استان زنجان در عملیات مرصاد 22 شهید را تقدیم نظام و انقلاب مرده است.

به گزارش نوید شاهد از زنجان، نتيجه عبادت و پايداري در جهاد با نفس و جهاد با بيگانه و آمادگي براي دفاع، پيروز شدن، رستگاري و فلاح است. پس هدفي عالي كه اسلام براي مسلمانان تعيين كرده است " فلاح" است و اين رمز پيروزي را نشان مي‌دهد .

اين شهيدانند كه رستگارانند و شهيدانند كه با خون سرخ خويش و با شجاعت و شهامت و با آگاهي و ايثار و با فدا كردن همه هستي خود به عقيده و مكتبشان معنا و حيات می‌دهند. فردا 5 مرداد مصادف با سالروز عملیات مرصاد است.

عملیات مرصاد 5 مرداد ماه سال 1367 با رمز "یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی" برای مقابله با حرکت منافقان انجام شد، مدیرکل بنیاد استان زنجان در این باره می‌گوید: رزمندگان کشورمان از دشمن هراسی نداشتند و وقتی قرار می‌شد با دشمن مقابله کنند چیزی جز دفاع از خاک میهن و حفظ اسلام و ارزش‌ها برایشان معنی نداشت.

علی کاظمی با بیان اینکه در این عملیات که دشمن 4800 کشته، زخمی و اسیر داشت رزمندگان دلاور مردی را به رخ آنها کشیدند، افزود: کلمه جنگ فقط یک کلمه نیست وقتی رزمنده‌ای عزم رفتن به جبهه را داشت می‌دانست ممکن است هرگز بازگشتی برایش وجود نداشته باشد اما به این موضوع فکر نمی‌کرد بلکه مردانگی و ایستادگی در وجودش شکوفه داده بود و در راه رسیدن به معبود مانعی نمی‌دید.

وی با اشاره به اینکه در عملیات مرصاد استان زنجان 22 شهید گلگون کفن را تقدیم نظام و انقلاب کرده است، عنوان می‌کند: 23 تن از رزمندگان استان زنجان در این عملیات به درجه رفیع جانبازی نائل آمدند. در واقع هدف رزمندگان در عملیات مرصاد در هم کوبیدن نیروهای منافق و باز پس‌گیری مناطق اشغال شده بود.

شهید روح‌الله شکوری

روح الله شکوری یکی از شهدا عملیات مرصاد است، او پنجمین و آخرین فرزند خانواده که در روز 5 خرداد 1340 در روستا شاه بلاغ از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد. خانواده شکوری همچون اغلب روستاییان زندگی متوسطی داشتند و از راه کشاورزی و دامداری امرار معاش می‌کنند. در زمان طفولیت روح‌الله و خانواده‌اش به زنجان نقل مکان کردند اما پدر خانواده طی تصادفی از دنیا می‌رود و مادرش سرپرستی خانواده را بر عهده می‌گیرد.

بعد از فوت پدر خانواده روح‌الله در کمال فقر روزگار می‌گذراند؛ به همین دلیل برادرش حبیب‌الله برای کار عازم تهران می‌شود. روح‌الله در کنار مادر می‌ماند و مشغول به تحصیل می‌شود. روح‌الله قرائت قرآن و احکام را در دوران کودکی، ابتدا نزد پدر بزرگش و بعدها در کلاس‌های استاد علوی، فرامی‌گیرد.

پس از اتمام دوره دبستان وارد مدرسه راهنمایی انوری می‌شود. سوم راهنمایی را در این مدرسه پشت سر می‌گذارد و از این زمان به بعد به علت فقر مالی و ضرورت پرداختن به کار تحصیل را رها می‌کند.

روح‌اله بسیار مهربان و خوش خلق بود و رفتارش با برادران و خواهرانش بسیار دوستانه بود اما نسبت به مادرش عشق و علاقه مضاعفی داشت. مادرش می‌گوید:

شبی روح‌الله وقتی از مسجد برگشت چون من خواب بودم برای اینکه بیدارم نکند و باعث ناراحتی‌ام نشود دوباره به مسجد برگشت و تا صبح همانجا ماند و صبح به خانه بازگشت.

روح‌الله شکوری با اوجگیری انقلاب اسلامی به صورت فعال و گسترده در فعالیت‌های انقلابی شرکت می‌کرد. مادرش در این باره می‌گوید: به خاطر دارم که در اکثر راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد که در جریان این فعالیت‌ها یکی از دوستانش به شهادت رسید.

روح‌الله در سال 1395وارد خدمت سربازی شد، دوره آموزش را در پادگان قزل حصار کرج گذارند، سپس در بیمارستان شهربانی تهران مشغول انجام خدمت وظیفه شد. دوران سربازی او با آغاز جنگ تحمیلی مصادف و او به منطقه جنگی آبادان اعزام شد و در عملیات‌های مختلفی نظیر بیت المقدس، آزادی خرمشهر و رمضان شرکت کرد.

برادرش می‌گوید: به او گفتم سربازیت را تمام کن و به خانه بازگرد تا بعد از مدتی که مشکلات زندگی ما رفع شد به مناطق جنگی اعزام شوی. گفت: "برادر اگر من و امثال من به جبهه نروند پس چه کسی باید برد".

روح‌الله بعد از اتمام دوره سربازی عضو بسیج شد و به جبهه کردستان اعزام شد و پس از آن به عضویت سپاه پلاسداران انقلاب اسلامی در آمد و برای گذراندن دوره آموزش مربیگری به پادگان امام حسن(ع) تهران رفت. بعد از این دوره برای ادامه تحصیل در کلاس‌های شبانه ثبت نام کرد اما حضور مستمر در جبهه مانع ادامه تحصیل او شد. شهید شکوری در سال 1362 ازدواج کرد.

صغری کریمی همسر روح‌الله کریمی می‌گوید:

روح‌الله نوه عمه‌ام بود و به من به خاطر دیانت و اخلاق پسندیده با او ازدواج کردم و بعد از ازدواج ما با مادرش در یک جا زندگی می‌کردیم.

در این هنگام روح‌الله مسئول آموزش رزمی سپاه زنجان بود و تنها با حقوق سپاه زندگی را اداره می‌کرد. بعد از ازدواج مشکلات او دو برابر سد اما با وجود سمت‌های مهمی که داشت هرگز از امکانات سپاه استفاده نمی‌کرد.

با هر فشار و سختی که بود در محله اسلام آباد زنجان خانه کوچکی خرید و با مادرش در آنجا ساکن شدند. روح‌الله از همان آغاز عضویت در سپاه به جبه جنگ اعزام شد و در عملیات‌های مختلف شرکت کرد. او به جز دفعه اول که به عنوان سرباز وظیفه به جبهه اعزام شد، در دفعات بعدی سمت‌ها و مسئولیت‌های زیادی دشت؛ در ابتدا در کردستان مسئول دسته بود و سپس مربی تاکتیک در پادگان امام حسن(ع) و بعد از آن در پادگان مالک اشتر شد. در آنجا یک اصل را که بر آن اصرار داشت این بود که افراد آشنا را قبول نمی‌کرد در کار آموزش بسیار سختگر و جدی بود و می‌گفت: " اگر در پشت جبهه عرق بریزیم بهتر است از اینکه در جبهه خون بریزیم" از طرف دیگر به این نکته هم واقف بود که افراد باید در کنار این سختگیریها تشویق شوند تا هر روز بیشتر از روز پیش در نیل به اهداف راسخ‌تر باشند.

روح‌الله بعد از عملیات کربلای 4 به منطقه شلمچه اعزام و در آنجا مسئول آموزش نظامی و رزمی تیپ انصار المهدی(عج) زنجان و عضو شورای فرماندهی و همچنین فرمانده محور شد و مدتی نیز فرمانده گردان علی بن ابیطالب(ع) در منطقه اسلام آباد غرب بود.

مادرش می‌گوید: روح‌الله در عملیات والفجر 10 روزی با یک ماشین تویتا به خانه آمد و گفت که به تهران می‌رود بعد از چند روز به خانه برگشت در حالی که شیشه ماشین شکسته بود و چهره‌اش سوخته و سیاه شده بود. او از او پرسیدم مگر تهران را بمباران هوایی کرده‌اند که ششیه ماشینت شکسته است. روح‌الله جواب داد خیر پرسیدم حتما در مناطق جنگی بودی و از ما مخفی می‌کنی. گفت: بلی ولی به کسی نگویید. وقتی از وی پرسیدم برای چه نمی‌خواهی کسی از آن مطلع شود گفت: به خاط اینکه عده‌ای از دوستان در منطقه به شهادت رسیدند و اگر مادرانشان بفهمند حتما به سراغ من خواهند آمد و از سلامتی فرزندانشان می‌پرسند و من توان پاسخگویی ندارم. پس از مدتی عملیات مرصاد شروع شد او به همسرش گفت که برای تصفیه حساب به منطقه می‌رود ولی مرتب می‌گفت: " حال و هوای دیگری در سر دارم. حس می‌کنم که دیگر برنمی‌گردم" همچنین عکس دخترش فاطمه را از همسرش گرفت تا به هنگام سفر بتواند عکس او را ببیند.

از وی آثار زیادی چون از جمله نوار و مقاله و .... جامانده است.

بخشی از وصیتنامه شهید روح‌الله شکوری

مادر، شادی روح من بعد از شهادتم به صبر و استقامت تو در مقابل این پیش آمد است. در این برهه از زمان که بیشتر کشورهای دنیا بر علیه انقلاب اسلامی ایران قد علم کرده اند که به خیال خام خود این انقلاب الهی را از پای در آورند همه آنها بدانند که این آرزو را به گور خواهند برد و ما تا آخرین قطره خون در مقابل این ابر جنایتکاران که در راس آنها شیطان بزرگ آمریکا قرار دارد ایستادگی خواهیم کرد و دین خود را به اسلام و انقلاب و امام عزیز ادا خواهیم کرد.

منبع: اسناد معاونت پژوهشی و فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده