شهید خیراله غفاری در وصیتنامه خود می‌گوید: سعى كنيد در مقابل مشكلات و سختيها استقامت كنيد.



به گزارش نوید شاهد از زنجان، شهید خیراله غفاری در 5 بهمن ماه سال 1347 متولد و در تاریخ 25 خرداد سال 1367 به شهادت رسید.

وصيت‌نامه

بسم الله الرحمن الرحيم

«يا ايتها النفس المطمئنة ارجعى الى ربك راضية مرضية فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى» فجر27تا30

(اى نفس قدسى و مطمئن من، بسوى پروردگارت باز آى كه تو خشنود و او راضى از تو پس داخل بندگان خاص ما شو تا در داخل بهشت شوى.

سلام عليكم 27/9/65

بنام آن كسى كه مرا آفريد و به ما توفيق جهاد در راه خويش را عطا نمود، خدا الان در حاليكه احساس مى‌كنم چندروزى بيش و يا چند ساعتى و دقيقه‌اى بيش از عمرم باقى نيست، روى به درگاه تو آورده‌ام و عاجزانه تقاضاى بخشش مى‌نمايم زيرا مى‌دانم كه تو ارحم الراحمين هستى و هر كه به در تو روى آورد، قبولش مى‌كنى و به ما توفيق توبه داده كه تا آخرين نفس و آخرين قطره خون در راه خدا جهاد نماييم. انشاءالله

اشهدان لااله الاالله و اشهدان محمدا رسول الله، براى مسلمانى واجب است كه وصيتنامه‌اى را زير سر خود داشته باشد، زيرا براى هر كس هر لحظه امكان مرگ مى‌رود.

اما پدر گرامى و مادر مهربانم! لازم دانستم كه سخنى با شما بگويم و شايد بتوانم رضايت شما را جلب كرده و طلب حلاليت نمايم. بارى پدر گرامى و مادر مهربان من در آستانه عمليات مى‌باشم كه اگر توفيق داشتم و در اين عمليات به شهادت كه فيض عظيم الهى است نائل گشتم. مى‌دانم كه براى شما سخت است زيرا 18 سال زحمت كشيده‌ايد و تمام مشكلات و سختيها را به دوش گرفته‌ايد ولى تمام اين ناراحتيها و سختيها را يك چيز به آسانى به شادى تبديل مى‌گردد، آن نيز ايمان است.

اگر فكر كنيد كه امانتى را سالم به صاحب امانت سپرده‌ايد، هيچ ناراحتى احساس نمى‌كنيد زيرا من امانتى در دست شما بودم و شما امانت‌دار خدا بوديد، چه خوش است كه امانتتان را به صاحب خدا بسپاريد.

ديگر اينكه بر سر مزار من هيچ گريه زارى راه نيندازيد و اگر گريه كرديد به على اكبر گريه كنيد. ديگر اينكه اگر شخصى را مى‌شناسيد كه ضد اسلام است و توطئه مى‌كند، حق ندارد كه در مجلس ترحيم بر سر مزار من بيايد.

برادرانم! اسلحه كه از دست يك شهيد به زمين مى‌افتد وظيفه تك تك شما است كه بايد اسلحه را برداشته و به سوى قلب دشمن نشانه برويد.

برادرم! اسلحه‌اى كه بايد تو از زمين بردارى در مدرسه مى‌باشد كه بايد با درس خواندن خود با منافقان داخلى و خارجى به مبارزه برخيزى.

شما اى خواهران من حجابتان را رعايت كنيد كه اگر حجابتان را رعايت نكنيد به خون اين شهيدان و به خون من مديون هستيد.

و اما تنها آرزوى من اين بود كه حتى براى يك بار هم كه شده چهره نورانى امام را ملاقات كنم و ديگر اينكه با پاى پياده به كربلا بروم و قبر شش گوشه امام حسين (ع) را در بغل گرفته و بگويم كه حسين‌جان! اين برادران الان چندين سال است با خونشان راه خونين تو را باز كرده‌اند و پرچم اسلام را در جهان به اهتزاز در آورده‌اند پس آنان كه زيارتت كردند و آنان كه در راه خدا و در آزادى راه تو به شهادت رسيده‌اند در جهان آخرت شفاعت كن و در آخر امام را تنها نگذاريد و امام را دعا كنيد. سعى كنيد در مقابل مشكلات و سختيها استقامت كنيد.

در پايان از تمام دوستان و آشنايان و نزديكان و خصوصا برادران و خواهرانم و پدر گراميم و مادر مهربانم طلب حلاليت مى‌نمايم و اميدوارم كه مرا حلال كنيد.

والسلام

مورخه 27/9/65

منبع: بنیاد شهید وامور ایثارگران استان زنجان
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده