یادی از شهيد علي سرداري/شهدای فرهنگی استان زنجان
شهید علی سرداری عاشق مردم مخصوصاً دانش آموزان و جوانان و نوجوانان بود و در ياري رساندن به مردم مستضعف مخصوصاً به اهالي روستاي خود از هيچ كوششي مضايقه نمي كرد.
يازهرا يازهرا يازهرا

بسم رب الشهدا

(سنگ نوشته مزار شهيد علي سرداري)

« معلمي با خون شهيد رجايي و باهنر امضاي خون گرفت و ثبت شد.» (مقام معظم رهبري)

« دوستان امور تربيتي سربازان انقلاب در آموزش و پرورش مي‌باشند.» (شهيد رجايي)

« مي خواهم بگويم چه اشكالي دارد ما كه مربي هستيم سجده‌هاي نمازمان را هم طولاني تر كنيم حضور قلبمان را در نمازمان بيشتر بكنيم تلاوت قرآن را با توجه بيشتر انجام دهيم نماز صبح را زودتر بلند شويم و بخوانيم و اگر توانستيم گاه و بيگاه در نيمه شب هم با خدا راز و نياز كنيم.»

(شهيد باهنر)

آري شهيد علي سرداري سرباز مخلص انقلاب در آموزش و پرورش بود و مرد الهي كه به نماز و عبادت اهميت زيادي مي‌داد و خود اهل عمل بود و ديگران را تشويق به بندگي خالصانه براي خدا مي‌كرد. مربي پرورشي شهيد در سال 41 در روستاي عميدآباد از توابع شهرستان ابهر در يك خانواده كشاورز و مومن ديده به جهان گشود.

در سال 1352 ابتدايي(دبستان دانش) و سال 1355 دوره راهنمايي(دانش) خود را در زادگاهش با موفقيت سپري نمود. در خرداد ماه 1360 ديپلم تجربي خود را از دبيرستان دكتر علي شريعي ابهر با نمرات خوب به پايان رسانيد. آنگاه به خدمت مقدس سربازي رفت.

شش ماه از خدمت سربازي خود را پشت سر نهاده بود كه به فكر تشكيل كلاسهاي سوادآموزي در پادگان افتاد و اين نيت خير و خداپسندانه او جامه عمل پوشيد و به منظور خدمت به خلق و جلب رضاي الهي فعاليت‌هاي خود را در سنگر تعليم و تربيت آغاز كرد و موفق به تشكيل كلاس‌ها شد و تعداد زيادي از سربازان را با تلاش‌هاي شبانه روزي و خستگي ناپذير خود باسواد نمود. ايشان در مدرسه عالي شهيد مطهري قبول شده بود كه ادامه تحصيل برايش ميسر نشد.

فعاليت‌هاي سياسي شهيد

شهيد بزرگوار در طول سال‌هاي قبل و بعد از انقلاب اسلامي فعاليت‌هاي چشمگيري در احياي ارزش‌هاي اسلامي و اهداف عالي انقلاب به رهبري امام خميني(ره) داشت. پس از پيروزي انقلاب در سال 1358 اقدام به تأسيس انجمن اسلامي در زادگاهش با عضويت و همكاري اهالي روستا نمود كه اين اقدام نيز به نحوي در تقويت افكار مذهبي و عقيدتي و در آگاه ساختن مردم از مسائل روز، نتيجه مطلوبي داشت.

شهيد سرداري در سنگر تعليم و تربيت

شهيد عزيز دوره احتياط سربازي خود را از 21/5/62 تا 21/11/62 گذراند و آنگاه از تاريخ 14/8/63 به عنوان" حق التدريس مربي پرورشي"در هنرستان شهيد بهشتي ابهر منصوب گرديد. او عاشق مردم مخصوصاً دانش آموزان و جوانان و نوجوانان بود و در ياري رساندن به مردم مستضعف مخصوصاً به اهالي روستاي خود از هيچ كوششي مضايقه نمي كرد. چنان كه روستاي عميدآباد دبيرستان نداشت و دانش آموزان روستا پس از پايان دوره راهنمايي با مشكلات فراوان با ترك تحصيل و يا ادامه تحصيل طاقت فرسا مواجه بودند.

تا اينكه شهيد سرداري با همكاري و همفكري شهيد منوچهر عميدآبادي و تشويق و همياري مردم و نظر مساعد مسئولين، دبيرستاني را در روستا بنا نهادند(اين دبيرستان بنام شهيد منوچهر عميدآبادي مزين شده است.) كه اكنون هم عده زيادي از دانش آموزان روستاي عميدآباد و چند روستاي ديگر در آنجا مشغول تحصيل مي‌باشند.

يكي ديگر از ويژگي‌هاي بسيار مثبت و سازنده شهيد سرداري علاقه بيش از حد معمول او به مطالعه و انتقال نتيجه مطالعه و اندوخته‌هاي علمي خود به دانش آموزان و جوانان بود. آخرين ابلاغ او به عنوان "مربي امور تربيتي" در تاريخ 9/8/64 در مقطع دبيرستان بوده كه پس از آن راهي جبهه‌هاي حق عليه باطل مي‌گردد.

خصوصيات اخلاقي و فعاليت‌هاي شهيد از زبان آقاي ذكراله مظفري(هم ولايتي و دوست شهيد)

ايشان شخص بسيار خوش رو و شوخ مزاج بود. اگر انسان شهيد سرداري را مي‌ديد چنان فكر مي‌كرد كه عالم و انديشمند بسيار باسوادي را ملاقات مي‌كند. اگر سوالي در هر زمينه از او پرسش مي‌شد آنچنان منطقي و محكم و اصولي جواب مي‌داد كه انسان را راضي و قانع مي‌كرد.

شگرد ايشان در جواب دادن مثل حجت الاسلام والمسلمين آقای قرائتي بود كه با روي خوش و شيريني بلاغت و فصاحت جواب مي‌داد. وي بسيار از شهيد مطهري و شهيد بهشتي و امام راحل تأسي مي‌گرفت. به خاطر توطئه فرهنگي و فعاليت منافقين و گروهك‌هاي ملحد شهيد سرداري در ايام دانش آموزي انجمن اسلامي عميدآباد را با همفكري دوستانش تأسيس كردند.

اغلب جوانان و دانش آموزان آن عهد كه اعضاي انجمن اسلامي بودند اكنون در رده‌هاي مديريتي فعاليت مي‌كنند. الحمدلله از خطا و لغزش مديريتي و اخلاقي بدورند كه همه مديون زحمات و تلاش خالصانه آن شهيد بزرگوار هستند.

يكي از هم سنگرانش براي من نقل مي‌كرد كه در هنگام آماده سازي نيرو جهت عمليات جنگي شهيد سرداري سخنراني كرد كه صحبت‌هاي ايشان چنان در روحيه رزمندگان تأثير گذاشت كه قابل توصيف نيست.

شهيد علي سرداري علاوه بر اخلاق نيكو و صفات حسنه خود بسيار اهل مطالعه بود هيچ عملي را نسنجيده و بدون فكر انجام نمي داد بارها در مجالس سعي مي‌كرد حرف بي‌مورد رد و بدل نشود حتماً حديثي يا صحبتي قابل استفاده بيان شود. او از بزرگان و صحبت‌هاي آنان زحمات و تلاش انقلابيون بسيار مي‌گفت و ديگران را تحت تأثير قرار مي‌داد.

در ياري رساندن به بي‌كسان و محرومان بسيار فعال بود. آن زمان كميته امداد امام(ره) مثل امروز فعال نبود خودشان صندوق صدقه تهيه كرده و وجوه آن را به مستمندان مي‌داد. دانش‌آموزان را به صلح و صفا، تلاش در امر استقلال و خودكفايي كشور دعوت مي‌كرد و به طور مرتب آنان را در جهت اجراي فرامين امام راحل توصيه مي‌نمود.

خاطره‌اي از برادر شهيد

هيچ وقت فراموش نمي‌كنم كه برادر شهيدم روزي به مرخصي آمده بود ديدم كه در اطاق خلوتي نشسته و لباس‌هاي سربازي خود را آورده است و با نخ و سوزن قسمت‌هاي پاره شده را مي‌دوزد و وصله مي‌اندازد. در صورتي كه يك دست لباس نو در داخل كيسه در اطاقش بود. از او سوال كردم چگونه است كه شما لباس نو داريد ولي لباس‌هاي كهنه را مي‌دوزيد و وصله مي‌زنيد؟

علي گفت: جبهه‌ها پر از جوانان رزمنده است. ممكن است لباس به حد كافي نباشد. اين لباس‌ها را براي آن ها نگه داشته ام. وقتي علي براي آخرين بار از همه ما خداحافظي كرد و پس از سه روز پيكر مطهرش را به زادگاهش آوردند ديدم همان لباس‌هايي كه با دست خود دوخته و وصله زده بود به خون پاكش آغشته بود. آري! او با همان لباس‌هاي وصله دار و خونين به ديدار پروردگارش شتافت.

وصال دوست

معلم شهيد علي سرداري هنگام اعزام به جبهه از مادر و برادران و خواهرانش حلاليت خواسته بود و شهادت خود را به آنان اطلاع داده بود. در جبهه نيز به رفقايش سفارش كرده بود كه برويد به مادرم بگوييد من در جبهه به دست خود حنا گذاشته‌ام يعني شهادت من حتمي است و منتظر من نباشد.

شهيد سرداري در تاريخ 25/9/64 با كاروان كربلا به جبهه‌هاي حق عليه كفر جهاني اعزام شد و چند روز مانده به شهادتش به مرخصي آمد. در سال 64 در منطقه فاو خون پاكش را نثار انقلاب اسلامي نمود و در جوار رحمت الهي سكني گزيد.

وصيت‌نامه شهيد علي سرداري خطاب به خانواده

بسم الله الرحمن الرحيم

« و من يطع الله و الرسول فاولئك مع الذين انعم الله عليهم من النبييّن والصديقين و الشهدا، و الصالحين و حسن اولئك رفيقاً»

سوره نساء. آيه 69

و آنكس كه اطاعت كند خدا و پيغمبر را، همانا آنان با كساني‌اند كه خدا نعمت بديشان داده است از پيغمبران و راستگويان و كشته شدگان راه خدا و شايستگان و چه نيكو رفيقانند.

درود و سلام خداوند بر كليه انبيای الهي به خصوص اشرف انبيا و خاتم النبيين و سيدالمرسلين و حضرت ختمي مرتبت محمدابن عبدالله6 و ائمه هدي سلام الله عليهم و درود و سلام ما بر غافله سالار شهيدان و سرور آزادگان جهان حسين ابن علي(ع) و درود و سلام ما بر همه آزادمردان و حق جويان و شهيدان گلگون كفن اسلام.

پدر و مادر بسيار عزيزم و برادران و خواهر مهربانم شما زماني اين سخنان مرا مي‌شنويد كه ديگر در ميان شما نخواهم بود و زماني اين وصيت‌نامه را خواهيد خواند كه من به ديار حق شتافته‌ام به معبود خود پيوسته‌ام چگونه اين راه را انتخاب نمي كردم در حالي كه همه امامان اين راه را انتخاب كرده‌اند و چگونه ادعاي مسلماني كنم در حالي كه به عرض و ناموس و شرف خاك و ميهن مسلمانان تجاوز شده تنها به دو ركعت نماز و چند تا ذكر قناعت كنم.

به ذات اقدس خداوندي سوگند مي‌خورم تا در عروق بدنم خونم در جريان است براي اعتلاي كلمه حق خواهم جنگيد و هيچ گاه پشت به دشمنان نكرده و نخواهم كرد. مادر مهربانم عاجزانه از شما تقاضا دارم كه براي من گريه مكن صبر را پيشه خود قرار بده همچنان كه زينب(س) صبر كرد و حلالم كن و از ديگران برايم حليت بطلب.

اگر گريه كني مرا ناراحت خواهي كرد تو بايد افتخار كني من راهي را انتخاب كرده‌ام اگر خدا قبول كند كه حسين(ع) جگر گوشه فاطمه انتخاب كرد. آيا حسين(ع) با چه كسي جنگيد و براي چه جنگيد و هدفش چه بود. آيا چيزي جز پياده كردن اسلام بود.

عزيزان امروز اسلام مظلوم واقع شده امروز مسلمانان مظلوم واقع شده‌اند پس نجات اسلام و مسلمين خون مي‌خواهد و چرا ما دهندگان خون نباشيم. مرگ چيزي جز انتقال از يك جهان محدود به يك جهان نامحدود چيز ديگري نيست. چرا كه بينش اسلام اين است و كسي كه به اين مسئله اعتقاد نداشته باشد كافر است.

خدايا ترا سپاس مي‌گويم كه مرا هدايتم نمودي و مرگ مرا بهترين مرگ قرار دادي و راهم را بهترين راهها. به پدر ارجمندم هم سفارش مي‌كنم كه در مفارغت هميشگي مان نگران نباشد چرا كه پدر شهيد شدن نصيب هر كسي نمي شود و از خدا برايش سلامتي مي‌خواهم به برادرانم سلام عرض مي‌كنم.

عزيزانم شما خيلي حق بر گردن من داريد شما بهترين برادران بوديد كه من در اين مدت عمرم داشته ام. من از شما راضي هستم خداوند از شما راضي باشد سلام مرا به خانواده‌هاي گرامي و فرزندان دلبندتان برسانيد و بگوييد كه اگر ناراحتي از من دارند مرا بخشيده و حلالم كنند.

برادران عزيز شما را توصيه مي‌كنم به تقواي الهي و پرهيز از گناه و انجام فرايض ديني و قيام در برابر باطل و ياري كردن حق و ترحم بر يتيمان و ياري مستضعفان و كمك به مظلومان و مبارزه با ستمگران. شما را توصيه مي‌كنم به اينكه خانواده تان را الهي متدين بار بياوريد كه اهل علم و تقوا و فضيلت باشند كه در آينده خدمتگزار اسلام و مسلمين باشند كه اگر كوتاهي كنيد فردا در جلوي پيغمبر خدا بايد جوابگو باشيد.

اميدواريم كه خداوند متعال در برابر مشكلات و مصائب و سختي‌ها به شما صبر عنايت فرمايد و به شما سلامتي و سعادت عطا فرمايد و به شما هم توفيق ايمان خالص در جهت رضاي خودش عطا كند.

عزيزانم بالاخره دنيا رفتني است چه كسي است كه در دنيا بماند همه رفتني هستند ولي چيزي كه مهم است اين است كه چطور برود آيا شرافتمندانه يا ذليلانه. نه برادر، من و قبول باطل، من و قبول ذلت، هرگز جور در نمي آيد. از رفقا و دوستان و همكاراني كه براي ديدار شما مي‌آيند خوب استقبال كنيد.

در اين مواقع هيچ موقع احساس غم نكنيد سرتان را بالا بگيريد و تضرع و زاري نكنيد كه من جداً از اين بابت ناراحت خواهم بود و قتي مردم شما را مي‌بينند احساس كنند كه مثل كوه استقامت مي‌كنيد ديگر مي‌خواهم از خدمتتان خداحافظي كنم و همه شما را به خداي بزرگ مي‌سپارم صبر كنيد كه: اِنّ الله مَعَ الصابِرين. خداوند با صابرين است.

خدا حافظتان باشد. خدا ياورتان باشد. به اميد پيروزي نهايي حق بر باطل.

علي سرداري، 14/11/64

وصيت‌نامه خطاب به دبيران هنرستان فني شهيد بهشتي ابهر

بسم الله الرحمن الرحيم

و من يطع الله والرسول فاولئك مع الذين انعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء والصالحين و حسن اولئك رفيقاً.

و آن كس كه اطاعت كند خدا و پيغمبر را همانا آنان كساني هستند كه خدا نعمت بديشان داده است از پيغمبران و راستگويان و كشتگان راه خدا و شايستگان و چه نيكو رفيقانند.

سلام و صلوات خداوند بر سرور آزادگان و قافله سالار شهيدان حسين ابن علي(ع) و درود سلام ما بر رهروان طريق حسيني آن هايي كه براي آزادي بشريت و اعتلاي كلمه حق و پياده شدن احكام الهي تمام هستي خود را در طبق اخلاص نهاده و عاشقانه به معشوق خويش شتافتند.

همكاران عزيزم، دبيران، استادكاران، كارمندان و مستخدمان هنرستان فني شهيد دكتر بهشتي ابهر سلام عليكم.

عزيزانم مدت كوتاهي كه در ميان شما بوديم خاطره‌هاي بس گران قدري از شماها داشته‌ايم و استفاده‌هاي زيادي از محضرتان نموده ايم. اميدواريم كه خداوند به شما در جهت اهداف مقدستان كه همان تعليم و تربيت است توفيق بدهد.

برادران ارجمندم، اين دانش آموزان يعني اين امانت‌ها كه به دست شماها داده شده سعي كنيد اين ها را افراد الهي بار بياوريد كه مقيد به اسلام باشند چگونگي آينده جامعه اسلامي ما به نوع عمل كرد شماها بستگي دارد و شما حقايق را آنطور كه هست به دانش آموزان ارائه دهيد. فردا در پيش خداوند تبارك و تعالي شماها بيشتر از همه مسئول هستيد. من در اين لحظه‌هاي آخر عمرم از دور به شما سلام مي‌رسانم و روي همه شماها را مي‌بوسم و عاجزانه از فرد فرد شما تقاضا دارم كه اگر بدي از من ديده‌ايد و ناراحتي از من داريد به بزرگي خود بخشيده و حلالم كنيد. برادران ارجمندم شما خود بهتر از من مي‌دانيد كه آبروي ملت و كشور ما و آبروي اسلام در مقطع كنوني و آبروي نسل‌هاي آينده و به طور كلي سرنوشت همه در گرو شكست و پيروزي اين جنگ است.

پس نهايت تلاشتان را در جهت پيروزي اين جنگ به كار بنديد و دانش آموزان را بيشتر براي مبارزه تشويق كنيد و از رهبر كبير انقلاب كه ما به حقيقت كمتر به شخصيت ايشان در ابعاد گوناگون پي برده‌ايم پيروي كنيد.

و تا آنجايي كه مي‌توانيد در برنامه‌هاي مذهبي دانش آموزان شركت جوييد بدانيد كه اين ها همه در پيشگاه خدا اجر و پاداش زيادي دارد ديگر از محضرتان خداحافظي مي‌كنم.

خداوند يار و ياورتان باشد- پيروز و موفق باشيد

14/11/64 علي سرداري

وصيت‌نامه خطاب به دانش آموزان هنرستان فني شهيد دكتر بهشتي ابهر

بسم الله الرحمن الرحيم

« و من يطع الله و الرسول فاولئك مع الذين انعم الله عليهم من النبيين والصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئك رفيقا» سوره نساء. آيه 69

و آن كس كه اطاعت كند خدا و پيغمبر را همانا آنان كساني هستند كه خدا نعمت بديشان داده است، از پيغمبران و راستگويان و كشتگان راه خدا و شايستگان و چه نيكو رفيقانند.

اين وصيت‌نامه را براي دانش آموزان هنرستان فني شهيد دكتر بهشتي ابهر و ساير دانش آموزاني كه اين مطالب را مي‌شنوند مي‌نويسم.

برادران عزيز هنرجو سلام عليكم. اميدوارم كه اين سلام آخر مرا پذيرا باشيد در زماني كه ديگرمرا در ميان خود نخواهيد يافت و من ديگر نمي توانم آن چهره‌هاي نوراني شما را زيارت كنم.

عزيزانم باور كنيد هيچ چيز به اندازه ديدار شما مرا خوشحال نمي كرد در اين مدتي كه با هم بوديم بهترين دوران از عمر من بود. ولي آنطور كه بايد و شايد من نتوانستم در خدمتتان باشم و نتوانستم دينم را ادا كنم. اميدوارم كه خداوند مرا مورد مغفرت خودش قرار دهد.

عزيزانم شما را توصيه مي‌كنم به تقواي الهي و پرهيز از گناه كه گناه آفت اعمال است كه خداوند در قرآن فرق بين انسان ها را فقط در مقدار تقوا دانسته است. همانطوري كه بارها به محضرتان متذكر شده‌ام اگر يك مقدار اصولي و منطقي و عاقلانه فكر بكنيم و فلسفه حيات و زندگي را مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم انسان عاقل و حقيقت جو در خواهد يافت تنها مكتبي كه با حق و حقيقت در همه ابعاد تطابق دارد اصلاً خودش عين حق و حقيقت است مكتبي جز اسلام نيست.

اسلام مكتبي است كه براي زندگي بشر معني و مفهوم مي‌دهد و عمل به احكام آن موجب سعادت دنيوي و اخروي انسان مي‌گردد و چون پياده كردن احكام الهي با خواست ستمگران ظالمان مستكبران مغايرت دارد. لذا آن ها مخالف پياده شدن اين احكام هستند و نهايت تلاششان را در طول تاريخ براي از بين بردن اسلام كرده اند.

ولي از آنجايي كه خداوند متعال هميشه پشتيبان حق بوده نتوانسته‌اند دين خدا[را] براي هميشه از صفحه گيتي بردارند. تا اينكه اين آيين مقدس خدا امروز به دست من و شما رسيده است و تنها نظامي كه امروز به معني واقعي مي‌خواهد اسلام را پياده كند نظام جمهوري اسلامي است. و در اين جاست كه امروز تمام دول استكباري با هم متحد شده تا اين نظام نو پا را از بين ببرند.

پس ما امروز موظف هستيم و تكليف شرعي داريم كه از اين نظام حصانت كنيم. حتي اگر قرار باشد جانمان را در اين راه از دست بدهيم. اسلام بالاتر از حسين(ع) است چرا كه حسين براي اسلام شهيد شد. پس عزيزانم تمام همت و تلاشتان را براي حفظ و نگهداري از اين انقلاب به كار بنديد.گوش به حرف ياوه گويان، منافقان، دنياپرستان ندهيد استوار باشيد و قوي دل و درسهايتان را خوب بخوانيد كه اميد آينده انقلاب و اسلام شما هستيد.

پيدا است كه پياده شدن احكام الهي به خاطر اين است كه به درجه تعالي برسد و به ذات اقدس خداوندي تقرب يابد و اگر شما خودتان را تربيت نكنيد و خودتان را خودسازي نكنيد و خويشتن را به اخلاق حسنه آراسته نسازيد ديگر چگونه مي‌توانيد قافله سالار پياده كنندگان قانون خدا در جهان باشيد پس اول به خود برگرديد و خودتان را در يابيد. زرق و برق چند روزه دنيا شما را نفريبد.

اين ها همه وسيله است نه هدف، هدف مقدس تر و تعالي تر از اين ها است.اميدواريم كه خداوند به شما توفيق خدمتگزاري به اسلام و مسلمين را عنايت بفرمايد و به رهبر ما هم طول عمر با بركت همراه با سلامتي جهت ادامه رهبري اين انقلاب عطا بفرمايد.

برادران عزيزم سفارش مي‌كنم كه دبيران محترمتان كه ارزش خاص دارند احترام بكنيد و گوش به حرفشان بدهيد و در انجمن اسلامي آموزشگاهتان فعاليت داشته باشيد و با برادران انجمن اسلامي همكاري نماييد و در دعاهايتان شهدا را ياد كنيد و فرج امام زمان و سلامتي و طول عمرحضرت امام را از خدا بخواهيد خدا حافظتان باشد. خدا ياورتان باشد.

علي سرداري، 14/11/64

منبع: کتاب مردان آفتاب به قلم اصغر جاهدی‌فر
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده