خلیل‌اله خلجی از آرامش‌های روزهای اسارت خود روایتی را بیان می‌کند.

به گزارش نوید شاهد از زنجان، خلیل‌اله خلجی یکی از رزمندگان دوران جنگ که مدتی از عمر خود را در اسارت دشمن بوده می‌گوید:

نامه‌هایی که هر چند وقت یکبار از طریق صلیب سرخ به خانواده‌هایمان می‌نوشتیم، در حد سلام و احوال پرسی بود. در همین حد که آن‌ها بدانند ما هنوز زنده هستیم.

گاهی اوقات، با ترفندهایی حال امام را هم می‌پرسیدیم.

مثلا کسی که پدربزرگ نداشت، می‌پرسید: حال پدر بزرگم چه طور است؟ یا کسی که پدرش به امام ارادت داشت، می‌نوشت حال آن سیدی که پدرم به او ارادت داشت چه طور است؟

خانواده چند نفر از بچه‌ها که با امام ارتباط داشتند، نامه‌های‌شان را به دست امام می‌رساندند. ایشان هم با دست خط خودش از طرف خانواده‌ها برایمان نامه می‌نوشت و با رمزهایی که فقط خودمان متوجه می‌شدیم، پیام می‌‌داد.

دست خط امام را که می‌دیدیم آرام می‌شدیم.


منبع: اسناد معاونت پژوهشی و فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده