دوران کودکی
 مادر شهید می گوید زمانی که مظفر به مدرسه می رفت، دیدم که در هنگام برگشتنش به خانه، کتی را که در تن او بود به تن نداشت. ما آن کت را به سختی برایش خریده بودیم. وقتی که از او توضیح خواستم، گفت:«که کتم را به همکلاسی‌ام بخشیده‌ام، چون دوستم از من واجب تر بود. »
دوران نوجوانی
در دوران نوجوانی هم، او به همراه پدرش در مراسم تظاهرات بر علیه رژیم شاه شرکت می نمود. چندین بار هم در آن سن مورد تعقیب مأموران رژیم ستمشاهی قرار گرفته بود. با پیروزی انقلاب، او نیز دیپلم خود را گرفته بود و قصد داشت که به دانشگاه برود، اما به علت شروع جنگ تحمیلی، حضور در جبهه ها را واجب‌تر از تحصیل خود می دانست. لذا به خدمت سربازی اعزام گشت و دوره آموزشی سربازی را در شهر خرم آباد گذراند.
 شجاعت و دلاوری 
در زمان حضور خود در جبهه نیز، به عنوان یک رزمنده پیشتاز همیشه و در همه حال در خط مقدم به سر می برد، یکی از هم رزمانش تعریف می کرد:«یکی از سربازان ما در خط مقدم شهید شده بود و به علت اینکه جنازه این دوست و هم‌رزم شهیدمان در تیررس دشمن بود، کسی نمی توانست جنازه شهید را به عقب بیاورد، ولی مظفر با شجاعت و دلاوری تمام، این وظیفه را به عهده گرفت و با به خطر انداختن جان خود، جنازه پیکر پاک شهید هم‌رزمش را به خط دوم منتقل نمود. مظفر زمانی که قصد داشت به جبهه برود، به پسرخاله اش که منزل وی در دزفول بود وصیت کرده بود که چون من تو را بسیار دوست دارم، دلم می خواهد زمانی که من به شهادت رسیدم مرا در دزفول دفن کنید. او سربازی فداکار برای میهن و برای دفاع از آب و خاک و انقلاب نوپای اسلامی بود.»
شهادت
وی به عنوان استوار   یکمارتش در جبهه حضور يافت و سرانجام در بیست و یکم مرداد  ۱۳۶۰ در جبهه دالپری، تپه‌های دهلاویه، زمانی که به محاصره دشمن درآمده بودند و می خواستند از حلقه محاصره عبور کنند، گلوله تانکی به کامیون حامل ایشان اصابت کرد و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.پیکر او را در گلزار شهداي شهرستان اهواز به خاك سپردند.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده