وصیت نامه شهبد «سیدعلی جوادی(اواسط)» منتشر شد
به همه بگوئيد اين مجلس ختم يك سرباز است كه قبل از شهادت در صحنه كارزار امام زمانش را ملاقات كرد و از او خواست كه به خانه بر نگردد اما تو همسرم افتخار كن برايم اشك نريز تو همسر يك سربازی . تو همانند زينب بردبار باش و صبور و سعي كن كه كودكم را لباس شادي بپوشاني و او را چنان بپروري كه در راه خدا باشد.
وصیت یک سرباز شهید

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید سیدعلی جوادی(اواسط)/ شانزدهم بهمن 1330، در شهرستان صومعه سر دیده به جهان گشود. پدرش سیدعلی اصغر و مادرش مهربان نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. درجه دار ارتش بود. سال 1356 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. از سوی ارتش در جبهه حضور یافت. هجدهم دی 1359، در هویزه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در روستای پاکده تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

وصيت نامه به یادگار مانده از شهید سیدعلی جوادی(اواسط) را در ادامه می خوانید؛

اين وصيت نامه ها انسان را ميلرزاند و بيدار مي كند. (امام خميني)

در اين سرزمين همانند جنگهاي بدر و خندق اسلام ، احساس ميكنم كه در كنار پيامبر و هر لحظه در جلوي چشمانم امام زمانم را مي بينم و چشمم در تاريكي به جمالش افتاده است و به همه بگوئيد اين مجلس ترحيم يك سرباز شهيد است كه قبل از شهادت در صحنه كارزار امام زمانش را ملاقات كرد و از او خواست كه از جبهه سلامت به منزلش بر نگردد و به ميهماني خدا برود.

نامه يك سرباز كه براي حفظ قرآن داوطلبانه به جبهه آمد بنام خدا و به عشق رهبر انقلابم و نور چشمم نائب امام زمانم امام خميني من گروهبان جوادي فرزند علي اصفر در پيشگاه خداي بزرگ سوگند ياد مي كنم كه در اين سرزمين جهت مقابله با كفار آمدم و به پيماني كه با رهبر و خداي خودم در شب جمعه در آن تاريكي بعد از دعاي كميلم بستم با بعث عراق اين خائنين از خدا بي خبر و نوكر آمريكا بجنگم يا در اين سرزمين پيروزي و موفقيت نصيبم گردد و يا به درجه رفيع شهادت برسم الهي هم قطارانم را پيروز گردان تا بر لشگر كفر غالب گردند چقدر شهادت در راه خدا زيباست وگلي رز خوشبو است .

پدر در اينجا سخني چند با تو دارم ميدانم كه بدنم را پس از شهادت تو نقل و انتقالي ميدهي مادرم را به كنار جسدم بياور و بدنم را به او نشان بده و به او نشان بده و به او بگو تو مادري بودي كه درس شهادت را به فرزندت آموختي و به او بگو كه در نزد زهرا (س) رو سپيد است چون فرزندش پسر زهرا و حسين زمان را ياري كرد.

به مادرم تسليت نگوئيد بلكه تبريك بگوئيد و نيز نوحه امام حسين را برايم بخوانيد در مجلس ختم چند سلاح را در وسط مسجد بگذاريد و كلاه آهنين جنگ را كه بر سرم بوده بر روي تفنگها قرار دهيد و به همه بگوئيد اين مجلس ختم يك سرباز است كه قبل از شهادت در صحنه كارزار امام زمانش را ملاقات كرد و از او خواست كه به خانه بر نگردد اما تو همسرم افتخار كن برايم اشك نريز تو همسر يك سربازی . تو همانند زينب بردبار باش و صبور و سعي كن كه كودكم را لباس شادي بپوشاني و او را چنان بپروري كه در راه خدا باشد.

والسلام

منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده