نوید شاهد-همرزم شهید " مهدی جسین زاده " خاطره‌ای از همرزم شهیدش نقل می‌کند که بیانگر روزهای جبهه و جنگ است. نوید شاهد خوزستان شما را به مطالعه بخشی از خاطرات دعوت می‌کند.
به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید مهدی جسین زاده یکم مرداد 1348 ، در شهرستان انديمشك به دنيا آمد. پدرش حسين )فوت 1362 ( و مادرش خديجه نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه در رشته انساني بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافتبيست و كيم بهمن 1364 ، در ارون درود بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. مزار وي در بهشت زهراي زادگاهش قرار دارد. برادرش عليرضا نيز به شهادت رسيده است.

متن خاطره:

چند روز قبل از عملیات والفجر ۸ دستور آمد همه چیز را به تعاون تحویل بدهیم.در همین حین مهدی دستم را گرفت و پشت به یک دیوار کاهگلی نشست و خیره به چشم هایم نگاه کرد. شهید محمد تقی قویدل، که روحانی محقق و بذله گویی بود، از کنار ما می گذشت.  با دیدن ما  گفت:« خوب سیاحت کن. فردا را چه دیدی»

من بی اختیار به مهدی گفتم:«اگر کسی رفتنی باشد، فکر کنم حق من است»

مهدی گفت:« طاقت داری چیزی بگویم؟»

با دلخوری گفتم:« اگر نگویی، دیگر پیش من نیا، طاقت شنیدن هر خبری را دارم»

 دنیا روی سرم خراب شد وقتی که آن شمشاد راست قامت گفت:«میخواهم بگویم که من در این عملیات به خواست خداوند شهید میشوم»

 در حالی که می خواستم دل خودم را راضی کنم گفتم:« فکر کردی! این تب عملیات است. تو کجا و شهادت کجا

او دیگر چیزی نگفت و بر خواست و مرا با افکار مشوش خودم تنها گذاشت.........

احساس کردم آن روز، مهدی حسین زاده  حقیقتی را به من گفت که از درک آن عاجز بوده ام. آری اینچنین شد و مهدی در همان عملیات شهید شد.

منبع : برگرفته از کتاب آبراه هجرت ص ۴۶


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده