شهید نعمت‌اله شجاعی خطاب به مادر؛
شهید نعمت‌اله شجاعی خطاب به مادرش می‌نویسد: هرگز قطره اشكى در چهره‌ات مشاهده نشود و خنده پيروزى و قبول شدن در امتحان الهى بر لبانت نقش بسته و به خداى بزرگ اثبات كن كه آنچه داده اى، تنها يك امانت بوده است.

به گزارش نوید شاهد از زنجان، شهید نعمت اله شجاعی در دوم تیر ماه سال 1344 متولد و در تاریخ 19 آبان سال 1361 به شهادت رسید.

شهید نعمت اله شجاعی در وصیتنامه خود می‌گوید:

وصيت‌نامه

(بسمه تعالى)

((وصيت نامه برادر بسيجى نعمت الله شجاعى على آبادى))

((من طلبنى وجدنى و من وجدنى عرفنى و من عرفنى احبنى و من احبنى عشقنى و من عشقنى عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلى ديته و من على ديته فانا ديته))

((آن كس كه مرا طلب كند، مى يابد. آن كس كه مرا يافت، مى شناسد. آن كس كه مرا شناخت، دوستم مى دارد. آن كس كه دوستم داشت، به من عشق مى ورزد و آن كس كه به من عشق ورزيد، من نيز به او عشق مى ورزم و آن كس كه به او عشق ورزيدم، مى كشمش و آن كس را كه من كشتم، خونبهايش بر گردن من است و آن كس كه خونبهايش بر من واجب است، پس من خود خونبهايش هستم))

(حديث شريفه قدسيه)

سلام بر تو اى مادر و اى پدر عزيزم. اكنون كه به خواست خداوند تبارك و تعالى توفيق آن را پيدا نمودم تا در ميدان امتحان الهى راه يابم. اميدوارم در اين راه، فاتح، شاد و مسرور و در بازگشت با قلبى آكنده از شادى و نواى پيروزى بر لبانم به آغوشتان بازگردم. انشاءالله .

اكنون كه كوله بار هجرت بسته ام و خود را براى جهاد اصغر آماده كرده ام، اميدوارم كه بتوانم در جهاد اكبر پيروز شوم و آن گونه كه مكتب اسلام خواسته است، بتوانم خود را سرباز جندالله بپرورانم.

پدرم! آيا از اينكه از وجود پرثمر عمرت يك شهيد پرورش يافته در مكتب الهى بيرون آمده است، افتخار نمى كنى؟ آيا از اينكه توانسته اى در مهمترين برهه از زمان و آن هم در زمانيكه اسلام عزيز مورد حملات گوناگون گرگهاى عصر و شب و روز قرار گرفته است، قربانى ناقابلى را اهداء كنى، خرسند نيستى؟ اگر جوابت مثبت است كه درود خداوند و رسول او بر تو باد كه چه خوب اسلام را شناخته اى و از امتحان الهى سربلند و پيروز بيرون آمده اى.

مادر عزيزم! خوب مى دانم كه طاقت شنيدن خبر شهادت فرزندت را ندارى ولى بدان كه بايد صبر و استقامت كرد. آيا حسين (ع) در زمين كربلا و آيا زينب كبرى در آن همه مصيبتها را فراموش كرده ايد؟ آيا فراموش كرده ايد كه زينب كبرى چگونه فرياد حسين را در برابر جباران تاريخ اقامه كرد و طاغوتيان را رسوا نمود؟ مى دانم كه هر چند برايت خبر ناگوارى است، ولى براى رضاى خدا و براى اينكه روحم آزرده نشود، از شما تنها يك خواهش دارم و آن اينكه هرگز قطره اشكى در چهره ات مشاهده نشود و خنده پيروزى و قبول شدن در امتحان الهى بر لبانت نقش بسته و به خداى بزرگ اثبات كن كه آنچه داده اى، تنها يك امانت بوده است.

منبع: اسناد و مدارک بنیاد استان زنجان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده