يکشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۳۷
احمدرضا نجفی یکی از مبارزان انقلابی می گوید: «مسجد در اوایل خیابان ۲۴ متری شهرری بود که در آن روز در جنب مسجد امیرالمونین ساواک قرار داشت که بطور طبیعی این مسجد دائم مورد توجه آن ها بود اما مسجد امیرالمونین یک پارچه جوش و خروش بود.»
نوید شاهد شهرستان های استان تهران، احمدرضا نجفی متولد 1337 از شهرری که تاکنون نیز در شهرری ساکن هستند، ایشان در یک خانواده ای مذهبی-نظامی پرورش یافته اند با اینکه پدرشان در شهربانی مشغول به خدمت بودند مقلد حضرت امام نیز بودند که به واسطه همین تقلید نیز بسیار در شهربانی مورد بازخواست شده اند که همین امر موجب این می شود که حاج اقای نجفی پیش از موعد بازنشست شوند و به مبارزات انقلابی بپردازند.

احمدرضا نجفی دانش آموخته دانشسرای تربیت معلم نیز می باشند که در مقطع فوق لیسانس حقوق تحصیلات خود را به پایان رسانده اند که در این سال ها مجموع کارهای فرهنگی، حقوقی انجام داده اند. هم اکنون نیز عضو هئیت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب می باشند. در ادامه شما را دعوت می کنیم به مصاحبه ای با ایشان انجام داده است مطالعه نمائید.

مبارز انقلابی:

نوید شاهد: عواملی که موجب شد تظاهرات در شهرری نیز شروع شود از دید شما چه بود؟

نجفی: ببنید بعد از وقایع هفده شهریور، شرایط به گونه ای می شود که حتی رئیس جمهور چین به تهران می آید و از این حرکت شاه دفاع می کند، شما نگاه کنید که یک مردمی بدون پشتوانه الان حمایت خداوند و یک رهبری که یک نفس مهذب دارد این موجب این شد که این مردم متحول شوند و دیگر هراسی از تانک و توپ و گارد جاویدان نداشته باشند. خب این اگر بواقع دقیق نشویم شاید برخی بگویند که خب مگر چه بوده است؟ و به نظر من بایستی نقش معنوی امام را نیز باید مورد توجه داشته باشیم که نفوس را متحول کرده بود.

شهرری یک موقعیت خاصی دارد که اگر به این موقعیت توجه نکنیم باز امکان دارد که به ممتاز بودن موقعیت شهرری تردید کنیم، وجود حضرت عبدالعظیم علیه السلام و دو امامزاده بزرگواری که در جنب مرقد مطهر ایشان قرار دارند و سایر امامزاده های بزرگواری که در شهرری هستند از امامزاده ابوالحسن تا امامزاده عبدالله که یک توشه معنوی عظیمی را برای شهرری فراهم کرده اند همچنین مقبره بعضی از علما بزرگ مثل شیخ صدوق و مقابر علما بزرگی که در اطراف حرف حضرت عبدالعظیم الحسنی قرار دارند این ها یک ذخایر بزرگ معنوی برای شهرری به وجود آوردند که همین امر موجب می شود که حتی بعد از انقلاب نیز که در تمام تهران منافقین خانه تیمی داشته اند این اتفاق در شهرری به وجود نیامده است و حتی عملیات در شهرری شکل گرفته باشد. از سوی دیگر وجود برخی از علما و روحانیون عامل، شجاع و مبارز که جانشان را در کف دست گرفته بودند که تربیت جوانان را برعهده گرفته بودند.

من در خاطرم هست که کلاس های قرآن بطور منظم در شهرری برپا می شود که برنامه ریزی شده بود در مساجد از جمله مسجد امیرالمومنین به امامت مرحوم حجت الاسلام کاظمی، بنظرم لازم باشه که من بگویم مسجد امیرالمونین در کجا واقع شده بود این مسجد در اوایل خیابان ۲۴ متری شهرری بود که در آن روز در جنب مسجد امیرالمونین ساواک قرار داشت که بطور طبیعی این مسجد دائم مورد توجه آن ها بود اما مسجد امیرالمونین یک پارچه جوش و خروش بود.

من خاطرم هست که ۱۵-۱۶ ساله بودم که ۱۳بدر مقارن شده بود با شهادت امام موسی کاظم که مرحوم اقای کاظمی در آنجا برنامه داشتند دقیقا از صبح تا ظهر منتهی برنامه های جدید مثلا گروه سرود ، شعر خوانی و دکلمه که نزدیک ظهر یک منبری ، منبر می رفت جذاب بود برای نوجوان و جوان همچنین سخنران هایی که مرحوم اقای کاظمی دعوت می کردند مثلا مرحوم اقای صالحی خوانساری که از سخن ران های مراسم های مسجد امیرالمومنین بودند که این مسجد را می توان گفت جز مساجد کانون شهرری بود.

سال ۵۴ بود که از مسجد اقای کاظمی و با تایید ایشان یک راهپیمایی با نوحه های انقلابی شروع به خواندن کردند:

زیر بار ذلت نمی رویم * جان فدا می کنیم در ره آزادی

و ادامه نوحه که در میانه تظاهرکنندگان افرادی بودند که تابلوهای بر دست داشتند که روی آن پیام های از امام حسین نوشته بودند و همین طور که به سمت حرم حرکت می کردند هرچند متر می ایستادند شخصی شعار بر روی تابلو را می خواند و بقیه تکرار می کردند. آن روز به سمت حرم حرکت کردند که موقع برگشت هم غافل گیر شدند و هم دستگیر شدند. که به هرحال مسجد اقای کاظمی یکی از کانون های انقلاب در شهرری بودند.

بار دیگر در سال ۵۴-۵۵ که اوج اختناق و سرکوب حکومت علیه مردم هست اینبار از مسجد حاج اقای مرادی جمعیت حرکت کرد منتهی اینبار با پرچم مسجد چهارده معصوم که امدند به میدان حضرت عبدالعظیم علیه السلام که در آنجا گارد شهربانی ریختند با باتوم خلق الله را زدند که برخی هم دستگیر شدند شما به این موضوع نگاه کنید که خیلی حرکات مهمی بود که در آن سال ها در شهرری اتفاق می افتاد.

نوید شاهد: 12 بهمن ۵۷ شما در چه صحنه ای از این مبارزات حضور داشتید؟

نجفی: آن زمان کمیته استقبال از امام با توجه به تصمیم امام که قرار بود به بهشت زهرا بیایند از بچه های شهرری برای نظم بخشیدن به مسیر شهرری تا بهشت زهرا استفاده کردند که لطف خداوند شامل بنده هم شد و در این مسیر قسمت امامزاده ابوالحسن بعنوان نیرو کمیته استقبال از امام حضور داشتم که البته ناگفته نماند از شب قبل تا صبح همان روز برنامه ریزی کرده بودیم که اگر خدایی نکرده مشکلی قرار بود بیافتد چه تدبیری صورت بگیرد که الحمدلله همه چیز به خوبی برگزار شد و خود مردم هم با این جریان همکاری می کردند.

هرچند که بنده در روزهای بعد در تظاهرات تهران شرکت می کردم که حتی در روز بیست و سوم بهمن ماه در پادگان باغ شاه تهران بودیم که بعد که برگشتیم شهرری، درگیری آرامگاه شهرری شروع شده بود که در آرامگاه گاردی ها نمی دانم با چه هدفی چون تمام مراکز حکومت سقوط کرده بود ولی پایبند به حفاظت بودند و با تیر مستقیم به مردم شلیک می کردند حتی خاطرم هست در همین خیابان آستانه یک تانک رفته بود داخل حیاط یک خانه و شلیک می کرد برای همین آرامگاه شاه، جوانان بسیاری شهید و مجروح شدند.

نوید شاهد: تحولات بعد از پیروزی انقلاب در شهرری چه بود؟

نجفی: برخی از این شرایط برای خدمت به مردم و خانواده شهدا بهره می بردند و برخی هم سواستفاده می کردند مثلًا در حسن آباد فشافویه یک روستای بود که برخی افراد با هم دستی مامورین حکومت سابق کامین،کامین گوسفند می آوردند که توسط بچه های کمیته انقلاب دستگیر شدند که لازم بذکر است که این اموال برای حجربن یزدانی بود که جز بدنه دربار و بهائیان سنگ سر که البته آدم بی سوادی بود ولی به خاطر روابطی که داشت اموال فراوانی بدست آورده بود همین اموال را یکسری سودجو در حال غارت بودند که توسط نیروهای کمیته دستگیر شدند و بعدتر به واسطه امام شخصی را تعیین کردند تا مراقب آن اموال باشند و تحویل بنیاد مستضعفان تحویل دادند.

از برکات انقلاب در شهرری هم بس که گنده لاتی مثل احمد بیابانی شیفته مرام امام می شود و در رکاب ایشان به شهادت می رسند.

منبع: ساجدین ری
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده